eitaa logo
شعر مقاومت و پایداری
116 دنبال‌کننده
153 عکس
36 ویدیو
9 فایل
مقاومت و پایداری در آیینه ادبیات و هنر @mn_amin ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
یا سیدحسن اشکهایم دیگر رنگ گردانده اند، آب نیست، خوناب است شور نیست، شوراب است، شربتی است برای شورش، برای حماسه. اشکهای خونینم هر قطره اش انتقام از خون ابراهیم و اسماعیل است انتقام از خون قاسم سلیمانی است انتقام تازه ی سید حسن نصرالله و اسماعیل هنینه است برادرانم، برادران سرافرازم که بر بال خون تا منتهای شهادت پرکشیدند بردارانم که مرا چندباره یتیم گذاشتند! احساس شگفتی دارم، گویی من هم ترور شده ام ترور را در خودم حس می کنم اشکم به رنگ خون درآمده است، سیلاب شده است، نیل شده است و خروشان بر قوم صهیون می تازد، عَنقریب است که بساط گوساله پرستان را درنَوَردَد! https://eitaa.com/sheremoghavemat
فراخوان شعر مقاومت همراه با جوایز ارزنده معنوی و مادی مهلت ارسال 👇۱۵ آبان ماه ارسال به ایدی @Khadeoshada_114 یا ادرس ؛دروازه شمرون-خیابان ابن سینا-خیابان مشکی''بعداز مرکز نوباروری امید-خانه مداحان اهلبیت (ع)معاونت بانوان 🔹محورهای فراخوان شعر 👇👇👇 🔹شهادت مجاهدکبیر جبهه مقاومت 🔹روحیه حماسی مادران مقاومت 🔹سبک زندگی مقاومت گونه بانوان غزه و لبنان 🔹جبهه مقاومت امیدبه زندگی انس با قرآن 🔹صلابت وشجاعت حبهه مقاومت 🔹ایمان مستحکم به معبوددر جنگ 🔹روایتگری شاعرانه وحماسی از شهید هنیه 🔹نماد مادرانه مقاومت 🔹رشادت های شهدای مقاومت 🔹تفکر شهادت طلبی جبهه مقاومت https://eitaa.com/sheremoghavemat
نام شعر: مثل سنوار این چه رازیست که خود میل شهادت دارند همه در سن نبی رو به سعادت دارند مکتب روح خدا در رگ ما چون جاریست هم ز یعقوب نَسَب روح شهامت دارند از خدا چون به حقیقت همه یاری جویند به همین سید ما حس ارادت دارند چون که فرمان ولی روی زمین نگذارند جمعه ی نصر کنون نای رشادت دارند پیش شمشیر قضا سر بگذاریم بس است دشمنان را که به شمشیر حسادت دارند مثل سنوار که در قلب رفح می جنگید ایل مردان خدا جمله جسارت دارند بیست و هفتم مهر ۱۴۰۳ شهادت دلیرانه بر جبهه مقاومت تبریک و تسلیت باد. https://eitaa.com/sheremoghavemat
به میدان باز هم یحیی سر آورد میان خاک و خون بال و پر آورد به ما گفتند پنهان در زمین است ولی از آسمان‌ها سر درآورد ✍🏻 🏷 🇮🇷 https://eitaa.com/sheremoghavemat
فرصت دیدار... نوبت سنوار‌‌... گر به راهِ حق فدا گردد همه جان های مان یک سر سوزن نیفتد شک در ایمان های مان مرد میدانی اگر افتاد در میدان چه غم؟ باز هم پر می شود از مرد ،میدان های مان خون سرخ لاله ،باران می شود با بارشش فوج فوج از لاله ها روید درگلستان های مان آری استادِ وفای ما ابالفضل علی(ع) ست تا ابد هستیم با جان پای پیمان های مان قطره ای از اشک‌ما از گونه ها افتد اگر سنگ رمی ظلم خواهد شد به دامان های مان فرصتِ دیدار بود و نوبتِ سنوار بود دردهای ما یکی هستند و درمان هایِ مان بی هنیه یا که نصرالله یا سنوار نیز می شود تکرار در تاریخ،طوفان های مان چون شهادت پر بها،چیزی در این بازار نیست وا شده اصلا پی این سود،دُکان های مان بارها این روضه ها را دیده ام و بارها خیرزان ظلم خورده رویِ دندان های ما خونِ یحیی زنده خواهد کرد هر دل مُرده را بانگ بیداری زند بر نامسلمان های مان! شاعریم و از خدا خواهیم بنویسد ز لطف سرخی فصلِ شهادت را به دیوان های مان https://eitaa.com/sheremoghavemat
