eitaa logo
شاعرانه
26.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
790 ویدیو
80 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
کوثری دیگر رسیده، با دو صد شور و شعف زین اب، جانان حیدر، همچو دری در صدف بانوی هفت آسمان، عشق حسین بن علی از وجودش شکر و تسلیم و رضا شد منجلی از مقامات بلند و عصمت اللهی او بردن نام قشنگش، با سلام و با وضو آسمان غرق تحیر از شکوه و عزتش مُلکیان غرق تماشا از جمال و شوکتش صاحب عقل و درایت، چون امیرالمومنین مانده از او جاودانه، خطبه‌هایی آتشین بانوی حجب و حیا، چون مادر والا مقام صاحب فضل و کرامت، آیت اللهی تمام ماه و خورشید و ستاره، خادمان مکتبش در جهان جاری است انوار وجود طیبش حافظ حجب و حیا و حافظ گنج ولا نام او تصویرساز ماجرای کربلا کربلا بود و دمادم عشق بود و امتحان ' ما رایت ‌... ' شد چراغ و مقتدای رهروان 📜 @sheraneh_eitaa
حسین آقاممتحنی مشهور به «حمید سبزواری» متولد سال ۱۳۰۴ در سبزوار است. او در ۱۴ سالگی سرودن شعر را آغاز کرد و اشعارش را در سبزوار به چاپ رساند. در ایام انقلاب اشعار و شعارهای انقلابی می‌سرود که یکی از معروف‌ترین آن‌ها سرود «آمریکا، آمریکا، مرگ به نیرنگ تو» است. از سبزواری به‌عنوان «پدر شعر انقلاب» یاد می‌شود زیرا کمتر حادثه‌ای بعد از انقلاب روی داده است که در شعر او منعکس نشده باشد. او جزو چهره‌های ماندگار کشور است و دریافت نشان درجه یک فرهنگ و هنر از افتخارات او است. وی در ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ درگذشت و در سبزوار به خاک سپرده شد. مجموعه آثار او با نام «این بانگ آزادی» در ۴ جلد به چاپ رسیده است. 📜 @sheraneh_eitaa
ای ز دیدار رخت جان پیمبر روشن دیدۀ حق‌نگر ساقی کوثر روشن در سراپردۀ عصمت که ملک راه نداشت از جمالت دل صدّیقۀ اطهر روشن یثرب اَر فخر فروشد به فلک نیست عجب که شد از نور تواَش مطلع و منظر روشن تیرگی نیست در آن سینه که مهر تو در اوست که ز مهر تو شده سینۀ حیدر روشن غنچۀ جان شبیر از گل روی تو شکفت وز تماشای تو شد خاطر شبّر روشن آیت لطف خدایی و به هر دل تابی گر بُوَد سنگ، شود چون دل گوهر روشن نه همین روی زمین از رخ تو روشن شد که ز میلاد تو شد اَنجم و اختر روشن «زیب اب» نام گرفتی و مرا فخر این بس که شد از نام دلارای تو دفتر روشن در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی ادب آموختۀ مکتب طاهایی تو تربیت‌ یافتۀ دامن زهرایی تو زینت قامت دین، زیور رخسار شرف مظهر کاملۀ عفّت و تقوایی تو گل گلزار نبی، میوۀ بستان علی خانۀ فاطمه را شمع دلارایی تو... عبرت‌آموز زنانی به حجاب و به وقار برتر از آسیه و هاجر و سارایی تو حوریان راست به خاک قدمت بوسه از آنک غنچۀ گلبن انسیۀ حورایی تو عجبی نیست اگر زینِ اَبَت نام دهند که گرامی ثمر اُمّ ابیهایی تو در صف حشر که هنگام شفاعت باشد مادرت فاطمه را همره و همپایی تو در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی 📜 @sheraneh_eitaa
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | بگو به صبر که میلاد تو مبارک باد بگو به عشق که ایجاد تو مبارک باد 🎙شعرخوانی شاعر آئینی آقای سید هاشم وفایی 🌸 به مناسبت میلاد حضرت زینب سلام الله علیها 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌مگو پرنده در این لانه ماندنش سخت است بمان! که مهر تو از سینه راندنش سخت است چگونه دل نسپاری به دیگران؟ که دلت کبوتری‌ ست که یک جا نشاندنش سخت است چه حال و روز غریبی که قلب عاشق من اسیر کردنش آسان، رهاندنش سخت است زبان حال دلم را کسی نمی‌فهمد کتبیه‌های ترک‌خورده خواندنش سخت است . هزار نامه نوشتم بدون ختم کلام حديث شوق به پایان رساندنش سخت است ... ‌ 📜 @sheraneh_eitaa
