روزهٔ کودکانه
تو خوابِ ناز بودم که با
صدایی از خواب پریدم
دیدم چراغا روشنه
مامان و بابام رو ندیدم
صدا زدم بابا ، بابا ؟
کجایی پیشِ من بیا !
میترسم از این تنهایی
خدای من مامان بیا
دیدم بابام با لُپِ پُر
با لقمه ای تو دست اومد
گفتش گُلم بیدار شدی ؟
ببخش اگه صدا اومد
گفتم بابا جریان چیه
صبح شده وقتِ خوردنه ؟
شاید قیامت شده وای
الان چه وقتِ مُردنه ؟
خندید و گفت عزیزِ من
این حرفا دیگه از کجاست
هر سال بدونْ هر بنده ای
یک ماه و مهمونِ خداست
الان که ما بیداریم و
داریم صبحونه میخوریم
دیگه تا شب گرسنه وُ
دل از غذا ها می بُریم
صبح تا نگفتن اَذونُ
باید که زود سحری رو خورد
بی سحری نصیبته
اگر که صبح خواب تو رو بُرد
گفتم بابا اِسمش چیه ؟
به این عبادت چی میگن ؟
نکنه که روزه میگیریم !
آره بابا دُرست میگم ؟
گفت که بله عزیزِ دل
داری گُلم درست میگی
میخوای تو هم روزه باشی
حتی حالا تو بچگی ؟
گفتم بله چرا که نه
میخوام مَنم روزه باشم
میخوام مَنم مثل شما
صبحا سحر از خواب پاشم
چی کار باید کُنم که تا
روزهٔ من صحیح باشه ؟
میشه برام توضیح بِدی
ساده وُ هم صریح باشه؟
گفتِش گلِ قشنگِ من
اول باید نیّت کُنی
نیّتِ روزه ها تو هم
به قصدِ قُربت بکُنی
سحری رو وقتی خوردی
باید تا شب گُشنه باشی
هیچی نباید بخوری
حتی باید تِشنه باشی
اگر که طاقت نداری
بدون گُلم که راحته
بگیر بخواب عزیزِ من
که خوابتم عبادته
وقتی که روزه میگیریم
کارای خوب خوب میکنیم
الکی قسم نمیخوریم
به نیکی ها خو میکنیم
روزَتو باطل میکنی
بُکُنی سَرِت رو زیرِ آب
گَرد و غُبار رو نَخوری
وقتی هوا میشه خراب
مسواک زدن خطرناکه
آبِش رو هم تو قِی نکن
یه موقع آب میره پایین
این اشتباه رو هی نکن
میخوای خدا خوشحال بِشه
قرآن بخون دعا بکن
اولِ وقت نماز بخون
خدا رو تو صدا بکن
روزه مُفیدِ عشقِ من
برای جسم و روحت
یادِ گُرسنه ها بیُفت
هر ظهر و هر غُروبت
خدا میخواد که پاک بشیم
از بدی ها وُ از گناه
بندهٔ خوبی ما باشیم
بِشیم همیشه سر به راه
خُوب عزیزم قبول باشه
شد دیگه وقتِ افطار
یه روزِ سخت گذشت و تو
از حال نَرفتی انگار
خدا خودش نیرو میده
به هر کی با خدا باشه
بدون که هر کی با خداست
خدا همیشه همراشه
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_روزه
#شعر_ماه_رمضان
شبهای قدر
قَدرِ شَبایِ قَدرُ
باید گُلم بِدانیم
این سه شب و تا سحر
باید بیدار بِمانیم
شِیطون و تَنبلی رو
ازِ پیشِ خود بِرانیم
دُعا ، نماز و قرآن
جوشَن کبیر بِخوانیم
تا از ثَوابِ بسیار
یه موقع جا نَمانیم
ما این شَبا به یادِ
امامی مِهربانیم
به یادِ مولا علی
امامِ شیعیانیم
که در همین شبِ قدر
شَبی که ما در آنیم
بِشُد شهید و ما هم
به دِلها غَم نِشانیم
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_شبهای_قدر
#شعر_ماه_رمضان
#شب_قدر
روزهٔ کودکانه
تو خوابِ ناز بودم که با
صدایی از خواب پریدم
دیدم چراغا روشنه
مامان و بابام رو ندیدم
صدا زدم بابا ، بابا ؟
کجایی پیشِ من بیا !