یک‌ پلک‌ زدن مانده بـه میلاد بهار تا جمعه ی نصـر نیست در سینه قرار آزادی قدس را مسجل کـرده است با خون خودش، شهید «یحیی سنوار» @gida13 https://eitaa.com/sheremoghavemat
🪴«بازیگرِ نقش اولِ مرد» ✍️به قلم طیبه فرید 🌱عزیزم: لطفا همینجوری که داری با دور تند قصص انبیا را جلو چشممان ورق میزنی و چکه چکه تاریخ را می چکانی توی تقدیرمان که ناکام نمیریم به حرف هایم گوش کن.می خواستم بابت خلق هنرمندانه درامِ باشکوه «یحیی» و انتخاب بازیگر نقش اول مرد دست هایت را ببوسم و اعتراف کنم که به مخیله ام قد نمی داد که بشود از خانه متروک و پر از خاک و خل و خِرت و پِرت طبقه دوم چنین پایان شورانگیزی ساخت.از همه اجزا و عناصر صورت خاکیش، از سوراخ بزرگ سمت چپ پیشانیش تا حمایل خشاب و حتی ساعتِ مچیش نمی شد به همین سادگی ها گذشت. پشت صحنه نمایش یحیی آدم‌هائی ایستاده بودند که یک شبه بزرگ شدند.زنی پا به ماه می گفت می خواهد اسم‌ مسافری که توی راه دارد را بگذارد «سنوار». دیشب چشم هایمان خیس بود ،غبار فرو ریختن ساختمان روی صورتمان گِل شده بودو امروز همه مان بوی عطر یحیی می دهیم...یادم می ماند که قهرمان های نقش اول فیلم های تو مرزهای تبیین را ،با خون جابه‌جا کردند. https://eitaa.com/sheremoghavemat https://eitaa.com/tayebefarid
اگر چه سینه اش سرشار درد است ولی با دشمنانش در نبرد است اسارت رفته می داند همیشه: شهادت رمز آزادی مرد است https://eitaa.com/sheremoghavemat
با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد یعنی که در میانهٔ میدان شهید شد بیچاره آن‌کسی که به پیمان وفا نکرد خوشبخت آن‌که بر سر پیمان شهید شد تسبیح و عطر؛ قمقمهٔ آب پس کجاست؟ حدست درست، با لب عطشان شهید شد چند اسکناس، پول زیادی نمی‌شود اما کسی نگفت که ارزان شهید شد! آن‌کس که هم کتاب دعا، هم تفنگ را با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد بی‌عشق و بی‌حماسه و بی‌شوق و بی‌امید بی‌جنگ و بی‌مبارزه نتوان شهید شد من بی‌حسین ماندم و بَل‌هُم‌أضل شدم! او عاقبت‌به‌خیر شد، انسان شهید شد 📝 https://eitaa.com/sheremoghavemat
میان معرکه... هلا سعادت ما این است میان معرکه جان دادن بزرگْ‌عادت ما این است میان معرکه جان دادن پناه دشمن ما شیطان پناه ما کف این میدان ببین! رشادت ما این است میان معرکه جان دادن.. طلوع خون سر یحیاست شروع قصهٔ ما اینجاست بدان ولادت ما این است میان معرکه جان دادن اذان به وقت جنون زیباست وضو به خاک و به خون زیباست بگو عبادت ما این است میان معرکه جان دادن ✍🏻 🏷 🇮🇷 https://eitaa.com/sheremoghavemat
شعر مقاومت و پایداری
دوستانی که براشون مقدور است در این جنگ بین حق و باطل به هر نحو که ممکن است مشارکت داشته باشند.