eitaa logo
شعرِ تر
10 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
0 فایل
عاشقانه‌ها، تک مصرع ها و شعر های دلنشین
مشاهده در ایتا
دانلود
ماییم و نیمه جانی، آن هم به لب رسیده...
میانِ عاشق و معشوق فَرق بسیار است چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید
ماییم و شب تار و غم یار و دگر هیچ
ديدي که يار چون ز دل ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بيفکند و برنداشت ما بي خبر شديم که ديديم حسن او او خود ز حال بي خبر ما خبر نداشت ما را به چشم کرد که تا صيد او شديم زان پس به چشم رحمت بر ما نظر نداشت
یک سینه پر از قصه هجر است، ولیکن از تنگدلی طاقت گفتار ندارم
لاف عشق و عاشقی را وه چه آسان میزنیم خود خزانیم و دم از شوق بهاران میزنیم
او به ظاهر گشت عاشق؛ ما به معنا سوختیم...
اینم ازون حرفایی که خیلیا باهاش مشکل دارن ولی خیلیا هم باورش دارن😶 دیر یا زود آتش هر عشق میخوابد کمی..❤️‍🔥 صبر کن نسبت به هم بی اعتنا هم می شویم😞
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من.... ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت...
نظرات استاندار البرز در اولین ساعات انتخابات👆👆👆 استان البرز در مشارکت در کشور استان آخر شده🤣🤣🤣 واقعا حماسه آفریدند... تنها استان زیر 30 درصد مشارکت... 🥺
بوسه هایی که بدهکاری همین جا پس بده! در قیامت سخت می‌گیرند حق الناس را..
به یاد اولین بیت از کتاب خواجه افتادم شروع عشق آسان است، بعدش دردسر دارد...
با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده ام آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند
شعرِ تر
با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده ام آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند #علی_صفری
🌱ببخشید، ولی دلم نیومد شعر کاملش رو براتون نفرستم... ازون شعراییه که آدم نمیدونه باهاش بخنده یا گریه کنه😶 قیافم موقع خوندن این شعر: 😶‍🌫 دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کند حال یک دیوانه را دیوانه بهتر می کند! در نگاهش یک سگ وحشی رها کرده و این جنگ بین ما دو تا را نابرابر می کند حالت پیچیده ی مویش شبیه سرنوشت عشق را بر روی پیشانی مقدر می کند! آنقدر دلبسته ام بر دکمه ی پیراهنش فکر آغوشش لباسم را معطر می کند رنگ مویش را تمام شهر می دانند ، حیف پیش چشم عاشق من روسری سر می کند با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده ام آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند ... دوستش دارم ولی این راز باشد بین ما هر کسی را دوست دارم زود شوهر می کند!!
با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم...
مگر از دهان ساقی مددی رسد وگرنه کس از این شراب باقی نرسد به هیچ مستی
دردا که درد هست و دوا نیست، بگذریم ...
و خدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد!!!؟!
اینم یه شعر با طعم عبارات نیمه فلسفی... و البته حرف دل: عمری‌ست بین ماندن و رفتن معطّلیم لعنت به جبر دائمی انتخاب‌ها! اصلا مهم نیست که با مبانی تربیتی درباره «اختیار» مخالفه، «مهم اینه که حرف دله»👇 ما را به جبر هم که شده، سر به زیر کن خیری ندیده ایم ازین اختیار ها😔😢
بی‌واسطه روزی هوسِ دیدنِ ما کن...
رضا خان هم اگر می دید با چادر چه زیبایی؛ جهان پر می شد از قانون چادر های اجباری..👀 چی بگم والا🙄
اینم یادی از دوران شیرینی که همه مون خیلی حسرت از دست دادنش رو می خوریم؛ 😞 دلبسته به سکه‌هاي‌ قلّک بودیم دنبال بهانه‌هاي‌ کوچک بودیم رؤیای بزرگ تر شدن خوب نبود اي‌کاش تمام عمر کودک بودیم
گاهی اوقات اونقد خسته ای و دلشکسته ای که دلت می خواد با زبان گلایه و شکایت فقط بهش غُر بزنی؛ و معشوقت....نگات کنه و بشنوه و برات دل بسوزونه! اراده ام به رمیدن اگر چه هست ولیکن نه مانده پای دویدن،نه هست بال پریدن
دو قلب داشتم اى كاش در زمان نديدن يكى براى تو مى‌شد❤️ يكى براى تپيدن💓 اراده ام به رمیدن اگر چه هست ولیکن نه مانده پای دویدن،نه هست بال پریدن بریدی از من غمگین، صد آفرین به تو زیبا ولی بدان که مرا نیست تاب از تو بریدن چه داغ‌ها که ندیدم، چه درد‌ها نکشیدم تو هم بگو چه کشیدی به غیر دست کشیدن؟!😔 عبور کردی و رفتی چنان که هیچ نبودی رسیدن است و جدایی، درود بر نرسیدن... 🌱ببخشید که هی شعر کامل رو هم میفرستم، خداییش وزن شعرش و مضمونش جوری بود که دلم نیومد ولش کنم🙃
فریب معرفت باغبان مخور ای گل اگرچه آب می دهد؛  گلاب می گیرد..