eitaa logo
شعرِ تر
10 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
0 فایل
عاشقانه‌ها، تک مصرع ها و شعر های دلنشین
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دلارامی که جانِ ما "تویی" بی تو ما را یک نفس آرام نیست...
نیست این دل قابلِ تیمار و درمان ای طبیب دردِ بیمار محبت را دوایی دیگر است...
تیروکمان گرفته‌ای، سوی شکار می‌روی صید تواََند عالمی! بهر چه کار می‌روی!؟
همه آهوان صحرا سر خود نهاده برکف به امید آنکه روزی به شکار خواهی آمد
توکز شراب حقیقت هزار خم داری به یک پیاله من خاکسار را دریاب
بر درخت زنده بی برگی چه غم؟ وای بر احوال برگ بی درخت
گاهی میان دیده و دل جنگ می شود گاهی غزل برای تو دلتنگ می شود گاهی دو کوچه فاصله خانه های ماست اما همین دو کوچه دو فرسنگ می شود محمدعلی بهمنی
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست...
خبرداری‌که‌شهری‌روی‌لبخندتوشاعرشد!؟     چرااینگونه‌کافرگونه‌بی‌‌رحمانه‌میخندی!؟
طی شود جادهٔ صد ساله به آهی گاهی
‌با خبر باش فقط محض تماشاي تـو بود ضربان دل‌ من خواست که تکرار شود حسین جانم.....
من و عشق و دلِ دیوانه بساطی داریم عقل هی فلسفه می‌بافد و ما می‌خندیم
عشق است اینکه یک نفر آغاز می‌‌کند هر روز صبح را به هواى «سلام» تو...
با آسمان مفاخره کردیم تا سحر              او، از ستاره دم زد! و من از تو دم زدم...
📩﮼هر دردی‌ یه‌ درسی‌ شد.
گر جوابم را نمی‌گویی، جوابم کن به قهر             گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین تر است
قلبى كه در آن عشقِ كسى خانه ندارد دنبالِ دليلی است براى نتپيدن...!
هرچند خط کشیده بر آیینه‌ات، زمان             در چشمم از تمامیِ خوبان سری هنوز
بـا من هزار نوبت اگر دشمنی کنی           ای دوست ! همچنان دلِ من،مهربان توست
آسان و سخت، عشق سوا کردنی نبود ما نیز مِهر و قهر تو درهم خریده‌ایم...
نه مرا خواب به چشم و نه مرا دل در دست چشم و دل هر دو به رخسار تو آشفته و مست!
چو نیست چاره، ز بیچارگی صبور شدم...
جان به وصالت دهم گر تو بخوانی مرا
شعرِ تر
چو نیست چاره، ز بیچارگی صبور شدم... #عارف_قزوینی
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندارم...
‌آن که مرا آرزوست دیر میسر شود...