eitaa logo
شعر مقاومت و پایداری
116 دنبال‌کننده
150 عکس
36 ویدیو
8 فایل
مقاومت و پایداری در آیینه ادبیات و هنر @mn_amin ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پرویزن
مناقب_فاطمي_در_شعر_فارسي.pdf
2.57M
"مناقب فاطمی در شعر فارسی" احمد احمدی بیرجندی: بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی با اشعاری از و... پ.ن: شعر دینی فاخر بخوانیم. https://eitaa.com/mmparvizan
رازهای سر به مُهر شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی تو که هر روز و هر جا زندگی‌هایی بنا کردی شهادت قاب عکسی روی دیوار اتاقت بود همان که هر سحر با خنده‌هایش گریه‌ها کردی عبادت در عبادت در عبادت بندگی بودی اگر گاهی کتابت بسته شد، سجاده وا کردی دلت می‌خواست جنگیدن کنار حاج قاسم را ولی در دفترت ماندی و دِینت را ادا کردی شهادت گم نخواهد کرد سنگرهای عاشق را به این امّید عمری، عشق‌بازی در خفا کردی سرِ تنهایی‌ات را کوه بر دامن گرفت آخر کجا این قدر غربت در مسیرت دست و پا کردی؟ تمام روزهایت رازهای سر به مُهری بود تو با خون خودت آن رازها را برملا کردی زیارت آرزویت بود و دل بستی به آن یک عمر شهادت راه را وا کرد و عزم کربلا کردی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 https://eitaa.com/sheremoghavemat
نام شعر: جانِ ایران آنکه از جانش گذشت،خود عشق جانان می خَرَد قطره قطره می چکد خونش ولی آینده تابان می خرد بس که در میدان جانبازی حضورش زنده بود شاهدانِ زنده را میدان به میدان می خرد او که فخر این زمین بود و زمان با او نبود ‌بین که چون روی زمین پروازِ آسان می خرد هر کسی او را شناخت، دانست شهادت روزی اش وعده ی پیروزی خود هم، ز قرآن می خرد پهلوانان را چنان یابی که محسن در جهان چون نشانِ نصر از آن یارِ خراسان می خرد روی هر موشک نویسم زنده ایم با یاد تو تا که هر موشک° پدافند جان ایران می خرد. به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده https://eitaa.com/sheremoghavemat
مویه می کنند گریه هایم در غزلهای عاشقانه نزار قبانی و مغزم سوت می‌کشد برای کشتی تایتانیک غزه و لبنان که باصدا خورده اند به کوه یخ اسرائیل مثل آنها تنها بدون دادرس در شبهای غرش آسمان و شخم خوردن زمین، خانم صلح طناب داری بر گردنش می اندازد وقتی که می‌شنود جراحی شدند کودکانی، مادرانی، مردانی بدون بیهوشی در کرانه ای از باختر این دنیا. و تمام روح ساده ی سپهری سهراب دوباره لوسمی حاد می‌گیرد و هیروشیما ناگهان دوباره گل اش چتر باز می‌کند وقتی می‌دوند زیر پوست شهر علی، عثمان، مسیح، یهودا بدون دست با پوستی آویزان جای آستین و بی گوشی گوشی که گوشه ای افتاده بی زنگ بی صدا بی درد و صدایی که می پیچید در فضای تنهایی وا اماه.. و آن طرف روی مبل، کنارچایی  درجایی گرم گرگهای کت وشلوار پوش در کنگره های امن جمع شده اند و 40 هزار کودک، مادر، پدر، خواهر.. همگی عددند ادامه می‌دهد : به ادامه ی خبرها می پردازیم... انگار طاعون آمده با مغول و نیشابور گرفتار از دور دستها می آید صدای کودکی در کدکن: (آنچه می‌بینم نمی خواهم و آنچه می‌بینم نمی خواهم) ✍ https://eitaa.com/sheremoghavemat
شراب ها رسیده است به اندلس رقاصه ها رسیده اند به حومه ی مکه و آیه های جهاد با لحنی غمگین پخش می شود در دکان ها و بازارهای مکه انگار که عبدالباسط پدرش مرده باشد از روی مناره ها اذان احد شنیده نمی شود و کسی کوچه ی یاسر را بلد نیست هر چه می گردم شاگردهای جعفر بن محمد را پیدا نمی کنم خانه ی محمد را پیدا نمی کنم و اما قرآن با لحن حماسی حمزه از پشت کوه های خراسان طلوع کرد آیه های فتح از کربلا رسیده بودند روی سربند های فاطمیون ورق برگشته بود یاسر زنده از زیر سنگ بیرون آمد سمیه را از زیر شلاق بیرون آورد و عمار پسرشان در روضه ی فاطمیه که می گیرند چای میریزد ورق برگشته بود کسی تمام نخل های شریعه را کنده بود تا عمودی پشت آن ها نباشد کسی در کوچه ایستاده است که آن ها می ترسند به خانه ی فاطمه نزدیک شوند کسی تمام کوچه های کوفه را گشته بود تا مسلم را نجات دهد کسی پریده است وسط تیر حرمله ورق برگشته بود و هرچه جعده در جام زهر بیشتری می‌ریخت انگار نه انگار قرآن ورق می خوردو رسید به مرج البحرین یلتقیان و ما رسیده بودیم به ساحلی بین الحرمین با آن مرمرهای سفیدش ما رسیده بودیم و حصر آب شکسته بود آنقدر که زائران با فرات عکس می گیرند اربعین ها بچه های فاطمیون پریده بودند مقابل تیرها و لگدها ایرانی ها پریده اند مقابل خانه ی فاطمه زده اند زیر نیزه ی هند زده اند زیر جام جعده زده اند زیر کمان حرمله و خون غزه دیگر روی نقشه ها شکل یک حنجره نیست غزه غزه ای که هر کودکت زنده یا مرده در آغوش پدری زنده یا مرده یک روضه ی خانگی ست یک روضه ی آوارگی ست ایرانی ها با شاعرانی نظامی آمده بودند بازی را به هم بزنند بساط این جام های جهانی را به هم بزنند... https://eitaa.com/sheremoghavemat
تقدیم به زهرای مرضیه سلام الله علیها گر چه یک شهر،تماشاگرِ ابتر هم داشت آنچنان سوخت،که گفتند:"مگر در هم داشت؟" دخترک گوشه به گوشه،همه جا گشت و گریست گفت:"این خانه ی ماتم زده،مادر هم داشت!." نفَسِ شرقی این باغچه،پیش از تاراج هر سحر،رایحه ی یاس معطر هم داشت! هر که هر جور دلش خواست،"علی"را فهمید یادشان رفت "علی"،معنی دیگر هم داشت! آه،این کوهِ تَرَک خورده ی افتاده به بند پشت هر دامنه ی حوصله،"حیدر"هم داشت! شیخ،آیات گزینش شده را خواند و گذشت اصلا انگار نه انگار، که"کوثر"هم داشت! از بلندای یقین لگدش پیدا بود نه فقط بغضِ "اُحُد"،کینه ی "خیبر"هم داشت نعل ها،شکل دگردیسی این نعلینند که به مادر زد و چشمی به برادر هم داشت... کوچه،گودال شد و...زخم شد و....یک "تن" ماند نعل ها همهمه کردند:"مگر سر هم داشت؟!" .............................................. https://eitaa.com/sheremoghavemat
ای ذکرِ علی‌الدوام آقا جانم بر زخم من  التیام آقاجانم همراه زمین و آسمان می‌گویم هر صبح و مسا سلام آقا جانم   https://eitaa.com/sheremoghavemat
به مناسبت چهلم یک قهرمان... تکه ای از تو را برداشته اند تا بسنجند عیارت را نمی فهمند این انگشت بریده در آزمایشگاه یعنی نفوذ به قلب خاک دشمن! یعنی یحیی دستش رسید پاهایش هم فردا می رسد،... چند آوار دیگر را باید کنار بزنید تا مقاومت را بیرون بکشید چرا تمام نمی شود روح الله چرا هنوز شیخ احمد، یاسین می خواند برای شیوخ نصرالله با زبان بدنش به لکنت می اندازد خواب های عبری را دست بریده ی حاج قاسم با کدام پرواز از فرودگاه بغداد به ماشه های حماس رسید؟ کدام خنجر اسماعیل را از جشن تحلیف به قربانگاه غزه آورده! ما چند چهره ی ریش دار دیگر را باید در میدان فلسطین بنر کنیم تا مقاومت تمام شود! اصلا سرو چرا در هر خاکی قد می کشد؟ تاریکی چه گناهی کرده؟ که باید موشک های بی رحم پارسی زبان نشان دهند سوراخ های گنبد پر شده از آه را قرار بود از نیل تا فرات جشن بگیرید نیل فروشان چوب حراج زدند سرزمین موعود را آنقدر که فرعون مومیایی اش را دربیاورد درکوچه پس کوچه های اورشلیم بدود موسی را صدا بزند امامی ناپدید شده در لیبی که سال هاست عصایش رها شده از بیروت تا بیت المقدس را شکافته تا مقاومت عبور کند، عبور اتفاق می افتد همین روزها نیل بسته می شود و مومیایی ستاره ای شش پر دست به دست به لوور می رسد تکه ای از تو را برداشته اند تا بسنجند عیارت را مرد تمام عیار. سیدمجیدموسوی. https://eitaa.com/sheremoghavemat
به سردی می رود هر داغ اما داغ مادر نه بخوان از روضه ی گودال، اما روضه ی در نه! چگونه می شود مرثیه خوان داغ زهرا(س) بود از آتش گفت اما از هجوم فتنه و شر نه سوال حضرت زهرا (س)گمانم پشت در این بود علی(ع) جان عقده ی این قوم بود از فتح خیبر نه!؟ دفاع از ولایت را چه زیبا کرده او معنا که جان داده است اما در هجوم فتنه، سنگر نه خوارج با سقیفه باب شد وقتی که نااهلان خلاف امر طاها و خدا گفتند حیدر نه... https://eitaa.com/sheremoghavemat
هدایت شده از پرویزن
"بی‌تو" بی‌تو قرن‌هاست رودها، در طریق درّه سالکند بی‌تو زخم‌ها عفونی‌اند، بی‌تو دردها چه‌هالکند با تو لاله‌ها، ترانه‌ها، خطبه‌خوان دفتر منند بی‌تو داغ‌ها، دریغ‌ها، خسروان این ممالکند در هوایت ای نفَس‌ترین! ای بهار آخر زمین! بادها هماره جاری‌اند، ابرها دوباره سالکند آسمان، مدار حجّ توست، ای مطاف سعی عاشقی! در طواف تو ستارگان عازمان این مناسکند لب به جلوه باز کن! بخوان، شعر جمعه‌ی ظهور را مدتی است استغاثه‌ها، گرد دامن ملایکند * عصر، عصر عمروعاص‌هاست، یک‌نفس خودی نشان بده قرن‌هاست کوچه‌های ما داغدار خون مالکند https://eitaa.com/mmparvizan
🇮🇷 به مناسبتِ11 آذر سالروزعروج میرزای شهیدجنگل 🏴 حماسه ای در جنگل تنی سرد اگر از خزان داشت جنگل تو روییده بودی و جان داشت جنگل زمستانی از "مرگ" می آمد، اما سری زنده، قلبی جوان داشت جنگل هنوز از پسِ خوابِ خشکیده ی شب نمِ تازه در استخوان داشت جنگل تو بارانْ‌تر از پاسخ ابرهایی تو را پرسش از آسمان داشت جنگل تنِ زخمی و زنده ی این قیامی که از زخم‌هایت نشان داشت جنگل درآمیختی جامه ی "رزم و دین" را قبای تو را توأمان داشت جنگل! رگِ غیرتی در شباشوبِ غارت که قلبِ تو را در میان داشت جنگل وطن، زیر شبْ‌لرزِ یغما فرو ریخت کجا با تو بیم از تکان داشت جنگل؟ سر و پای این "باغ" زیرِ تبر بود در آغوشت امّا امان داشت جنگل در آغوش جنگل، نگنجیدی اما در آغوش تو آشیان داشت جنگل در آن زمهریرِ خیانت، چه دیدی؟ که آهِ تو را در دهان داشت جنگل جز آن خدعه ی روسی و انگلیسی چه رازِ مگویی نهان داشت جنگل...؟ به پا خیز ای کوهِ در برف خفته چنین خفتنت کی گمان داشت جنگل؟ اگر برف و بوران، اگر مکر دوران تو را در دلْ ، آتشفشان داشت جنگل هنوز از خروش تو ای جاریِ رود سلامی به دریا، روان داشت جنگل شرنگِ هبوطِ تو آن شب که طی شد شبانوشی از شوکران داشت جنگ غروبت طلوعی دگر داشت در سر تو را مَطلعی جاودان داشت جنگل به نام تو ای برگ برگت حماسه! برای سرودن، توان داشت جنگل فراتر از این نام‌هایی و صد حیف! چه نامت به جز "قهرمان" داشت جنگل؟ بخوان! میرزای رجزهای طوفان! که شعر تو را بر زبان داشت جنگل نه جنگل، نه گیلان، که از بام ایران صلای تو را بر جهان داشت جنگل.. https://eitaa.com/sheremoghavemat