میترسم از این تنهایی
خدای من مامان بیا
دیدم بابام با لُپِ پُر
با لقمه ای تو دست اومد
گفتش گُلم بیدار شدی ؟
ببخش اگه صدا اومد
گفتم بابا جریان چیه
صبح شده وقتِ خوردنه ؟
شاید قیامت شده وای
الان چه وقتِ مُردنه ؟
خندید و گفت عزیزِ من
این حرفا دیگه از کجاست
هر سال بدونْ هر بنده ای
یک ماه و مهمونِ خداست
الان که ما بیداریم و
داریم صبحونه میخوریم
دیگه تا شب گرسنه وُ
دل از غذا ها می بُریم
صبح تا نگفتن اَذونُ
باید که زود سحری رو خورد
بی سحری نصیبته
اگر که صبح خواب تو رو بُرد
گفتم بابا اِسمش چیه ؟
به این عبادت چی میگن ؟
نکنه که روزه میگیریم !
آره بابا دُرست میگم ؟
گفت که بله عزیزِ دل
داری گُلم درست میگی
میخوای تو هم روزه باشی
حتی حالا تو بچگی ؟
گفتم بله چرا که نه
میخوام مَنم روزه باشم
میخوام مَنم مثل شما
صبحا سحر از خواب پاشم
چی کار باید کُنم که تا
روزهٔ من صحیح باشه ؟
میشه برام توضیح بِدی
ساده وُ هم صریح باشه؟
گفتِش گلِ قشنگِ من
اول باید نیّت کُنی
نیّتِ روزه ها تو هم
به قصدِ قُربت بکُنی
سحری رو وقتی خوردی
باید تا شب گُشنه باشی
هیچی نباید بخوری
حتی باید تِشنه باشی
اگر که طاقت نداری
بدون گُلم که راحته
بگیر بخواب عزیزِ من
که خوابتم عبادته
وقتی که روزه میگیریم
کارای خوب خوب میکنیم
الکی قسم نمیخوریم
به نیکی ها خو میکنیم
روزَتو باطل میکنی
بُکُنی سَرِت رو زیرِ آب
گَرد و غُبار رو نَخوری
وقتی هوا میشه خراب
مسواک زدن خطرناکه
آبِش رو هم تو قِی نکن
یه موقع آب میره پایین
این اشتباه رو هی نکن
میخوای خدا خوشحال بِشه
قرآن بخون دعا بکن
اولِ وقت نماز بخون
خدا رو تو صدا بکن
روزه مُفیدِ عشقِ من
برای جسم و روحت
یادِ گُرسنه ها بیُفت
هر ظهر و هر غُروبت
خدا میخواد که پاک بشیم
از بدی ها وُ از گناه
بندهٔ خوبی ما باشیم
بِشیم همیشه سر به راه
خُوب عزیزم قبول باشه
شد دیگه وقتِ افطار
یه روزِ سخت گذشت و تو
از حال نَرفتی انگار
خدا خودش نیرو میده
به هر کی با خدا باشه
بدون که هر کی با خداست
خدا همیشه همراشه
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_کودکانه_ماه_رمضان
#شعر_ماه_رمضان
شبهای قدر
قَدرِ شَبایِ قَدرُ
باید گُلم بِدانیم
این سه شب و تا سحر
باید بیدار بِمانیم
شِیطون و تَنبلی رو
ازِ پیشِ خود بِرانیم
دُعا ، نماز و قرآن
جوشَن کبیر بِخوانیم
تا از ثَوابِ بسیار
یه موقع جا نَمانیم
ما این شَبا به یادِ
امامی مِهربانیم
به یادِ مولا علی
امامِ شیعیانیم
که در همین شبِ قدر
شَبی که ما در آنیم
بِشُد شهید و ما هم
به دِلها غَم نِشانیم
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_شبهای_قدر
#شعر_ماه_رمضان
#شب_قدر
شهادت حضرت علی(ع)
بوده کعبه زادگاهش
او که نورِ ایمان بود
نامِ او علی ، رَسمَش
بندگی و احسان بود
یار و یاورِ احمد (ص)
اولین مسلمان بود
در کنارِ پیغمبر (ص)
او گذشته از جان بود
لَیلَةُ المَبیت تنها
یک نمونه از آن بود