دلی که بستهٔ زنجیرِ زلفِ یاری نیست به پیش اهل نظر، هیچش اعتباری نیست سری که نیست در او کارگاه سودائی به کارخانهٔ عیشش سری و کاری نیست ز عقل برشکن و ذوق بیخودی دریاب که پیش زنده دلان ، عقل در شماری نیست ملامتِ منِ مسکین مکن ، که در ره عشق به دست عاشق بیچاره، اختیاری نیست دگر مگوی که هر بحر را کناری هست از آن که به جز غم عشق را کناری نیست ز شوق زلف بتان بیقرار و سرگردان منم که مثل من آشفته روزگاری نیست اگر ز مستی و رندی عبید را عاریست مرا از این دو صفت هیچ عیب و عاری نیست 📜 @sheraneh_eitaa
دوای درد عالم یا حسین است شفای روح آدم یا حسین است به لوح آفرینش با خط نور نوشته اسم اعظم یا حسین است اگر باشد تمام عمر یک‌دم همان یک‌دم مرا، دم یا حسین است پس از ذکر خداوند تعالی ز هر ذکری مقدّم یا حسین است نجات اهل محشر، روز محشر خموشی جهنم یا حسین است به یاد آن لب عطشان هماره صدای آب زمزم یا حسین است نوار قلب کل سینه‌زن‌ها نفس‌های محرّم یا حسین است درون سینه آهم یا ابالفضل به صورت نقش اشکم یا حسین است نسیم نینوا، پیک شهادت صدای کربلا هم یا حسین است کتاب "نخل میثم" را بخوانید تمام نخل میثم یا حسین است 📜 @sheraneh_eitaa
‍ دیوانه‌ ام که روز به انکار عشق تو شبها به دوست داشتنت فکر میکنم... شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
محتاج یک کرشمه‌ ام ای مایه امید این عشق را ز آفت حِرمان نگاه دار ما با امید صبح وصال تو زنده ای ما را ز هول این شب هجران نگاه دار | صبحتون بخیر و پر نشاط 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر می‌رسد از طرف کرب‌وبلایی دیگر به تماشا ننشینید که نی در تب و تاب سوز دل را بنوازد به نوایی دیگر آخر ای مردم سرگشته کجایید، کجا؟! روضه این‌جاست، همین‌جاست، نه جایی دیگر پرده در پرده علی‌اکبر و قاسم در خون روضه این‌جاست بیارید عبایی دیگر ای برادر، وسط معرکه دریاب مرا باز در علقمه پیچید صدایی دیگر باز هم طفل رباب است، به خود می‌پیچد خیمه آورده برون دست دعایی دیگر بازهم ابنِ‌زیاد و پسر سعد و سنان شمرها، حرمله‌ها، جور و جفایی دیگر سر اگر رفت، مپرسید که عمامه کجاست رفت از پیکر مظلوم ردایی دیگر یاد ویرانه‌نشینی که دل شب جان داد داد بر اشک یمن حال و هوایی دیگر... این حماسه همه از ذکر مصیبت جوشد خون بگریید همه صبح و مسایی دیگر پسر مکه، کجایی که حرم مظلوم است فتنۀ آلِ‌سعود است و خدایی دیگر وقت آن است اجابت شود این زمزمه‌ها از پس پردۀ غیبت به‌درآیی دیگر صله‎‌ام آتش دردی‌ست که در دل دارم درد اگر عشق تو باشد چه دوایی دیگر 📜 @sheraneh_eitaa
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند هر دست که دادند از آن دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند یک طایفه را بهر مکافات سرشتند یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند جمعی به در پیر خرابات خرابند قومی به بر شیخ مناجات مریدند یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند فریاد که در رهگذر آدم خاکی بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند همت طلب از باطن پیران سحرخیز زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند زنهار مزن دست به دامان گروهی کز حق ببریدند و به باطل گرویدند چون خلق درآیند به بازار حقیقت ترسم نفروشند متاعی که خریدند کوتاه نظر غافل از آن سرو بلند است کاین جامه به اندازهٔ هر کس نبریدند مرغان نظرباز سبک‌سیر فروغی از دام گه خاک بر افلاک پریدند 📜 @sheraneh_eitaa
امام زمان🍃🌹 بیا که روز سفیدم، سیاه می‌گذرد شبم به ناله و با اشک وآه می‌گذرد بیا که بی تو پریشان و نابسامانم بدون تو همه عمرم، تباه می‌گذرد چگونه آب نگردم ز شرم جرم و گناه که لحظه لحظه‌ی من با گناه می‌گذرد مرا پناه بده زیر سایه‌ی کرمت ببین چه بر سر این بی‌پناه می‌گذرد درست کن به نگاهی تو روزگار مرا خدا نکرده اگر اشتباه می‌گذرد تو را که داشته باشم کجا تهی‌دستم تمام زندگی‌ام در رفاه می‌گذرد تو را به حق حسین از گناه ما بگذر به حق آن که ز حُر با نگاه می‌گذرد منم مرید کسی که به خاک کرب‌وبلا زجان خویش به راه اله می‌گذرد اگر که بغض «وفایی» شکست با فریاد مسیر این غزل از قتلگاه می‌گذرد 📜 @sheraneh_eitaa