هدایت شده از حمیده فروتن
💠انجمن علمی تربیت مربی پیش از دبستان به مناسبت هفته ی دانشجو برگزار میکند: 👶کارگاه آشنایی با انیمیشن های مناسب کودکان 👈با حضور خانم دکتر معصومه ی مرادی سرفصل ها: 🌈انواع انیمیشن 🌈ویژگی های داستانی 🌈ویژگی های تکنیکی 🌈ویژگی های تربیتی 🌈معرفی برترین انیمیشن های مناسب کودکان ⏱زمان دوشنبه ۱۹آذر ماه ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۶:۳۰ مکان:دانشگاه غدیر قیمت برای عموم ۳۰۰تومان برای دانشجویان غدیر ۱۵۰تومان ظرفیت محدود🚫 🖊جهت ثبت نام به شماره +989021984161 خانم نوری در ایتا پیام دهید
لبـــــــریـــــز هـوارم نــگران حـــرمـم آشــــفتــــــــه و زارم نــگران حــرمـم اطراف حـرم پرشده از حرمله ها دلـــــواپس یـــــــارم نــگران حــرمـم https://eitaa.com/sheremoghavemat
هدایت شده از پرویزن
"فراخوان نهمین کنگره‌ی سراسری شعر و داستان ایثار" ✅محور‌های موضوعی کنگره: شهدا، جانبازان، آزادگان و رزمندگان؛ زیست شهیدانه و ایثار اجتماعی؛ شهدای مظلوم غزه و محور مقاومت؛ شهدای امنیت، جهاد تبیین و جهاد علمی؛ شهدای مدافع حرم و شهدای شاهچراغ؛ شهدای غریب آزاده و شهدای غواص؛ نماز، امر به معروف و حجاب در سیره شهدا و بانوان عاشورایی (مادران، همسران و دختران معظم شهدا و جانباران).   ✅جوایز: _ نفرات اول تا سوم در هر یک از بخش‌های چهارگانه‌ی شعر(سنتی، نو، کودک و نوجوان، ترانه و تصنیف): به ترتیب ۲۵، ۱۶ و ۱۰ میلیون تومان. _سه اثر برگزیده در بخش شاعران جامعه ایثارگری، ۲۵ میلیون تومان و پنج اثر تقدیری هر یک ۵ میلیون تومان.   _ سه اثر برگزیده‌ی داستان کوتاه، ۱۲ میلیون تومان. _ سه اثر برگزیده‌ی بخش داستان کوتاه کوتاه، ۷ میلیون تومان. _ بخش طرح رمان، ۳ جایزه‌ی حمایت از تولید اثر تا سقف ۵۰ میلیون تومان. _سه اثر برگزیده‌ی داستان‌نویسان جامعه‌ی ایثارگری، به مبلغ ۱۰ میلیون تومان. ✅مهلت ارسال آثار: ۳۰ آذرماه ۱۴۰۳ ✅شاعران و داستان‌نویسان سراسر کشور بدون محدودیت سنی می‌توانند آثار خود را به صورت فایل word به پست الکترونیک دبیرخانه به نشانی isaar.festival@gmail.com بفرستند یا به شماره۰۹۳۷۲۹۰۳۳۴۷ در پیام رسان‌های بله و ایتا ارسال کنند. با ما همراه باشید👇 🇮🇷ایتا ➡️https://eitaa.com/navideshahedfars 🇮🇷سروش ➡️https://splus.ir/navideshahedfars https://eitaa.com/mmparvizan
ای مردِ بی پایان چه دلهره ی بی پایانی ! به ساعت هشت به زمان هشت یا امام رضا! غروب دعای توسل دست به دعا دل ها به درد آمدند چشمها فوران کردند دستها به آسمان پرکشیدند دلها غمگین لحظه ها سنگین موسیقی پر سوزگریه ای دلسوز کشور ای شبت کشور ای روزت کشور، ای دستگیر نداری ها ای چشم بیداری ها ای مرد سفرهای سخت سفرهای تا دیروقت سفرهای بی سُفره سفرهای بی پاداش ای مرد ادب و خاموشی مرد عفو و چشم پوشی نامت تا همیشه در بارگاه خدمت در کلبه ی دلجویی ها جاودانه است و عکست تا همیشه بر دیوار دل ها، نصب خواهد بود آه ای ابراهیم که در آتش سانحه سامان گرفتی آن آتش بر تو گلستان بود، گلستان باد! https://eitaa.com/sheremoghavemat
