eitaa logo
شاعرانه
26.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
810 ویدیو
81 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
تو عطر کدام خوشبو‌ترین گل جهانی؟ که هر کجا که می نویسمت شکوفه می‌دهی؟ 📜 @sheraneh_eitaa
از میکده تا چه شور برخاست؟ کاندر همه شهر شور و غوغاست باری، به نظاره‌ای برون آی کان روی تو از در تماشاست پنهان چه شوی؟ که عکس رویت در جام جهان نمای پیداست گل گر ز رخ تو رنگ ناورد رنگ رخش آخر از چه زیباست؟ ور نه به جمال تو نظر کرد چشم خوش نرگس از چه بیناست؟ ور سرو نه قامت تو دیده است او را کشش از چه سوی بالاست تا یافت بنفشه بوی زلفت ما را همه میل سوی صحراست ما را چه ز باغ لاله و گل؟ از جام، غرض می مصفاست جز حسن و جمال تو نبیند از گلشن و لاله هر که بیناست 📜 @sheraneh_eitaa
آقای حسین گلچین ـ در سال 1352 خورشیدی ـ در شهرستان استهبان استان فارس، چشم به جهان هستی گشود؛ و پس از تحصیلات مقدمات و متوسطه وارد دانشگاه شد و به استخدام آموزش و پرورش درآمد و دبیر آموزش و پرورش شد. وی فارغ التحصیل مقطع دکترای زبان و ادبیات فارسی است و تاکنون چند مجموعه شعر جدی و چندین مجموعه شعر طنز منتشر کرده است و متخلص به (شکلات الشعرا) می‌باشد. 📜 @sheraneh_eitaa
به کلّه پاچه پیتزا گفت با ناز: منم نسبت به تو بسیار ممتاز مد روزم، سفارش می دهندم خوراک ایرلند و ایسلندم تو امّا آب زیپویی هشلهف ابوالچربی، مگس پهلو، مزخرف جماعت رو به موت از هضم کندت تو آل بویه ای از بوی تندت طرفدار تو بی هوش و حواس است تیلیت پرملاطت بی کلاس است خلاصه مال عهد بوق هستی الهی وربیفتی، خیلی پستی؛ * به او فرمود کلّه پاچه ی داغ: عزیزم! نیستی انگار در باغ ابوالخوشمزّگی!، made in italy تو از کی آمدی در این حوالی؟ تو ای حمّاله الامراض ناجور نگیر اینقدر در انظار، فیگور زلم زیمبو!، ژیگولو!، مجمع القاچ! نده اینقدر به ویروسها ماچ مسیر هضم تو صعب العبور است تو را هرکس که خورد اهل قبور است شمای استریل وارداتی! نمی دانم چه هستی، قاتی پاتی! گمان کردم مقوایی ست جنست ولی مانند دمپایی ست جنست تو که جر خورده ای از پشت و از رو خودت را کرده ای در جعبه ای تو به جای ظاهرآراییِ خود، داش! برو قدری به فکر باطنت باش شما وضعی بلاتکلیف داری و بی اصل و نسب تشریف داری ولی من ساخت این سرزمینم اگر خوبم بدم، کلاً همینم برو سوسول! کمتر ادّعا کن مقادیری اصالت دست و پا کن من و دیزی بهم سازیم فردا که بنیانت براندازیم درجا. 📜 @sheraneh_eitaa
تقدیم به روحِ مجاهدِ بزرگ و مغز متفکر حماس شهیدِ والا مقام یحیی' سنوار 🖤🌹🌾🖤🌹🌾🖤🌹🌾🖤 دلاور مردِ میدان بود ، سنوار نشانی از شهیدان بود ، سنوار شجاع و با هدف بود و مقاوم ز نسلِ پاک° مردان بود ، سنوار فداکار و حماسی و دلاور هماره عبدِ یزدان بود ، سنوار چو ماهی در شبِ تاریک جانها دلارا و فروزان بود ، سنوار دلیر و جنگجویی با اراده مقامش فوقِ ارکان بود ، سنوار چو کوهی محکم و با استقامت علمدارِ شجاعان بود ، سنوار تمامِ عمرِ پاکش ، آن دلاور به زندان یا به میدان بود ، سنوار دمی آسوده ننشست و نخوابید هماره ، دل پریشان بود ، سنوار به فکرِ غزه و آزادیِ قدس به فکرِ آن شبستان بود ، سنوار