نگو کسی به فکرت نیست
و نامت را دنیا از یاد برده است.
شاید دنیا
تویی و من
و نام ما مهم نیست در جریدهی عالم
با حروف درشت چاپ شود
همین که جانانه
بر لبی جاری شود
تا ابدیت خواهد رفت.
#عباس_صفاری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
عباس صفاری در سال ۱۳۳۰ در یزد زاده شد و در تهران پرورش یافت. او سربازی را در بلوچستان گذراند و پس از سربازی به استخدام بهداری اداره راه درآمد و در مناطق دور افتادهای مانند دشت مغان و بندر جاسک به کار پرداخت.
عباس صفاری برای ادامه تحصیل ابتدا به انگلستان و در ۱۹۷۹ (میلادی) به کالیفرنیا رفت و تا زمان مرگ مقیم شهر لانگ بیچ بود.
عباس صفاری در رشته هنرهای تجسمی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، لانگ بیچ تحصیل کرد.اما پیش از گرفتن مدرک، ترک تحصیل کرده و به کار آزاد روی آورد. کارنامه ادبی-هنری او با شعر و ترانه آغاز و سر از طراحی و نقاشی درآورد.
نخستین مجموعه شعر او با نام در ملتقای دست و سیب در سال ۱۹۹۲ در کالیفرنیا چاپ شد که جایزه ادبی باران را برای بهترین مجموعه شعر چاپ خارج از کشور در آن سال به خود اختصاص داد. او پس از انتشار کتابهای شعر خود، تلاش کرد بیشتر به ایران سفر کند.
سومین مجموعه شعرش را با نام دوربین قدیمی و اشعار دیگر در تهران منتشر کرد و همان سال جایزه شعر امروز ایران (کارنامه) به آن تعلق گرفت.
سومین مجموعه شعرش را با نام دوربین قدیمی و اشعار دیگر در تهران منتشر کرد و همان سال جایزه شعر امروز ایران (کارنامه) به آن تعلق گرفت.
پس از موفقیت دوربین قدیمی، به توصیه مجید روشنگر همکاری را با انتشارات مروارید آغاز کرد که حاصل آن پنج مجموعه شعر و سه کتاب برگردان شعر بود. دفتر کبریت خیس یکی از همین دفاتر است. واپسین گفتوگوی صفاری با حامد داراب به بهانه انتشار کتاب «قدم زدن در بابل» در روزنامهی آرمان منتشر شد.
شعرهای عباس صفاری به چندین زبان از جمله انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیائی، عربی و کردی برگردان شدهاند. مجله فرانسوی زبان تهران ریویو در یکی از شمارههای خود بخش ادبیات را به معرفی و برگردان اشعار او اختصاص دادهاست. شعر بلندی نیز به نام هبوط یا (حکایت ما) دارد که برگردان انگلیسی آن چندین سال در کتاب درسی رشته ادبیات
دانشگاه در آمریکا بودهاست.
صفاری در کنار کار شعر و برگردان، به ساختن چوب نگاره و چاپ دستی آن با پرسهای ساخت دست میپرداخت.
او در بهمن ۱۳۹۹ به دلیل ابتلا به بیماری کرونا ویروس ۲۰۱۹ در آمریکا درگذشت.
#معرفی_شاعر #عباس_صفاری
📜 @sheraneh_eitaa
پای هر نامه هنوز
مینویسم روی ماهت را
از دور میبوسم
اما تو هیچ شباهتی
به ماه نداری
از سیب که بگذریم
فقط شبیه آخرین عکسی هستی
که از تو دریافت کردهام
زنی نسبتن بالابلند
با چهل و اندی سال
که میپوشاند هر بامداد
کِرِم کمرنگی
خطوط ریز کنار چشمانش را
عکس پنهانکارت بیش از این
نم پس نمیدهد
و رو نمیکند غمی را
که پشت آرایشی ملایم
پنهان کردهای
اما نگاه بی پردهات به من
که سالها مشق چشمهای تو را نوشتهام
میگوید در آن سوی دنیا
و دور از دستهای من
رسیدهتر از سیبی شدهای
که حوا
به دست آدم داد
#عباس_صفاری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa