eitaa logo
🔲 حوزه شیخ‌عبدالحسین(مِدیا) 🔲
208 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
280 فایل
کانال اطلاع رسانی های حوزه شیخ عبدالحسین @sheykh_abdolhosein مطالب پیشنهادیِ خودتون رو اعم از... عکس وفیلمی از حوزه و مراسمات حوزه 📷 📽 صوت ضبط شده ای ازکلاسهای درسی 🔊 کتابهای pdf 📚 برنامه های اندروید طلبگی📱و... به این آدرس👈 @H_mohebbi ارسال نمائید.
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خامنه ای(مدظله العالی) سه عنصر فقاهت،صداقت،سیاست در شهید مدرس جمع بود.
استاد اخلاق، حجت الاسلام والمسلمین واله (ره) : ✨مرحوم شهید هاشمی‌ امتیازات فوق العاده ای داشتند، آنقدری که بنده به ایشان عرض ارادت کرده‌ام برای احدی این کار را نکرده ام. ایشان دو بار خدمت حضرت مهدی رسیده بود. وقتی برای او گفتم، ناراحت شد به من فرمود :حالا اگر یک موقعی یک حالتی برای انسان دست داد که همیشه باقی نمی‌ماند.✨ اسوه تهذیب نفس ص139
4_423658821072716358.pdf
2.43M
📚عنوان: انوار الملکوت ✍نویسنده: مرحوم علامه تهرانی 📖موضوع: عرفان 1⃣جلد اول 📄تعداد صفحات: ۳۱۸ صفحه
📚 🍀۱۹ 📌عوامل انحراف جامعه 🔸امّا سه عامل هم وجود داشت كه معاويه از آن ها براى كار بر روى اين زمينه ها استفاده مى‌كرد. البته استفاده از اين عوامل چيز تازه اى نيست، امّا معاويه آن ها را خوب شناخت و به خوبى از آن ها بهره بردارى كرد. معمولاً همه سياستمداران دنيا از قديم الايّام تا جديدترين دوران در دنياى مدرن از همين سه عامل استفاده مى‌كرده و مى‌كنند. 1⃣ تبليغات: عامل اوّل تبليغات است كه همه سياستمداران سعى مى‌كنند به وسيله آن، افكار مردم را عوض كنند و به جهتى كه مى‌خواهند سوق دهند. از آن جا كه فرهنگ ها و جوامع فرق مى‌كنند، كيفيت به كار گرفتن عوامل تبليغاتى نيز فرق مى‌كند. آن روز عوامل تبليغاتى در درون جامعه اسلامى مسأله اومانيسم، پلوراليسم يا حقوق بشر امروزى نبود، كسى به اين حرف ها گوش نمى‌داد، اسلام حاكم بود. مردم به پيغمبر(صلى الله عليه وآله) و خدا معتقد بودند، قرائت هاى گوناگون از دين و حرف هايى از اين قبيل هم خريدار نداشت. ولى عوامل ديگرى بود كه مى‌توانستند در تبليغات از آنها استفاده كنند. ♻️ از جمله ابزار تبليغاتى مورد استفاده در آن زمان، هنر و ادب، به ويژه شعر بود. شعر در ميان اعراب آن عصر جايگاه بسيار مهمى داشت. همه شما كم و بيش مى‌دانيد معاويه سعى مى‌كرد شعراى معروف و برجسته اى را به كار بگيرد تا اشعارى در مدح او و ذمّ مخالفانش بسرايند و در ميان مردم منتشر كنند. شايد يكى از برجسته ترين اين شاعران،اخفلنصرانى بود. شاعر بسيار ماهرى بود، و شاگردانى را براى اين كار تربيت مى‌كرد. 💠 اما بين كسانى كه به اسلام بيش تر گرايش داشتند آنچه براى آن ها معتبر بود، قرآن و حديث بود. لذا معاويه سعى مى‌كرد كسانى را تقويت و تشويق كند كه حديث بسازند. ابوهريره يكى از حديث سازان معروف است كه خود علماى اهل تسنن درباره او كتاب ها نوشته اند. احاديث عجيبى جعل مى‌كرد، و آن احاديث جعلى را به پيامبر(صلى الله عليه وآله)نسبت مى‌داد. مردم ساده لوح هم زود باور مى‌كردند. همين طور كسانى كه آن زمان به نام قُرّاء ناميده مى‌شدند. قارى بودن در آن زمان مقام مهمى بود، البته قرائت فقط اين نبود كه مثلاً با لحن يا با تجوید قرائت قرآن بکنند. علماى بزرگ دين را در آن زمان قارى مى‌ناميدند و ايشان كسانى بودند كه قرآن را به خوبى مى‌خواندند و آن را تفسير مى‌كردند، مفاهيم قرآن را تبيين مى‌كردند و غالباً حافظ قرآن بودند. معاويه به خصوص سه دسته قرّاء، شاعران و محدّثان، را به كار مى‌گرفت تا دستگاه تبليغات منسجم و همه جانبه اى را به نفع خود به راه اندازد. 