#حضرت_زینب سلام الله علیها
خانه روشن شده از زینت بابای حسن
یک عروسک شده سر فصل هدایای حسن
شده شیرینی بیداری و رویای حسن
موج در موج شد از او دل دریای حسن
مرد مانند اسد یا که چنان زهره زن است
چه رقابت سر او بین حسین و حسن است
هیچکس نیست در این شور چنان شور حسین
اشک شوق است به چشمان پر از نور حسین
سر زده پرتوش از سینه منشور حسین
مثل پروانه به این شعله شده طور حسین
این حسین است که عالم همه دیوانه اوست
این حسین است که زینب همه پروانه اوست
آمده تا که کند کرب و بلا را کامل
تا که دلبر بشود یا ببرند از او دل
تا دهد خون خدا از مدد او حاصل
تا کند از همه ی قافله حل مشکل
شاید از خیمه ی او عطر علی می بارد
که ابالفضل هوای حـــــرمش را دارد
زینت اب شده یعنی که پدر تنها نیست
مادر مادر و بابا که فقط زهرا نیست
جمله ای مثل جمیلای خودش زیبا نیست
عاشقی نیست که در محضر او شیدا نیست
پای یک قول که داده ست به مادر یک روز
نیم قرن است که پایش به رکاب است هنوز
پنج ساله است که بانوی بزرگ خانه است
بال می سوزد و در مطبخ جان پروانه ست
به عرب هست عقیله به عجم فرزانه است
چه اسیری ست؟ که یک مکتب آزادانه ست
سر ترین باشد و سر را بدهد سرور نه
جان و جانانه ببخشد به جفا معجر نه
شعر:زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
خواهر که می شوی تو پناه برادری
درشام تار قافله ماه برادری
خواهر که می شوی همه دلبست و پایبست
دربند زلف های سیاه برادری
خواهر که می شوی چه دلیل موجهی
بر گریه های گاه بگاه برادری
گاهی جواد برسر راهش نشیند و
گاهی تو مانده برسر راه برادری
گاهی علی اکبر او روشنی چشم
گاهی تو برق چشم و نگاه برادری
خواهر که می شوی همه عالم که پشت کرد
می مانی و وزیر به شاه برادری
یوسف نداشت خواهر وبختش به چاه رفت
خواهر نبود ،ماند به چاه برادری
وقتی شبیه زینب ومعصومه می شوی
محکوم بر نکرده گناه برادری
سرمی دهد برادرو تو درپی سری
لشکر اگر کشید ، سپاه برادری
او می رود به سوی خراسان وبین راه
آیینه دار وچشم براه برادری
او می رود تو می روی وشمر می رود
عصراست و مانده ای و پگاه برادری
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynabsalamolahalayha
#حضرت_زینب سلام الله علیها
بصیرت به چشمم شهادت دهد
که ا ز چشم من هم گذر کرده ای
به دریای بیدار و نمدار اشک
به بحران و ماتم سفر کرده ای
تپش های قلبم گواهی دهد
که میدان درد است از آن دم هنوز
تو هستی که من ادعا دارم و
تو هستی که من شیعه ماندم هنوز
بنازم به عمق جهان بینی ات
که سرشار تصویر و زیبایی است
نگاه تو آیینه ای راستگوست
ولی شعر گونه تماشایی است
امام اسیران نبودی ولی
امامان اسیر مرامت شدند
امام زمان هم گرفتار توست
به خون اشکهایش بنامت شدند
شهیدی تو قطعا ولی جای سر
دلت گشته قربانی دلبرت
تو آن روز گشتی شهیده که کرد
وصیت به نجوا تو را مادرت
جهادی که شد در مدینه شروع
به مردانگی خاتمه کرده ای
و قطعا همه کارها رافقط
برای دل فاطمه کرده ای
گذشتی تو از هفت وادی عشق
در آنجا رسیدی به عشقی تمام
همانجا که در اوج تاریکی است
همانجا که شام است شام است شام
سفر یک طرف یک طرف هم صفر
تو را سوخته بیشتر این صفر
خرابه چه کرده که از کربلا