انقلاب جهان در انتظار آفتاب است تمام رنج‌هایش بی‌حساب است کسی با ذوالفقار از دور پیداست جهان در معرض یک انقلاب است ✍🏻 🏷 🇮🇷 https://eitaa.com/sheremoghavemat
37.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹نسخه کامل مستند جاذبه 🔹️گوشه‌ هایی دیده نشده از دیدارهای متعدد رهبر انقلاب با خانواده‌ های معزز شهدای مدافع حرم https://eitaa.com/sheremoghavemat
بخت بلندت شورانگیز شعر سپیده آسمانی با آن لباس نقره کوبت زیباترین فصل جهانی پاییز کوتاه آمده تا حرف تو بر کرسی نشیند تو آمدی با برف شادی تا قلب دنیا غم نبیند لبخند گرمی میزنی باز با این که تو سرشار دردی گل می کند درد دل تو هر جا اناری دانه کردی در شب نشینی های یلدا امسال هم چشم انتظاری در برفهای کوچه باغت دنبال رد پای یاری حافظ بخوان می آید آری شاخ نبات فال هایت با دستهای مهربانش او می شود مشکل گشایت باید سراغش را بگیری از سیب هایی که رسیده از باغ های یاس و نرگس از عطر هایی که پریده او می رسد در اوج سرما آماده کن چای هِلت را او می رسد تا خوب سازد با خنده اش حال دلت را با این که طولانی و سخت است یلدای غیبت های خورشید یک روز می تابد به دنیا از مشرق چشمان امید https://eitaa.com/sheremoghavemat
ای دوست! با صدای تیر داعش هم اگر خوابی هنوز ماجرا را سخت بتوان گفت دریابی هنوز ای دل سرمست! ای بزغالهٔ در جست‌وخیز غافل از چاقوی خون‌آلود قصابی هنوز هم خودت هم خانه‌ات را تور ماهی‌گیر برد در تقلّای نیفتادن به قلابی هنوز! گرگ‌ها آوازه‌خوان ای گله‌بان بی‌خبر! گوسفندان تو را بردند و شادابی هنوز وقت رقص و پایکوبی نیست، فریادی بزن! ای که در حال فرو رفتن به مردابی هنوز نوح را -طوفان رسیده است و- تمسخر می‌کنی... با خودم بودم؛ بخواب ای دوست! کم‌خوابی هنوز! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 https://eitaa.com/sheremoghavemat
هدایت شده از پرویزن
"یادی از رودکی/ به بهانه‌ی چهارم دی و انتساب آن به پدر شعر فارسی" اگر در نظري كلي اشعار رودكي(ف.۳۲۹) را از زاویه‌ی انواع ادبي واكاوي كنيم، خواهيم ديد كه وصف و اندرز و مدح‌هاي ساده (غير اغراقي و باورپذير) و تغزل ومرثيه و شكوه و داستان‌هاي منظوم و در كنار آن خمریه، زيرشاخه‌هاي اصلي شعر رودكي را تشكيل مي‌دهد. رودكي همان‌گونه كه ويژگي ديگر شاعران اين دوره نيز هست، به خردورزي و عقل‌گرايي در اشعارش توجهي ويژه دارد و چون اين جهان را گذرا و فاني مي‌داند، مخاطب را به بهره‌گيري از لذت حيات تا پيش از رسيدن زمان مرگ دعوت مي‌كند و مي‌كوشد با استمداد از آموخته‌هاي ايراني و اسلامي، اين مفهوم را به نحوی نیکو به مخاطب منتقل کند. نگاه رودكي را به جهان، مي‌توان از سويي مقدمه‌ي دیدگاه دهري و دم‌غنیمت‌شمار خيام دانست؛‌ و از سویی دیگر مقدمه‌ای بر خردگرايي شاعراني چون ناصرخسرو به شمار آورد؛ شايد همين تفاوت نگرش رودكي به جهان در مقايسه با خيام و وجه نيمه‏‌مذهبي شعر او باشد که او را با دیگر شاعران بزرگ کهن متمایز کرده است: مهتران جهان همه مردند مرگ را سر همه فرو کردند (رودكي، 498:1341) نگاه اندرزي و اخلاقي رودكي و هم‌چنين ديدگاه خاصي كه درباره‌ي جهان دارد، يكي از زمينه‌هاي روي آوردن او را به مفاهيم و اشارات