eitaa logo
شاعرانه
27.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
762 ویدیو
76 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
دیگر هیچ آینهٔ آزرده‌ای از اضطرابِ سنگ نخواهد گریست بلبل‌های غمگینِ آن باغ دور دوباره در صبحِ روشنی از نور بازخواهند گشت و دیگر کسی در آوازهای آسانِ ما کلمهٔ کوچکی حتی از قول این شبِ نامرد نخواهد شنید همین برای رضایتِ آب و الفتِ آینه کافی‌ست تا تشنگان خسته بفهمند که ما با پیاله‌های نوشانوشِ خویش خیلی زود از کوچه‌های قُرقْ‌شدهٔ این شبِ نامرد خواهیم گذشت... 📜 @sheraneh_eitaa
علی صالحی با نام اصلی علی‌پناه در سحرگاه اولین روز فروردین سال 1334 خورشیدی در دل طایفه‌ی بختیاری پا به این دنیا گذاشت. او در مَرغابِ سیدصالح به‌دنیا آمد، سرزمینی که رشته‌کوه‌های زاگرس آن را محصور کرده‌اند، جایی میان مسجدسلیمان و ایذه. در دوران کودکی یکی از دلخوشی‌ها و سرگرمی‌های سید علی صالحی به گفته‌ی خودش، غرق شدن در افسانه‌ها، قصه‌ها، متل‌ها و خاطرات بزرگ‌ترها بود و با اینکه در سال 1341 در مسجدسلیمان به دبستان سعدی رفت اما پیش از آن، پدرش خواندن و نوشتن را به او آموزش داده بود. سید علی صالحی از دوران دبستان شعر می‌نوشت و به قول خودش یک دفتر فیلی‌نشان پر از شعر داشت و شعرهایش را هم فقط برای برادر بزرگش فرهاد می‌خواند. او در سال 1347 وارد دبیرستان 25 شهریور مسجدسلیمان شد و در همان دوران با نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و مهدی اخوان ثالث آشنایی به‌هم زد و با پدیده‌ای حیرت‌انگیز به‌نام شعر نو آشنا شد. اگرچه به اعتراف خودش، تا مدت‌ها نمی‌توانسته بپذیرد که قداست شعر کلاسیک را مخدوش کند. سید علی صالحی اذعان می‌کند که در سال 1349، اولین شعر جدی‌اش متولد شد. در سال بعد، اشعارش در رادیو آبادان و اهواز معرفی شدند. سالی که در آن اشعار سید علی صالحی با کمک ابوالقاسم حالت در نشریه‌ی بومی شرکت نفت به چاپ رسید و این شاعر نوپا مفتخر به حمایت مهدی اخوان ثالث از شعرهایش شد. در سال 1353 اشعارش مورد استقبال روزنامه‌ها قرار گرفت. در همان سال با تعدادی از هم‌نسلانش جریان «شعر موج ناب» را به راه انداختند. جریانی که قصد داشت تحولی تازه در شعر سپید ایجاد کند. منوچهر آتشی و نصرت رحمانی از حامیان تهرانی این جریان بودند و در نشریات معتبر ادبی به معرفی جنبش موج ناب پرداختند. در اردیبهشت 1358 سید علی صالحی در 24 سالگی برای همیشه به تهران مهاجرت کرد. در سال 1356 به عنوان برندهٔ جایزهٔ فروغ فرخزاد در شعر اعلام می‌شود. در سال 1357 صالحی از گروه «موج ناب» فاصله می‌گیرد. او در این باره گفته‌است: «حس می‌کردم همه ما شاعران موج ناب داریم شبیه هم می‌شویم…» 📜 @sheraneh_eitaa
از صبح‌های دور از تو نگویم که مانند است به شب که مانند است به اوجِ چله‌ی زمستان ابدی جان هر شب غمت در دل است و عشقت در سر و هر صبح عشقت در دل و خاطره‌ات در سر طلوع کن صبحم را که عمری‌ست بی خورشید روزهایم شب می شود و بی مهتاب شب‌هایم روز 📜 @sheraneh_eitaa
با چشم هایت حرف دارم می خواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم از بهار، از بغض های نبودنت، از نامه های چشمانم… که همیشه بی جواب ماند باور نمی کنی؟! تمام این روزها با لبخندت آفتابی بود... به راستی… عشق، بزرگترین آرامش جهان است. 📜 @sheraneh_eitaa
وقتی که تو نیستی دنیا چیزی کم دارد..... من فکر می کنم در غیاب تو همه ی خانه های جهان خالی ست، همه ی پنجره ها بسته است... بگویم: واقعاً وقتی که تو نیستی خیلی ها از خانه بیرون نمی آیند... واقعاً وقتی که تونیستی، من هم تنهاترین اتفاق بی دلیل زمین ام...... واقعاً وقتی که تونیستی، بدیهی ست که تو نیستی! 📜 @sheraneh_eitaa