تو را برده سمت خودش بیشتر
خرابه چه کرده که برگشته ای
پس از طی سالی به سوی دمشق
چه گنجی است پنهان در این شهر که
فقط با دمشق است قافیه عشق
فرو مانده ام من دراین یک سوال
برای حسینت فقط خواهری؟
برادر، پدر ،مادری یا که نه
سپاهی کنارش چنان حیدری
نمی دانم اسم تو با من چه کرد
که شیدای زینب شده نام من
و شعرت چه کرده ست با ذوق من
که شیرین به زینب شده کام من
دوباره دلم با تو همراه شد
که رفتی لب گود بر روی تل
گرفتار کردی مرا بر خودت
که" شیدای" تو گشته ضرب المثل
مرا با خودت برده ای تا کجا
که پر می زند کربلا در سرم
اگر آب یادم رود عیب نیست
که عیب است این دل نیاید حرم
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#حضرت_زینب سلام الله علیها
بصیرت به چشمم شهادت دهد
که ا ز چشم من هم گذر کرده ای
به دریای بیدار و نمدار اشک
به بحران و ماتم سفر کرده ای
تپش های قلبم گواهی دهد
که میدان درد است از آن دم هنوز
تو هستی که من ادعا دارم و
تو هستی که من شیعه ماندم هنوز
بنازم به عمق جهان بینی ات
که سرشار تصویر و زیبایی است
نگاه تو آیینه ای راستگوست
ولی شعر گونه تماشایی است
امام اسیران نبودی ولی
امامان اسیر مرامت شدند
امام زمان هم گرفتار توست
به خون اشکهایش بنامت شدند
شهیدی تو قطعا ولی جای سر
دلت گشته قربانی دلبرت
تو آن روز گشتی شهیده که کرد
وصیت به نجوا تو را مادرت
جهادی که شد در مدینه شروع
به مردانگی خاتمه کرده ای
و قطعا همه کارها رافقط
برای دل فاطمه کرده ای
گذشتی تو از هفت وادی عشق
در آنجا رسیدی به عشقی تمام
همانجا که در اوج تاریکی است
همانجا که شام است شام است شام
سفر یک طرف یک طرف هم صفر
تو را سوخته بیشتر این صفر
خرابه چه کرده که از کربلا
تو را برده سمت خودش بیشتر
خرابه چه کرده که برگشته ای
پس از طی سالی به سوی دمشق
چه گنجی است پنهان در این شهر که
فقط با دمشق است قافیه عشق
فرو مانده ام من دراین یک سوال
برای حسینت فقط خواهری؟
برادر، پدر ،مادری یا که نه
سپاهی کنارش چنان حیدری
نمی دانم اسم تو با من چه کرد
که شیدای زینب شده نام من
و شعرت چه کرده ست با ذوق من
که شیرین به زینب شده کام من
دوباره دلم با تو همراه شد
که رفتی لب گود بر روی تل
گرفتار کردی مرا بر خودت
که" شیدای" تو گشته ضرب المثل
مرا با خودت برده ای تا کجا
که پر می زند کربلا در سرم
اگر آب یادم رود عیب نیست
که عیب است این دل نیاید حرم
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab
بند سوم مربع ترکیب #حضرت_زینب سلام الله علیها
گرچه کارم شده از بدو تولد آغاز
از همان روز که چشمم شده بر روی تو باز
از همان روز که گفته ست به من مادر راز
از همان لحظه شدم من به سپاهت سرباز
وقت سرلشکری ام بود که ماندم تنها
در همان لحظه که گفتم به تو مهلا مهلا
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab
بند چهارم مربع ترکیب #حضرت_زینب سلام الله علیها
جای عباس ، علمدار شده خواهر تو
جای اکبر شده در ماذنه پیغمبر تو
جای هفتاد ودو تن یک تنه شد یاور تو
ناخدا گشته به کشتی نجات آور تو
جای تو جای تو و جای تو و جای خودت
می زند بوسه بر آن دختر زیبای خودت
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab
مربع ترکیب #حضرت_زینب سلام الله علیها
از همان روز که چشمم شده بر روی تو باز
کارم از بدو تولد شده با عشق آغاز
از همان روز که گفته ست به من مادر راز
از همان لحظه شدم من به سپاهت سرباز
وقت سرلشکری ام بود که ماندم تنها
در همان لحظه که گفتم به تو مهلا مهلا
باید اینک همه برنامه بچیند زینب
اولا فکر به سجاد کند در این تب
بعد فکری به رباب و اثر خشکی لب
بیشتر ، اینکه از این عشق بسازد مکتب
دست تو معجزه کرده است به قلب خواهر
کاش فکری بکنی بر شب سخت دختر
شده برنامه من از دل این تل اجرا
باید از لیله الاسرات برم محمل را
تا در آینده جهانی بشود عاشورا
آسمان هم بشود ریزه خور این صحرا
ابر وقتی که به اذن تو ببارد دیگر
نشود هیچ دل نازک زینب مضطر
جای عباس ، علمدار شده خواهر تو
جای اکبر شده در ماذنه پیغمبر تو
جای هفتاد ودو تن یک تنه شد یاور تو
ناخدا گشته به کشتی نجات آور تو
جای تو ، جای تو و جای تو و جای خودت
می زند بوسه بر آن دختر زیبای خودت
من به غیر از تو ندیدم که تماشا داری
این تویی که به لبم ذکر جمیلا داری
جا به هر بتکده و دیر و کلیسا داری
"آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری"
عشق من را به تو دریافته آخر نوحه
چون "امان از دل زینب" شده دم در نوحه
الامان از دل زینب ، چه کند با سر و تن
با تن این دو برادر چه کند جای حسن
جای حیدر چه بگوید که شود مرد سخن
جای مادر چه بپوشد به تنت پیراهن
الامان از دل زینب وای بر درد خودم
که فقط اشک بریزم به عملکرد خودم
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
مربع ترکیب #حضرت_زینب سلام الله علیها
از همان روز که چشمم شده بر روی تو باز
کارم از بدو تولد شده با عشق آغاز
از همان روز که گفته ست به من مادر راز
از همان لحظه شدم من به سپاهت سرباز
وقت سرلشکری ام بود که ماندم تنها
در همان لحظه که گفتم به تو مهلا مهلا
باید اینک همه برنامه بچیند زینب
اولا فکر به سجاد کند در این تب
بعد فکری به رباب و اثر خشکی لب
بیشتر ، اینکه از این عشق بسازد مکتب
دست تو معجزه کرده است به قلب خواهر
کاش فکری بکنی بر شب سخت دختر
شده برنامه من از دل این تل اجرا
باید از لیله الاسرات برم محمل را
تا در آینده جهانی بشود عاشورا
آسمان هم بشود ریزه خور این صحرا
ابر وقتی که به اذن تو ببارد دیگر
نشود هیچ دل نازک زینب مضطر
جای عباس ، علمدار شده خواهر تو
جای اکبر شده در ماذنه پیغمبر تو
جای هفتاد ودو تن یک تنه شد یاور تو
ناخدا گشته به کشتی نجات آور تو
جای تو ، جای تو و جای تو و جای خودت
می زند بوسه بر آن دختر زیبای خودت
من به غیر از تو ندیدم که تماشا داری
این تویی که به لبم ذکر جمیلا داری
جا به هر بتکده و دیر و کلیسا داری
"آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری"
عشق من را به تو دریافته آخر نوحه
چون "امان از دل زینب" شده دم در نوحه
الامان از دل زینب ، چه کند با سر و تن
با تن این دو برادر چه کند جای حسن
جای حیدر چه بگوید که شود مرد سخن
جای مادر چه بپوشد به تنت پیراهن
الامان از دل زینب وای بر درد خودم
که فقط اشک بریزم به عملکرد خودم
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab