eitaa logo
شاعرانه
26.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
789 ویدیو
79 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بسته‌ام باز، به پیمانهٔ می پیمان را تا ز پیمانهٔ می تازه کنم ایمان را جز دل من که زند، یک‌تنه بر آن خم زلف کس ندیده‌ست که گو لطمه زند چوگان را دل ربودی ز من و جان به تو خواهم دادن منّت از بخت کشم چون بسپارم جان را دید تا چاه زنخدان تو را یوسف دل برگزید از همه آفاق چه و زندان را گر رسد دست به آن زلف درازم روزی مو به مو شرح دهم با تو شب هجران را دوش گفتی بطلب هر چه که خواهی از ما از تو بهتر چه بوَد تا که بخواهم آن را گر اشاره ز لبت هست که جان باید داد پیش مرجان تو قدری نبود مر جان را به جحیمم مبر ای دوست که از همّت عشق رشک فردوس به یاد تو کنم نیران را گر به جنّت بروم باز تو را می‌جویم طالب دوست «وفایی» چه کند رضوان را 📜 @sheraneh_eitaa
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از خود در حیرت بودم. غمگین و افسرده و به‌هم‌ریخته بودم و پریشان‌خاطر. تن در یاسوج و جان در نجف و کربلا. به ناچار تفأل کردم به «کوه‌زاد» با این نیّت که منِ لر که در یاسوج هم غریبه‌ام، که هستم و آمد: «از شانۀ صخرۀ عطش‌باری آویخته پیچک نگون‌ساری گنجشک غریبی‌ام که از دنیا قانع شده‌ام به بوتۀ خاری» و با هر بیت، اشک بی‌اختیار می‌آمد: «چنبر زده بر دلم غمی، گویی لم داده به روی صخره‌ای ماری خاموشم و سینه‌ام پر از نغمه‌ست چون چلچلۀ شکسته‌منقاری» و با بیت بعد، یاد این مصرع خود از مثنوی «سیاکو» افتادم و عنانم از کف رفت: «منمه بی چار و چدر چی دال پیری هام دلیز خوم چی دس بسی اسیری» گریستم مصرع به مصرع: «سر برده به زیر بال خود روحم مانند عقاب پیر بیماری» و تا آخر این مویه بود و به تعبیر خود شاعر: «این شعر غزل نمی‌شود، بگذر بذر علفی است در نمکزاری» 📜 @sheraneh_eitaa
تا ریشه درون خاک داریم از حادثه ها چه باک داریم؟ با هرکه حسینی است قلبش ما نقطه ی اشتراک داریم در راه دفاع از ولایت یک ملت سینه چاک داریم آزادی قدس در سر ماست اندیشه ی سبز و پاک داریم یا حضرت «صاحب الزمان(عج)» را بر گردن خود پلاک داریم ما منتظر ظهور یاریم از حادثه ها چه باک داریم 📜 @sheraneh_eitaa
گفتم گلِ فراموشی را بچینم برای خودم. دیدم که پیش‌تر در قلبِ او روییده است. 📜 @sheraneh_eitaa
جهان اگرچه که در ظاهر امن‌وآرام است ولی بدون تو در هاله‌ای از ابهام است تمام آن‌چه که درباره‌ی تو می‌دانیم اگر درست تامل کنیم، اوهام است قسم به‌دوستی گرگ‌ومیش صبح‌وغروب که غیر بام تو هر بام دیگری دام است در این زمانه‌ی‌شهرت خوشا‌به‌حال دلی که آشنای تو و بین خلق گمنام است تفاوتی نکند پیر یا جوان بودن کسی که از غم هجران نمرده ناکام است در این تلاطم امواج تند سردرگم خیال هر اقیانوس با تو آرام است برای سوختن آماده‌اند عشاقت چرا که پخته شدن آرزوی هر خام است سپیده‌وار سر از شب برآر ای خورشید که آفتاب جهان بی‌تو بر لب بام است 📜 @sheraneh_eitaa
‍ شب ، از هجوم خیالت نمی برد خوابم…! شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ سلام ای ماهِ تابان در شـبِ تار در این صبحی که سرشارم ز یادت قــدم بر دیدگانی خستـــه بگذار |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
آرام باش عزیزکم! هنوز هم روح و جان‌ام لب‌ریزِ عشق توست هنوز هم سرگشته‌ی عشق والای توام هنوز هم در رؤیاهایم از آنِ منی ای تو دلاورم... شاه‌زاده‌ام! اما من... اما من... می‌ترسم از عاطفه‌ام از احساس‌ام می‌ترسم دل‌افگار شویم از اشتیاق‌مان می‌ترسم از وصال‌مان از هم‌آغوشی‌مان و به نامِ عشقِ شگفت که به‌ سانِ بهار جوانه زده‌ است در ژرفنای‌مان و چون خورشید می‌درخشد در نی‌نیِ چشمان‌مان و به نامِ شیرین‌ترین داستانِ عشقِ روزگارمان از تو می‌خواهم بروی... تا عشق‌مان زیبا بماند و دیر... از تو می‌خواهم بروی... 📜 @sheraneh_eitaa
سپاهِ عشقِ تو مُلکِ وجود ویران کرد بنای هستیِ عمرم به خاک یکسان کرد چه گویمت که چه کرده است خواهی ار دانی بدان که آنچه که ناید به گفت‌وگو آن کرد چه کرد عشقِ تو عاجز ز گفتنم آن کرد به من که دورهٔ شومِ قَجَر به ایران کرد خدا چو طُرّهٔ زلفت کند پریشانش کسی که مملکت و ملّتی پریشان کرد الهی آنکه به تنگِ ابد دچار شود هر آن کسی که خیانت به مُلکِ ساسان کرد به اردشیرِ غیورِ درازدست بگو که خَصم مُلکِ تو را جُزوِ انگلستان کرد خرابی آنچه به دل کرد والیِ حُسنش به اصفهان نتوان گفت ظلّ سلطان کرد چو جغد بر سرِ ویرانه‌های شاه عباس نشست عارف و لعنت به گورِ خاقان کرد 📜 @sheraneh_eitaa
با تو حرف می‌زنم با تو حرف می‌زنم از ته این دل‌ام می‌دانم جواب نمی‌دهی جواب چطوری بدهی وقتی که تو را خیلی‌ها با فریاد می‌خوانند! تمام آن‌چه من می‌خواهم اجازه‌یی‌ست بدهی این‌جا منتظر بایستم که علامتی به من بدهی از ته این دل‌ام از خودت. 📜 @sheraneh_eitaa
سلام روزتون بخیر و خدا قوت خواستم بدونم شما بدرخواست اعضا مطالب مناسبتی هم تو کانالتون میذارید؟ ✍🏻سلام بله میگذاریم 📜 @sheraneh_eitaa
ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است این تاول است در کف پا یا جواهر است راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است دل‌های شست‌وشو شده و پاک، بی‌شمار چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش در این مسیر سفرهٔ افطار حاضر است وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود پاگیر جاده می‌شود آن دل که عابر است آن دل که می‌گریزد از جبر روزگار در جستجوی ردّ قدم‌های جابر است... با آب و تاب سینه‌زنان گرم قل قل است کتری آب جوش که در اصل شاعر است فنجان لب طلا پر و خالی که می‌شود هر بار گفته‌ام نکند چای آخر است 📜 @sheraneh_eitaa