ديني و حكمي فراهم ساخته است. انديشه‌ي اندرزمدار او را به‏‌وضوح در رعايت زمينه‌هاي معتدل مدح‌ها مي‌بينيم. او هم‌چنين در توجهي كه به نظم حكايت‌هاي اخلاقي به¬‌ويژه در «كليله و دمنه»‌ دارد، اين تمايل را آشکارا نشان داده است. رودكي خلاف ديگر شاعران عصر ساماني كه هجو را يكي از ويژگي‌هاي سبكي در اشعار خود می‌دانند، ‌به اين نوع ادبي بي‌توجه بوده است (دست کم بر اساس ابیات باقی مانده) و اين نكته نيز با زمينه‌هاي اخلاقي و شايد ديني در شعر او سازگار است. اخلاقي بودن او به اندازه‌اي واضح است كه شاعران خردگرا و عرفان‌مدار بيش از ديگران از مفاهيم اشعار او بهره برده‌اند و تاثير شعر او را در سده‌هاي بعد بر اشعار فردوسي،‌كسايي، ناصر خسرو،‌ سنايي،‌ سعدي و مولوي مي‌بينيم. حتي ناصرخسرو كه با شاعران مداح ميانه‏‌ای ندارد، شايد به سبب همين پيوند اخلاقي و خردمندانه، از او به نيكي ياد مي‌كند و او را شاعر روشن‌بين مي‌خواند: اشعار پند و زهد بسي گفته است اين تيره‌چشم شاعر روشن‌بين (ناصر خسرو،‌90:1368) احتمالا گرايش نزديك به شيعيان اسماعيلي يكي از زمينه‌هاي بهره‌گيري رودكي از مفاهيم ديني را فراهم ساخته و اين نكته را در برخی از ابيات منسوب به او مي‌توان ديد. گويي در دیوان رودكي پيش از دوران تعصب‌هاي ديني، آن‌قدر ابيات شيعي و ديني بوده كه ناصرخسرو او را شاعري منقب‌گو دانسته و با حسّان مقایسه کرده است: جان را ز بهر مدحت آل رسول گه رودكي و گاهي حسّان كنم (همان:372) https://eitaa.com/mmparvizan
🇮🇷 پنجمین کنگره ملی شعر مکتب گمنامی 🇮🇷 همزمان با چهلمین سال تأسیس وزارت اطلاعات ✅ با محوریت تکریم چهل سال مجاهدت خاموش مدافعان امنیت وطن و سربازان گمنام امام زمان(عج) ☑️ اولویت‌های موضوعی: - چهل سال مجاهدت خاموش در پایگاه عظیم مبارزه و جهاد، در دفاع از تمامیت ملی، سرزمینی و تمدنی ایران - چهل سال اقتدار و امنیت با مشارکت مردم - گمنامیِ مدافعان امنیت وطن، حتی در میان اطرافیان و خانواده - مدافعانِ پنهانِ امنیت: پدرانی برای تمام کودکان ایران در بخش‌های: قالب‌های سنتی قالب‌های نو و سپید شعر کودک و نوجوان ترانه، سرود و تصنیف جوایز در هر بخش: نفر اول: ۱۵.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر دوم: ۱۲.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر سوم: ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان شایسته تقدیر: ۵.۰۰۰.۰۰۰ تومان 🔴 مهلت ارسال آثار تا: ۱۳ دی‌ماه ۱۴۰۳ اختتامیه: هفته آخر بهمن‌ماه ۱۴۰۳ 🔵 ارسال اثر و کسب اطلاعات بیشتر: https://maktabegomnami.ir شماره تماس دبیرخانه: 09055383385 کانال‌های مجازی: https://ble.ir/maktabegomnami eitaa.com/maktabegomnami https://splus.ir/maktabegomnami
یار فلسطینی من ، با تو و همراه توام ردّ ستم رو تن تو ، اشک تو و آه توام حک شده روی دل ما ، واژه ی القدس لنا قبله ی اولین ما ، حیاتک حیاتنا می رسه روزی که باهم ، غزه رو آزاد بکنیم دست توی دست همدیگه ، خونتو آباد بکنیم  هیبت کفر و بشکنیم ، فتنه ها رو خاک بکنیم رژیم کودک کش و از ، رو نقشه ها پاک بکنیم یار فلسطینی من ، با تو و همراه توام ردّ ستم رو تن تو ،  اشک تو و آه توام https://eitaa.com/sheremoghavemat
نام شعر: تدبیر چون نَفَس های بلندت یک صدا تکبیر است هر قَدَم با تو هوای دل ما چون شیر است با حسین(ع) دستِ جدا با قَدَمت پیمان بست دل به دستت که سپردیم، جهان دلگیر است هر نگاهت همه در دیده ی ما رهبر گشت روزگاریست که اندیشه ی ما شمشیر است به خدا راهِ سعادت ز جهان راهِ علیست(ع) تا علی(مدظله العالی) هست،شهادت به از این تقدیر است جبهه با نامِ تو سنگر شود از قامتِ عشق گرچه هر گام درین بادیه ما را دیر است همه را دادِ وصالِ تو سخن می باشد یا ز بیداد فراقت ، به زبان تقصیر است گفتم ای دل که چرا قاسمِ ما مانده حَرَم؟ سخنی گفت مرا کرب و بلا تدبیر است. به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت سردار دلها حاج دی ماه ۱۴۰۳ https://eitaa.com/masoud4471
📝به یاد سردار دل‌ها 🔹و تو آن قرار نیمه شب جمعه‌ای، 🔹که از اسطوره‌ی رهایی و پرواز 🔹تا قافِ باشکوهِ رسیدن، 🔹در حافظه‌ی زمان، جاودان شدی... 🔰از قفس تا رهایی ▫️رها کنید مرا از حصارِ این "زندان" ▫️دلم گرفته از آوازِ هرچه زندان‌بان ▫️بس است هرچه که در این قفس دوام آورد ▫️پرنده‌ای که ندارد در این چمن، جولان ▫️میان حادثه می‌خوانَد این پرستوی مست: ▫️که جز در اوج، نمیر و در این فرود، نمان ▫️نداشت قصه‌ی این عشق، خط پایانی! ▫️شروعِ ماست مسیری که عشق داد نشان ▫️تو را به سرخیِ این آرزوی مانده به دل، ▫️که این امیدِ مرا هم به آرزو برسان ▫️قرار نیمه شبِ جمعه‌ای رسید به تو ▫️همان شبی که به گردت نمی‌رسید زمان! ▫️هزار روضه ی جاریست پاره‌های تنت ▫️هنوز خون تو دارد در این وطن، جریان ▫️چقدر بوی حسین از تو می‌وزد همه جا ▫️تو کیستی که پر از توست شامه ی ایران ▫️مسیر وصل خراسان به کربلا شده ای! ▫️که از تو می‌گذرد رودهای این سامان ▫️دمشقِ عشق به رمز تو "فتح" خواهد ماند! ▫️اگرچه مست غروراند، رازِ "نصر" بخوان ▫️در اوج حادثه، موجی که ماندنی‌ست تویی ▫️از این کفی که برآب است نیستم نگران ▫️پر از هوای توام، از قفس رهایم کن ▫️که باز پر بکشم سمت جاده‌ی کرمان... ✍ ╭┅┅┅┅┅❀🔻❀┅┅┅┅┅╮ 💠 https://eitaa.com/sheremoghavemat 💠 ╰┅┅┅┅┅❀🔺️❀┅┅┅┅┅╯
🔹عزیزِ سفرکرده🔹 کجاست آن که دلش چشمه‌سار حکمت بود کجاست آن که رخش آبشار رحمت بود کجاست آن که وجودش نثار قرآن شد کجاست آن که دلش آشنای عترت بود کجاست آن که به یک عمر چون طلیعۀ صبح صبور و صالح و صدیق و با صلابت بود قسم به آیه «اللهُ نور» مثل صباح چراغ باور و مصباح هر هدایت بود شب از طهارت روحش هزار خاطره داشت مگر که نافلۀ او هزار رکعت بود؟ چه عاشقانه گره خورد کربلا و نماز به سجده‌هاش که با عطر مهر تربت بود شب از ستارۀ اشکش فروغ کثرت داشت اگرچه پرتویی از آفتاب وحدت بود «وَ مَن یُهاجِر» قرآن در او تجلی کرد مجاهدانه همه عمر گرم هجرت بود همیشه در سر او شوق کار خالص بود همیشه در دل او آرزوی خدمت بود جهان دین و سیاست همیشه اذعان داشت سیاستش همه آیینۀ دیانت بود غبار فتنه چو برخاست او چنان عمار بصیر و صاحب فکر و بلندهمت بود شکست هیمنۀ فتنه‌های دوران را به آن کلام که لبریز از صراحت بود نشان اهل جهان داد پایداری را همان که اسوۀ ایثار و استقامت بود.. مگر قرار نهاده‌ست با سلیمانی برای سیزده دی که روز رحلت بود اگرچه ماتم او موجب تأثر شد، اگرچه ضایعۀ رحلتش خسارت بود، همیشه در دل تاریخ نام او باقی‌ست که آن عزیزِ سفرکرده بی‌نهایت بود 📝 🌐 ✅ https://eitaa.com/sheremoghavemat
