eitaa logo
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
298 دنبال‌کننده
161 عکس
42 ویدیو
0 فایل
گلچین اشعار عاشقانه و اشعار عارفانه 🌸 ارتباط با ما و انتقادات و پیشنهادات: @RuholahQ روح‌الله قادری
مشاهده در ایتا
دانلود
علم های اهل دل حمالشان علم های اهل تن احمالشان علم چون بر دل زند یاری شود علم چون بر تن زند باری شود گفت ایزد یحمل اسفاره بار باشد علم کان نبود ز هو علم کان نبود ز هو بی واسطه آن نپاید همچو رنگ ماشطه @shernab
گر ز نام و حرف خواهی بگذری پاک کن خود را ز خود هین یکسری همچو آهن ز آهنی بی رنگ شو در ریاضت آینهٔ بی زنگ شو خویش را صافی کن از اوصاف خود تا ببینی ذات پاک صاف خود @shernab
ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد از آه دردناکی، سازم خبر دلت را روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد ... خونش به تیغ حسرت، یا ربّ حلال بادا صیدی که از کمندت، آزاد رفته باشد پرشور از حزین است، امروز کوه و صحرا مجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشد حزین لاهیجی 🌸 @shernab
آواز تیشه امشب، از بیستون نیامد گویا به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد @shernab
ذوق اسیری آن مرغ، داند که از پی صید روزی به آشیانش، صیّاد رفته باشد ❤️ آذر بیگدلی 🌸 @shernab
نیست عزرائیل را دست و رهی بر عاشقان عاشقان عشق را هم عشق و سودا می‌کشد @shernab
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
نیست عزرائیل را دست و رهی بر عاشقان عاشقان عشق را هم عشق و سودا می‌کشد @shernab
دشمن خویشیم و یار آنکه ما را می‌کشد غرق دریاییم و ما را موج دریا می‌کشد زان چنین خندان و خوش ما جان شیرین می‌دهیم کان ملک ما را به شهد و قند و حلوا می‌کشد خویش فربه می‌نماییم از پی قربان عید کان قصاب عاشقان بس خوب و زیبا می‌کشد همچو اسماعیل گردن پیش خنجر خوش بنه درمدزد از وی گلو گر می‌کشد تا می‌کشد نیست عزرائیل را دست و رهی بر عاشقان عاشقان عشق را هم عشق و سودا می‌کشد کشتگان نعره زنان یا لیت قومی یعلمون خفیه صد جان می‌دهد دلدار و پیدا می‌کشد از زمین کالبد، بر زن سری وانگه ببین کو تو را بر آسمان بر می‌کشد یا می‌کشد روح ریحی می‌ستاند راح روحی می‌دهد باز جان را می‌رهاند جغد غم را می‌کشد @shernab
غلامرضا سازگار: نور باشد سائلی در ظلّ دیوار شما کور بینا می شود با یاد دیدار شما با کلاف جان به بازار محبت بسته صف گشته صدها یوسف مصری خریدار شما می فروشد ناز دوزخ، بر گلستان بهشت گر نسیمی آیدش، از طرف گلزار شما از چه بنشستید با ما فرشیان تیره روز ای چراغ عرشیان، خورشید رخسار شما چند روزی داشت هر کس نوبت جولان، ولی تا خدائی خدا، گرم است بازار شما سر خط آزادی خلق است در دست کسی کز دو عالم پا کشید و شد گرفتار شما نی عجب گر با همه خواری عزیزم کرده اید بوده از آغاز، بنده پروری کار شما بر شما آل محمّد تا صف محشر درود از همه خلق جهان و ز حیّ دادار شما @shernab
گرچه از هر سو برایت غم رسید چشم‌ هایت غیر زیبایی ندید @shernab