* * *
هر کجا وُ هر لحظه
گوشِ او به فرمان بود
در نبردِ با دشمن
جنگِ او نمایان بود
دشمن از علی تَرسان
در دِلش هَراسان بود
در نبردِ خَندَق بود
جنگِ کفر و ایمان بود
عَبدِوَد تمامَش کفر
در مقابلْ ایمان بود
زَد زمین علی او را
عَبدِوَد که بی جان بود
روی او خَدو انداخت
بر رُخی که خندان بود
شد علی زِ او دلگیر
این نَه رسمِ میدان بود
از کنارِ او برخاست
گرچه کُشتن آسان بود
بعد از آرام شدن او را
کُشت و این از ایمان بود
چون که کُشتن از کینه
فکر و مَکرِ شیطان بود
* * *
در نبردِ صفین بود
تیر و نیزه باران بود
بی بصیرتی آنجا
در میانِ یاران بود
یک طرف به سَرنیزه
برگه های قرآن بود
آن طرف علی تنها
در میانِ میدان بود
وِلوِله به راه افتاد
فکرشان بدین سان بود
حق برایشان قطعاً
برگه های قرآن بود
بی گمان نفهمیدند
علی تمامِ قرآن بود
* * *
صبحِ نوزدهم بود و
ماه روزه داران بود
بود علی به مِحراب و
غرقِ ذکرِ رحمان بود
اِبنِ مُلجَم آنجا بود
دور از عقل و وجدان بود
زیرِ جامه اش پنهان
تیغِ سردِ بُرّان بود
چون به سجده رفت مولا
غرقِ ذکر سبحان بود
ضربه ای به فَرقَش زد
ضربه ای که پنهان بود
زَهرِ خود بِریخت دشمن
زَهرِ تیغ چه سوزان بود
شد شهیدِ محراب و
این ولی نَه پایان بود
شد درختِ دین محکم
خونِ او چو باران بود
* * *
شیرمردِ بَدر و حُنین
ساده زیستِ دوران بود
فرشِ خانه اش تنها
یک گِلیمِ ارزان بود
پیشِ چشمِ او دارا
با نَدار یکسان بود
چاه کَند و خرما کاشت
فکرِ زیر دَستان بود
روی دوشِ او هر شب
شامِ آن یتیمان بود
در عجب از این مخلوق
او کجا چو انسان بود
نوری از خدا قطعاً
در وجودِ ایشان بود
توضیحات ؛
خَدو : آبِ دهان
تیغ : شمشیر
عَمرِو بن عَبدُ وَدّ ، پهلوانی از قبیله قریش بود . وی در غزوه خندق کشته شد .
عبدالرحمان بن عمرو بن ملجم مرادی ، قاتل علی بن ابیطالب (ع) است.
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_نوجوان
#شعر_ماه_رمضان
#شعر_شب_قدر
#شعر_شهادت_حضرت_علی(ع)
عید سعید فطر
یادش بخیر چه زود گذشت
خوش بودیم از همه نظر
ماهْ رمضون و روزه هاش
یه ماهِ پُر سود و ثمر
اشکال نداره که نشد
امسال نوروز بریم سفر
به جاش ما روزه هامونو
گرفته ایم بی دردسر
هنوز صِداش تو گوشَمه
دعای زیبای سحر
صدای رَبَّنا ، غروب
کنارِ مادر و پدر
افطاری های سادَمون
یه لُقمه نونِ مُختصر
صدای آقا جون که گفت
خرما وُ زولبیا بخر
نَذری داریم گُلم بگیر
برنج و یک کیلو شِکر
یادش بخیر شبای قدر
گرفتنِ قرآن به سر
احیا وُ جوشنِ کبیر
با دیده ای زِ گریه تر
گوش دادنِ به روضه ی
امام علی و فَرقِ سر
بعد از یه ماهْ بندگی
حالا تو بِشنو این خبر
رسیده روزِ عیدِ فطر
تبریک خانم ، آقا پسر
عیدیِ خود رو از خدا
بِخواه و از یادت نَبَر
ظهورِ آقا رو بخواه
با قلبِ پاک و چشمِ تر
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_نوجوان
#شعر_عید_سعید_فطر
#شعر_ماه_رمضان