eitaa logo
شاعرانه
27.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
768 ویدیو
78 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید در راه وفای حسنم کم مگذارید نور دل من آمده، آیینه بیارید گر اهل ولایید، به او دل بسپارید عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد در روز شفاعت ز شفیعان شما باد ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن خورشید فلک نیست به مانند تو روشن عالم شده از صورت دلبند تو روشن لبخند بزن غنچۀ تو تازه‌ترین است چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود شادی پیمبر، همه جان و دل مولا روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است آری حسن است این که نخستین گل باغ است ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است بازار دل‌‌افروزی عالم ز تو داغ است تا باد جهان مست میِ جام حسن باد تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد 📜 @sheraneh_eitaa
...جمعه برای غربت من روز دیگری‌ست با من عجیب دغدغۀ گریه‌آوری‌ست جمعه به مهربانی تو فکر می‌کنم به عهد باستانی تو فکر می‌کنم... بی‌صبرم آن‌چنان که به آخر نمی‌رسم حس می‌کنم به جمعۀ دیگر نمی‌رسم... گفتند: دزد آمده باز از هزاره‌ها خالی شده‌ست کاسۀ چشم ستاره‌ها گفتند: آب چشمۀ خورشید کم شده‌ست پاییز حکم داده و گل مُتَّهم شده‌ست شب، شکل دو مثلّث درهم ‌رسیده است اضلاع ناگزیر جهنّم رسیده است... آواز بادهای حرامی رسیده است پاییز، با دو کفش نظامی رسیده است در روزنامه‌ها خبر مرگ برگ‌هاست صحبت ز شکل غیر طبیعی مرگ‌هاست شب در تمام زاویه‌ها پخش می‌شود هی صحبت معاویه‌ها پخش می‌شود... آنان کتاب حق را تحریف می‌کنند هر شعر تازه‌ای را توقیف می‌کنند یک شعر مثل اسلحه‌ای آسمانی است بی‌اعتنا به «نظم نوین جهانی» است... شعری که مثل آدم، فریاد می‌زند شعری که زخم‌های تو را داد می‌زند... شعری که مردگان را بیدار می‌کند تاریخ آدمی را تکرار می‌کند شعری که می‌تواند توفان بیاورد نامه ز سرزمین شهیدان بیاورد... آن‌جا که ظلم را همه واگویه می‌کنند وقتی زنان افغانی مویه می‌کنند... وقتی هراس مرگ به هر ثانیه به‌جاست داغ زنان کُرد «سُلیمانیه» به‌جاست آن‌جا که هست شهر درختان واژگون آن‌جا که پر شده دل «سارایِوو» ز خون آن‌جا که کودکانش محکوم مردنند با چشم‌های آبی، لبخند می‌زنند بمب است بمب! بارش بمب است از آسمان این هدیه‌ها برای شماهاست، کودکان!... آن‌جا که کودکان فلسطین نه کودک‌اند حتّی تمام دخترکان بی‌عروسک‌اند آن‌جا که گاز اشک‌آور، حرف تازه نیست حتّی برای رد شدن از شب، اجازه نیست هر کوچه پر شده‌ست ز فرمان ایست‌ها هر لحظه می‌رسد صفی از صهیونیست‌ها... یک برگ از کتاب خدا می‌خورد ورق هر بار اسامی شهدا می‌خورد ورق اسم شهید، مثل کلید است در جهان تنها کلید، اسم شهید است در جهان... خون شهید می‌جوشد، گرم و آتشین آن‌جا که دست‌هایش، روییده از زمین... این دست‌ها چه‌قدر به ما پند می‌دهند ما را به آسمان‌ها پیوند می‌دهند یک دست توی مشت فشرده‌ست سنگ را یعنی که من نیاز ندارم، تفنگ را... امروز هر درخت، چریکی‌ست خشمناک که گرچه تیر خورده، نیفتاده روی خاک... دنیا به فکر کشتن ابن‌زیادهاست هر ابر، چفیه‌ای‌ست که بر دوش بادهاست... آن سوی تپّه، پشت همین سیم خاردار مانده در انتظار درختان خود، بهار... موعود من!‌ به رغم تمام مورّخان تاریخ باستانی این قوم را بخوان در مصحف بهاری تو، گل مقدّس است چون مرکز بهار تو بیت‌المقدّس است امروز، شورش کلمات از صدای توست در روزنامه‌های جهان، ردّ پای توست... تقویم پاره‌پارۀ دنیا، ورق‌ورق نزدیک می‌شود به قیام بزرگ حق او را هزار نام بخوانند اگر، یکی‌ست با صد گزارش متفاوت، خبر یکی‌ست آغاز شد نماز جهان با طلوع دین دنیا رسیده است به «ایّاک نستعین»... باید به ذات حق متمسّک شویم باز گرم دعای «کن لولیّک» شویم باز... با هر غزل نگاه سوی عرش می‌کنم موعود! خاک راه تو را فرش می‌کنم 📜 @sheraneh_eitaa
