eitaa logo
شاعرانه
22هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
چو بو دهد صبحم به دست باد صبا به گردن نفس افتاده می روم از جا قسم به قبضهٔ قدرت که بر سر مردان شکوه سایهٔ شمشیر به ز بال هما ز خاک تربت من بوی عشق می آید برند خاک مزار مرا عبیرآسا بیا به کنج خرابات و فارغ از همه شو خوشا عبادت مخفی که نیست بوی ریا هدایت عجبی کرده عارف سالک طریق فقر که منزل بقا و راه فنا بگو به یوسف دوران که از جفای رقیب گدای کوی شما شد گدای راه شما مرا قسم به وفای تو ای ستیزه مزاج که بی جفای تو هرگز ندیده ایم صفا مرا ز آتش عشقش جلای خاطر بس بسان شمع نسوزم برای نشو و نما حدیث دوست بود زاهدا دلیل فراق سخن مگو ز خدا پیش من برای خدا نمی زنم مژه بر هم گشاده می دارم برای دیدن او منظر تماشا را هر آنچه مبدأ فیاض گفت می گوید در این غزل نبود مدخلی سعیدا را 📜 @sheraneh_eitaa
saeeda.gif
حجم: 8.7K
سعید نقشبندی‌ یزدی‌، متخلّص‌ به‌ «سعید» و «سعیدا»، از شاعران‌ یزدی‌تبار سبک هندی یا اصفهانی قرن‌ یازدهم‌ هجری‌ و معاصر شاه سلیمان صفوی (۱۰۷۷-۱۱۰۵ ه.ق ) است که تاریخ دقیق تولد و وفات او در منابع نیامده است. او از زادگاه خود به اصفهان مهاجرت و در آن شهر سکونت کرد. سعیدا پیرو مذهب ابوحنیفه و طریقت عرفانی نقشبندیه بوده و برای گذران زندگی نیز به نقشبندی و شَعربافی که از مشاغل آن زمان بوده اشتغال داشته است. او خود را ریزه‌خوار خوان جامی، نظامی، سنایی و عطّار دانسته، ارادتی خاص به خواجهٔ شیراز می ورزید و با صائب تبریزی، مراوده و دوستی داشت. 📜 @sheraneh_eitaa
گنجینهٔ ما سینهٔ [افگار] بس است زرپاشی آن ماه شرربار بس است از هر دو جهان متاع برچیدهٔ ما چشمی نگران و دل بیدار بس است 📜 @sheraneh_eitaa
رهن یکی رهین یکی یار یکی سخن یکی کفر یکی و دین یکی یار یکی سخن یکی حزن یکی حزین یکی جبهه یکی جبین یکی تخم یکی زمین یکی یار یکی سخن یکی تخت سبکتکین یکی تختهٔ آهنین یکی قرن یکی قرین یکی یار یکی سخن یکی خاطر پرهوس یکی بلبل در قفس یکی باز یکی مگس یکی یار یکی سخن یکی رفته به صد هوس یکی آمده دسترس یکی مقصد و ملتمس یکی یار یکی سخن یکی گلشن و خار و خس یکی ناکس و دون و کس یکی نای یکی نفس یکی یار یکی سخن یکی احمد و مرتضی یکی پیرو و پیشوا یکی مبدأ و منتها یکی یار یکی سخن یکی صلح یکی صفا یکی جنگ یکی جفا یکی خانه یکی خدا یکی یار یکی سخن یکی کشتهٔ آشنا یکی قاتل بی وفا یکی جنس یکی بها یکی یار یکی سخن یکی حرف یکی زبان یکی خاطر نکته دان یکی مهر لب و دهان یکی یار یکی سخن یکی چاه ستمگران یکی گرگ شکم دران یکی یوسف کاروان یکی یار یکی سخن یکی جمله جهانیان یکی هست سعید از آن یکی این همه مست از آن یکی یار یکی سخن یکی 📜 @sheraneh_eitaa
به رخ مهر جهان آرا به گیسو چون شب یلدا به لب شیرین تر از حلوا به قد موزون تر از طوبا فلک چترش کشد بر سر ملایک پیش او چاکر کلام الله شد پیدا شهادت می دهد «لولا» بهشت و حور و رضوانش همه در امر و فرمانش شده در عصر او رسوا چه مذهب ها چه ملت ها در آن ساعت که او با حق ثناخوان بود و مستغرق نه دنیا بود و نی عقبا نه آدم بود و نی حوا ز شرعش عقل ها عاجز ولایت ها از او معجز همه اقوال او رعنا همه افعال او زیبا شکسته قیمتش را کم کشیده پنجه اش از هم نگه کیفیت صهبا کف دستش ید بیضا جهان جویای آن گوهر چه در بحر و چه اندر بر همه لفظند او معنی همه جوی اند او دریا رسول حق تعالایی، سپهسالار مولایی شفاعت کن سعیدا را به حق فاطمه زهرا 📜 @sheraneh_eitaa
عقل را نور نماند چو شود موی سفید شمع تاریک بماند چو شود وقت سحر 📜 @sheraneh_eitaa
کس را خبری کجا از آن جاست که اوست با آن که هر آنچه هست پیداست که اوست هر کس سخن از مقام خود می گوید جنبیدن هر کسی از آن جاست که اوست 📜 @sheraneh_eitaa
در دیده ات از نور حقیقت اثری نیست در دل ز سراپردهٔ سرت نظری نیست آگاه شوی گر تو ز سر نفس خویش دانی که تو را یک نفس از وی گذری نیست 📜 @sheraneh_eitaa