هنرمندی ز مردانِ هنرمند سراسر شور و عرفان بود ، سنوار نمی ترسید از ایثارِ جانش چه گویم من ، مسلمان بود ، سنوار نفس هایش فدایِ راهِ حق شد دلش با نورِ قرآن بود ، سنوار نترسید از سلاحِ دشمنانش سراسر عشقِ جانان بود ، سنوار شهادت لایقِ آن نازنین گشت چو خورشیدی درخشان بود ، سنوار شهیدِ راهِ دین و قدس و میهن شریکِ دردِ یاران بود ، سنوار به مردانِ خدا پیوست جانش به خونش‌ گرچه غلطان بود ، سنوار وداعِ لحظه هایِ آخرینش بهایِ رنجِ دوران بود ‌، سنوار شهیدِ راهِ آزادی و ایمان‌ شکوهِ نصرِ یزدان بود ، سنوار کنارِ حاج قاسم های دوران عزیز و یارِ ایران بود ، سنوار نشانی از شهیدان بود ، سنوار دلاور مردِ میدان بود ، سنوار 🖤🌹🌾🖤🌹🌾🖤🌹🌾🖤 📜 @sheraneh_eitaa
ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد غیر از خیال جانان، در جان و سر نباشد در روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدم بالاتر از سیاهی، رنگی دگر نباشد رنگ قبول مردان، سبز و سفید باشد نقش خیال رویش، در هر پسر نباشد چشم وصال بینان، چشمی ست بر هدایت سِری که باشد او را، در هر بصر نباشد در خشک و تر بگشتم، مثل ات دگر ندیدم مثل تو خوبرویی، در خشک و تر نباشد شرحت کسی نداند، وصفت کسی نخواند همچون تو ماه سیما، در بحر و بر نباشد سعدی به هیچ معنی، چشم از تو برنگیرد تا از نظر چه خیزد، کاندر نظر نباشد 📜 @sheraneh_eitaa
گر بر من آرمیده سمندش گذر کند او صد هزار تندی ازین رهگذر کند زان لعل اگر دهد همه دشنام آن نگار صد بار از مضایقه خونم جگر کند چشمش چو کار من به نخستین نگاه ساخت نگذاشت غمزه‌اش که نگاه دگر کند دی گرمیَش به غیر، نه از روی قهر بود افروخت آتشی که مرا گرمتر کند پیکان او ز سینه ی من می‌کشد طبیب کو باده ی اجل که مرا بی خبر کند آواره‌ای کجاست که در کوی عاشقی با خاک ره نشیند و با ما به سر کند گر جان کشی به کین ز تن محتشم برون باور مکن که مهر تو از دل به در کند 📜 @sheraneh_eitaa
بازیچه ی فتنه های تقدیرم کرد در موعد بیست سالگی پیرم کرد یک عمر هر آنچه حرص خوردم کافی است ای مرگ بیا که زندگی سیرم کرد 📜 @sheraneh_eitaa
امشب در یک خواب عجیب رو به سمت کلمات باز خواهد شد باد چیزی خواهد گفت سیب خواهد افتاد روی اوصاف زمین خواهد غلتید... شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ ز من مپرس کیَم، یا کجا دیارِ من است ز شهرِ عشقم و دیوانگی شعارِ من است منم ستارهٔ شام و تویی سپیدهٔ صبح همیشه سویِ رهت چشم انتظار من است | صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
ای در دل عاشقان تو درد و ای چهره دوستان تو زرد از جمله عاشقان منم طاق وز باره نیکوان توئی فرد سر برزند از غم تو هر شب از برج دلم ستاره درد تا چند ره تو بایدم رفت تاچند غم تو بایدم خورد یک روز برم نیائی آخر ای عشوه فروش ناجوانمرد وقت تو عزیز باشد ای جان خلوت نتوان ز تو طلب کرد در حجره عاشق آی و منشین بر پای سلام کن و برگرد هر چند که کودکی و نادان چون طیره دهی مرا زهی مرد بد مهر کسی و بی محابا کز مرد همی برآوری گرد فرزند که بودی از که زادی گوئیت کدام دایه پرورد درد او جفا تو از قوامی بی مهره به مهر برده ای نرد 📜 @sheraneh_eitaa