کربلا تا قدس حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است حاج قاسم رفت و راه بی‌کرانی مانده است در تنور سینه‌ها آتش‌فشانی مانده است مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است تازگی‌ها هرطرف رو می‌کنی روز خداست مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است ای خمینی‌باوران! دنیا جمارانی شده‌ست ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شده‌ست شهر را یک‌روز می‌بینی چراغانی شده‌ست کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شده‌ست منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد دشمنی بسیار و فتنه بی‌حد و بدعت زیاد بزدل و کج‌فهم و سازش‌کار و بی‌غیرت زیاد کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد! در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین خوش به حال آن‌که تا آخر بماند با حسین لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین» بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 https://eitaa.com/sheremoghavemat
🚩 کارزار نه این که دلخوشی گاه‌گاه من شعر است زمان، زمانه‌ی جنگ و سلاح من شعر است مباد رشته‌ی تسبیح شعر پاره شود اسیر ظاهر تشبیه و استعاره شود که آن غزل که لطیف است و غرق آرایه‌ست چنانچه یاور مظلوم نیست، بی‌مایه‌ست همین که باور من شد که جنگ، جنگ من است قلم به دست گرفتم، قلم تفنگ من است قلم به دست گرفتم ادای دین کنم میان کرب و بلا یاری حسین کنم توان من نه فقط این کلام مختصر است که در میانه‌ی پیکار، سینه‌ام سپر است شهادت است در این معرکه سعادت من خوش است لحظه‌ی رؤیایی شهادت من زمان، زمان رجز خواندن و بُرندگی است که وضع باطل و حق، وضع مرگ و زندگی است چنان که رهبر فرزانه پیش‌بینی کرد مباد بیخود و بیجا عقب‌نشینی کرد که در مسیر عبور از جهان تاریکیم گذشت دامنه‌ها و به قله نزدیکیم زمان، زمانِ جگر در نبرد داشتن است نه وقت اسلحه‌ها را زمین گذاشتن است خلاف باطل غربی و عبری و عربی به گوش می‌رسد اینک ندای حق‌طلبی جهان دل‌زده از حاکمان گمراهی شده‌ست یکسره فریاد آرمان‌خواهی سپیده سرزده از پشت این شب تاریک زمین به مطلع خورشید می‌شود نزدیک اگرچه در پی ما خصم و پیش رو دریاست هراس در دل‌مان نیست چون خدا با ماست در این مسیر، خدا تا ابد مؤیّد ماست عصای معجزه در دست‌های قائد ماست جهان متحدی، غرب و شرق خواهد شد یقین که لشکر فرعون غرق خواهد شد مباد مشتِ گره‌کرده‌مان مچاله شود مباد غیرت و اندیشه استحاله شود مباد طعمه‌ی جوسازی رسانه شویم دچار شایعه‌پردازی رسانه شویم به رغم فتنه و آشوب احتمالی‌شان به رغم طرح براندازی خیالی‌شان تمام نقشه‌‌‌ی‌شان باطل است و نقش بر آب نصیب دشمن این خاک نیست غیر سراب کسی که نوکر اهریمن است و عُمّالش یقین که ملت ما می‌کند لگدمالش کنون که امر ولی بر جهاد تبیین است قلم به دست گرفتم، وظیفه‌ام این است قلم به دست گرفتم ادای دین کنم میان کرب و بلا یاری حسین کنم قسم به صلح، به غیر از نبرد راهی نیست از این مشیّت حتمی گریزگاهی نیست نگاه کن غزلش را «امین» چگونه سرود به اتکای خداوند خود چنین فرمود: «دِلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز...» قسم به فجر که فرجام کار پیروزی‌ست بجنگ! آخر این کارزار پیروزی‌ست https://eitaa.com/sheremoghavemat