eitaa logo
شاعرانه
22هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی بهشت می شنوم از صدای تو نازکتر از گل است گلِ گونه های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه ی خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود ای پاره ی دلم ؛ که بریزم به پای تو امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگی ام شانه های تو در خاک هم دلم به هوای تو می تپد چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو همبازیان خواب تو خیل فرشتگان آواز آسمانیشان لای لای تو بگذار با تو عالم خود را عوض کنم : یک لحظه تو به جای من و من به جای تو این حال و عالمی که تو داری ؛ برای من دار و ندار و جان و دل من برای تو 📜 @sheraneh_eitaa
حرف‌های ما هنوز ناتمام تا نگاه می‌کنی وقت رفتن است. باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آنکه با خبر شوی لحظهٔ عزیمت تو ناگزیر می‌شود آی... ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان چقدر زود دیر می شود! 📜 @sheraneh_eitaa
صدایی به رنگ صدای تو نیست به جز عشق، نامی برای تو نیست شب و روز تصویر موعود من در آیینه جز چشم های تو نیست تن جاده از رفتنت جان گرفت رگ راه جز رد پای تو نیست مزار تو بی مرز و بی انتهاست تو پاکی و این خاک جای تو نیست به تشییع زخم تو آمد بهار که جز سبز، رخت عزای تو نیست کسی کز پی اهل مرهم رود دگر شیعه ی زخم های تو نیست به آن زخم های مقدس قسم که جز زخم، مرهم برای تو نیست 📜 @sheraneh_eitaa
قطار می‌رود تو می‌روی تمام ایستگاه می‌رود و من چقدر ساده‌ام که سالهای سال کنار این قطار ایستاده‌ام و همچنان به نرده‌های ایستگاه رفته تکیه داده‌ام.. 📜 @sheraneh_eitaa
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ شیرینِ من، برای غزل شور و حال کو؟ پر می زند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟ تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگهای سبزِِ سرآغاز سال کو؟ رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟ 📜 @sheraneh_eitaa
می‌خواهمت چنان‌که شب خسته خواب را می‌جویمت چنان‌که لب تشنه آب را محو توام چنان‌که ستاره به چشم صبح یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را بی‌تابم آن‌چنان که درختان برای باد یا کودکان خفته به گهواره، خواب را بایسته‌ای چنان‌که تپیدن برای دل یا آن‌چنان که بال پریدن عقاب را حتی اگر نباشی می‌آفرینمت چونان که التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخی با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را 📜 @sheraneh_eitaa
تو همچون غنچه های چیده بودی که در پرپر شدن خندیده بودی مگر راه حیات جاودان را تو از فهمیده ها، فهمیده بودی 📜 @sheraneh_eitaa
بی‌تو این‌جا همه در حبس ابد تبعیدند سال‌ها، هجری و شمسی، همه بی‌خورشیدند از همان لحظه که از چشم یقین افتادند چشم‌های نگران آینۀ تردیدند نشد از سایۀ خود هم بگریزند دمی هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند غرق دریای تو بودند ولی ماهی‌وار باز هم نام و نشان تو ز هم پرسیدند در پی دوست همه جای جهان را گشتند کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است فصل‌ها را همه با فاصله‌ات سنجیدند تو بیایی، همۀ ثانیه‌ها، ساعت‌ها از همین روز، همین لحظه، همین دم، عیدند 📜 @sheraneh_eitaa
آسمان تعطیل است بادها بیکارند ابرها خشک و خسیس ... آبروی ده ما را بردند! 📜 @sheraneh_eitaa
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم چو گلدان خالی، لب پنجره پُر از خاطرات ترک خورده ­ایم اگر داغ دل بود، ما دیده ­ایم اگر خون دل بود، ما خورده ­ایم اگر دل دلیل است، آورده ­ایم اگر داغ شرط است، ما برده ­ایم! گواهی بخواهید، اینک گواه: همین زخم­هایی که نشمرده‌ایم! دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده ­ایم... 📜 @sheraneh_eitaa
می‌خواهمت چنان‌که شبِ خسته خواب را می‌جویمت چنان‌که لبِ تشنه آب را شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa
روزی که این قطار قدیمی در بستر موازی تکرار یک لحظه بی بهانه توقف کند تا چشم های خسته ی خواب آلود از پشت پنجره تصویر ابرها را در قاب و طرح واژگونه ی جنگل را در آب بنگرند آن روز پرواز دستهای صمیمی در جستجوی دوست آغاز می شود... 📜 @sheraneh_eitaa