eitaa logo
شاعرانه
26.4هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
810 ویدیو
80 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بی‌کران دارد سرفه‌هایش پر از جراحت بود، از لبش قطره قطره خون می‌ریخت چفیۀ خاک خورده‌اش حالا نقشی از باغ ارغوان دارد بین سینه بلال مجروحش غربت و داغ را اذان می‌گفت باز هم روی شاخۀ لب‌هاش مرغ اندوه آشیان دارد حجم بغضی که در گلو دارد کربلا کربلا مصیبت داشت یاد شب‌های حمله می‌افتاد، روضه‌اش طعم شوکران دارد السلام علیک یا باران السلام علیک یا عطشان به فدای لبان خشکی که زخم از داغ خیزران دارد یاس‌ها بین شعله‌ها پرپر، خیمه می‌سوخت یا همان سنگر ماند یک مشت خاک و خاکستر باغ گل صحنۀ خزان دارد قمقمه، مشک بچه‌های جنگ، تیر باران شد از نفس افتاد چشم عباس‌های لب‌تشنه موج دریای خون‌فشان دارد آتش تیر و بمب و خمپاره هر طرف سنگ و نیزه و شمشیر قتلگاه علی‌اکبرها ماجرا با سر و سنان دارد تانک‌ها، اسب‌های فولادی، خاک کردند خاطراتم را آه تنها پلاک و انگشتر یادی از نسل بی‌نشان دارد... 📜 @sheraneh_eitaa
کودکی سوخت در آتش به فغان، هیچ نگفت مادری ساخت به اندوه نهان، هیچ نگفت پدر پیر شهیدی که به عشق ایمان داشت سوخت از داغ پسرهای جوان، هیچ نگفت دختر کوچک همسایۀ ما پر زد و رفت دل آیینه شکست و کس از آن هیچ نگفت وقتی از شش جهت آوار تبر می‌بارید مردی از حنجر نامرد جهان هیچ نگفت وطنم زخمی شمشیر دو صد حادثه گشت باز با این همه از زخم زبان هیچ نگفت آن طرف‌تر، پس دیوار بلند تردید شاعری بود که با طبع روان هیچ نگفت خاک خوبم، وطنم، در گذر از آتش و دود آب شد، آب، ولی از غم نان هیچ نگفت خواستم یک شب از خویش که آیینه چه گفت؟ پاسخش باز همان بود، همان، هیچ نگفت 📜 @sheraneh_eitaa
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها» که درد عشق را هرگز نمی‌‌فهمند عاقل‌ها... به ذکر یا علی آغاز شد این عشق، پس غم نیست «اگر آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها» همین که دل به لبخند کسی بستند فهمیدند «جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها» به یُمن ذکر یا زهرایشان شد باز معبرها «که سالک بی‌خبر نبوَد ز راه و رسم منزل‌ها» به گوش موج‌ها خواندند غواصان، شب حمله: «کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها»... و راز دست‌های بسته آخر فاش شد آری! «نهان کی مانَد آن رازی کز او سازند محفل‌ها؟» شهادت آرزوشان بود و از دنیا گذر کردند «مَتی ما تَلقَ مَن تَهوی دَعِ الدُنیا و اَهمِلها» 📜 @sheraneh_eitaa