تو بی دلیل‌تر از بودنت کنار منی بدون آن‌که بخواهی در انتظار منی تو دور می‌شوی از من ولی دچار منی قرار نیست بیایی و بی‌قرار منی 📜 @sheraneh_eitaa
محمدسعید میرزایی ۲۴ آذر ۱۳۵۵ در کرمانشاه دیده به جهان گشود. او از دهۀ ۷۰ فعالیت ادبی خود را آغاز کرد و با تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی موفق به اخذ مدرک دکترای این رشته شد. میرزایی را می‌توان از تأثیرگذاران غزل معاصر دانست که فضای تازه‌ای را به شعر معاصر وارد کرده است. او ترانه نیز می‌نویسد و با خوانندگان ملی همکاری دارد. وی سرو بلورین سه دوره جشنوارۀ بین‌المللی شعر فجر را کسب کرده و کنگره‌های متعددی را داوری کرده است. در میان آثار او می‌توان از «عهد عقیق»، «قصاید رضوی»، «الواح صلح» و «فرجام» نام برد. 📜 @sheraneh_eitaa
کجاست جای تو در جملۀ زمان که هنوز... که پیش از این؟ که هم‌اکنون؟ که بعد از آن؟ که هنوز؟ و با چه قید بگویم که دوستت دارم؟ که تا ابد؟ که همیشه؟ که جاودان؟ که هنوز.. چقدر دلخورم از این جهانِ بی موعود؛ از این زمین که پیاپی... و آسمان که هنوز... جهان سه نقطۀ پوچی‌ست، خالی از نامت؛ پر از «همیشه همین طور» از «همان که هنوز» همه پناه گرفتند در پسِ «هرگز» و پشت «هیچ» نشستند از این گمان که «هنوز» ولی تو «حتماً»ی و اتفاق می‌افتی! ولی تو «باید»ی ای حسّ ناگهان که هنوز- در آستان جهان ایستاده چون خورشید؛ همان که می‌دهد از ابرها نشان که هنوز شکسته ساعت و تقویم، پاره پاره شده به جستجوی کسی، آن سوی زمان، که هنوز 📜 @sheraneh_eitaa
این ماه کیست همسفر کاروان شده؟ دنبال آفتاب قیامت روان شده یک لحظه ایستاده که سرها روند پیش یک دم نشسته منتظر کودکان شده یک جا ز پیر کوفه شنیده‌ست ناسزا یک جا به سنگ کودک شامی نشان شده هم شاهد غروب گل ارغوان به خون هم راوی حدیث لب خیزران شده با پای خسته راه‌بر خلق آمده با دست بسته کارگشای جهان شده ای دیده داغ کودک شش ماهه تا به پیر آه ای بهار تا گل آخر خزان شده بعد از برادر و پدر و خواهر و عمو تنهاترین ستارۀ هفت آسمان شده از بس گریسته‌ست چنان شمع در سجود از خلق، آفتاب مزارش نهان شده 📜 @sheraneh_eitaa
زهی بهار که از راه می‌رسد، این‌بار که ذکر نعت رسول است بر لب اشجار هزار چشمه خطابش کنند در اوراد هزار شاخه سلامش دهند در اذکار زمین ز حلّۀ سبز محمّدی، مفروش هوا ز عطر خوش نام مصطفی، سرشار حدیث سرمدی‌‌اش، شمع خلوت اوتاد صفای احمدی‌اش، شرح سینۀ ابرار ز باغ حُسنش، تلمیح کوچکی‌ست، بهشت ز حُسن باغش، تشبیه ساده‌ای‌ست، بهار دلیل خلق جهان است، یا اُولِی‌الألباب! ز چشم غیر نهان است، يَا اُولِی‌الأبصار! پیمبری که وجودش مگر بشارت نیست که هم بشارت از او رحمت است و هم انذار به جز جمال محمّد که جلوه‌اش ازلی‌ست کسی نچیده ز باغ جهان گل بی‌خار خوشا سرودن نامش که هر زمان تازه‌ست چو نغمه‌ای که شود دلنشین‌تر از تکرار.. شفیع و شافی اُمّت، رسول خاتم حق به جان او صلوات خدا، هزاران بار دلا ز نعت خصالش دمی مبند زبان هم از درود و سلامش دمی فرو مگذار کسی که بر سر خلق است، سرور و مولا کسی که در دو جهان است، سید و سالار دلا اگر به هوای بهشت می‌نالی دل از جهان بکَن و بر جهان او بسپار درود هر دو جهان بر رسول و آل - بگو! به دشمنان نبی لعنت خدا - بشمار! 📜 @sheraneh_eitaa