eitaa logo
شاعرانه
22هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
هم او قدرت عشق و وفا کردند. آرش، اما همچنان خاموش، از شکاف دامن البرز بالا رفت. وز پی او، پرده های اشک پی درپی فرود آمد.» بست یک دم چشم هایش را عمو نوروز، خنده بر لب، غرقه در رویا. کودکان، با دیدگان خسته و پی جو، در شگفت از پهلوانی ها. شعله های کوره در پرواز، باد در غوغا “شام گاهان، راه جویانی که می جستند آرش را به روی قله ها، پی گیر، باز گردیدند، بی نشان از پیکر آرش، با کمان و ترکشی بی تیر. آری، آری، جان خود در تیر کرد آرش. کار صدها صد هزاران تیغه ی شمشیر کرد آرش. تیر آرش را سوارانی که می راندند بر جیحون، به دیگر نیم روزی از پی آن روز، نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند. و آنجا را، از آن پس، مرز ایران شهر و توران باز نامیدند. آفتاب، در گریز بی شتاب خویش، سال ها بر بام دنیا پا کشان سر زد. ماهتاب، بی نصیب از شبروی هایش، همه خاموش، در دل هر کوی و هر برزن، سر به هر ایوان و هر در زد. آفتاب و ماه را در گشت سال ها بگذشت. سال ها و باز، در تمام پهنه ی البرز، وین سراسر قله ی مغموم و خاموشی که می بینید، وندرون دره های برف آلودی که می دانید، رهگذر هایی که شب در راه می مانند نام آرش را پیاپی در دل کهسار می خوانند، و نیاز خویش می خواهند. با دهان سنگ های کوه آرش می دهد پاسخ. می کندشان از فراز و از نشیب جاده ها آگاه؛ می دهد امید، می نماید راه.» در برون کلبه می بارد. برف می بارد به روی خار و خارا سنگ. کوه ها خاموش، دره ها دلتنگ. راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ ... کودکان دیری ست در خوابند، در خواب است عمو نوروز. می گذارم کنده ای هیزم در آتش دان. شعله بالا می رود پر سوز ... 📜 @sheraneh_eitaa
سیاوش کَسرائی (۵ اسفند ۱۳۰۵ هشت‌بهشت اصفهان - ۱۹ بهمن ۱۳۷۴ وین) شاعر، نقاش و از اعضای کانون نویسندگان ایران و از فعالان سیاسی چپ‌گرای تاریخ معاصر ایران بود. کسرائی دانش‌آموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و از بنیان‌گذاران انجمن ادبی شمع سوخته بود. سیاوش کسرائی، سَراینده منظومهٔ «آرش کمانگیر»، نخستین منظومه حماسی نیمایی است. وی یکی از شاگردان نیما یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند. از جمله مجموعه شعرهای به‌جای مانده از سیاوش کسرائی، می‌توان به مجموعه شعر آوا، مهره سرخ، در هوای مرغ آمین، هدیه برای خاک، تراشه‌های تبر، خانگی، با دماوند خاموش و خون سیاوش اشاره کرد. 📜 @sheraneh_eitaa
دانه‌های باران به شیشه‌ها ترانه دارد در اجاق من آتشی به چشمان من زبانه دارد بسته هر دری خفته هر که خانه دارد مرغ هوا هم آشیانه دارد شب سمج می‌نماید و دل بهانه دارد دل هوای او دل هوای می دل هوای بانگ عاشقانه دارد آن پرستو که از دیار ما بار غم به دل رفت و کس ندانم کز او نشانه دارد غم نشسته باغ جان من جنگلی است بی‌شکوفه لیک بنگر ای بهار دیررس شاخه‌ها جوانه دارد آتش است و … شعله‌ها و دود طرح او فکنده در نظر با خیال او نگاه من خلوتی شبانه دارد پشت شیشه‌ها باد رهگذر ترانه دارد . 📜 @sheraneh_eitaa
نگار من امید نوبهار من لبی به خنده باز کن ببین چگونه از گلی خزان باغ ما بهار می‌شود. 📜 @sheraneh_eitaa