2⃣ تطميع: عدّه اى را با استفاده از ابزار شعر، حديث و قرآن فريب مى‌داد، اما همه تحت تأثير اين تبليغات نبودند. رؤساى قبيله ها را بيش تر از راه تطميعِ دادن پست و مقام، هدايا، جوايز سنگين و كيسه هاى طلا فريب مى‌داد و آن ها را مجذوب خود مى‌كرد. يك سكه طلا امروز براى ما خيلى ارزش دارد، يك كيسه طلا، صد هزار دينار طلا و يا حتى يك ميليون دينار طلا چقدر ارزش دارد گفتن اين ارقام آسان است. هنگامى كه براى رئيس قبيله اى سكه هاى طلا را مى‌فرستاد، كم تر كسى بود كه در برابر آن سكه هاى طلا خاضع نشود. معاويه رؤساى قبايل را به اين وسيله مى‌خريد. 3⃣ تهديد: و بالأخره ساير مردم جامعه را هم با تهديد، مطيع خود مى‌كرد. كسانى كه مخالفت مى‌كردند، به محض اين كه به معاويه بد مى‌گفتند و انتقادى مى‌كردند، فوراً جلب مى‌شدند، آنان را كتك مى‌زدند، زندانى مى‌كردند، و در نهايت مى‌كشتند. معاويه خيلى راحت با اين سه عاملِ «‌تبليغ‌» به وسيله شعرا، محدّثين و قرّاء، و عامل «‌تطميع‌» نسبت به رؤساى قبايل و اشخاص سرشناس، و عامل «‌تهديد‌» نسبت به ساير مردم، و به كار گيرى اين ابزارها جامعه را به سوى اهداف شيطانى خود منحرف كرد. معاويه جامعه شام را با اين سه عامل و در سايه زمينه هايى كه اشاره شد آن گونه كه مى‌خواست ساخت و اداره كرد. اين كار معاويه چه نتايجى داد؟ مردم چگونه تربيت شدند؟ الان فرصت نيست كه اين مطلب را به تفصيل بيان كنيم. ♻️بارها شنيده ايد كه معاويه جامعه دلخواه خود را بعد از شهادت اميرالمؤمنين(عليه السلام) و اندكى هم در زمان امام حسن(عليه السلام)، تا حدود بيست سال، (تقريباً از سال چهل تا شصت هجرى) ساخت. قبل از شهادت اميرالمؤمنين(عليه السلام) حدود بيست سال ديگر هم از زمان عمر بن خطّاب تا شهادت اميرالمؤمنين(عليه السلام)، معاويه در شام حكومت كرده و زمينه هايى را فراهم كرده بود. براى اين كار تجربه كافى داشت، اشخاص را شناسايى و آزمايش كرده بود و نهايتاً اين نقشه را با استفاده از اين سه عامل به اجرا گذاشت. ✍ آیت الله مصباح یزدی
✨برای مراسم شهید بهشتی رفته بودم بافق. اصرار کردند که برم اونجا سخنرانی. گفتم چقدر اصرار میکنین! گفتن :ما یک خاطره جالب از شهید بهشتی داریم. یه روزی آومده بودن توی این مسجد. مسجد پر از مردم حزب‌اللهی بود. منافقین هم که فهمیده بودن، ایشون می آن با مینی‌بوس، خودشون رو رسونده بودند به مسجد، امانتونسته بودن بیان تو. سخنرانی که تموم شد..... از ایشونذخواستیم تا از در پشت برن بیرون که شعارهای منافقان، ایشون رو اذیت نکنه! ولی ایشون کاملاً جدی گفتن: نه اینها این همه راه برای همین آمده‌اند که علیه من شعار بدهند، بگذارید چند ((مرگ بر بهشتی)) هم در حضور من بگویند. هم حسینی بود هم بهشتی ص77، 76
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صوت شنیدنی از شهید فخری زاده برادرا! جز شهادت هیچ راهی نیست که انسان با خیالت راحت بخواهد عبور کند.
📚 🍀۲۰ 🔹سال هاى آخر عمر معاويه كه رسيد وصيّتى كرد. خيلى علاقه داشت كه اين سلطنت درخاندانش باقى بماند. مى‌خواست يزيد جانشين وى بشود، خودش هم خوب مى‌دانست كه يزيد آن گونه كه بايد و شايد لياقت حكومت را ندارد. خيلى هم سعى كرد او را به وسيله افرادى تربيت كند، و حتى كسانى را گمارد كه مراقب او باشند. معاويه براى يزيد وصيتى هم كرد. ♻️ بنا بر آنچه نقل شده است در آن وصيت خطاب به يزيد گفت: من زمينه اى براى سلطنت تو فراهم كردم كه هيچ كس ديگر براى فرزندش نمى‌توانست فراهم كند. حكومت براى تو مهيّا است. به اين شرط كه تو چند چيز را رعايت كنى. نخست دستوراتى نسبت به مردم مدينه و حجاز به او داد. گفت مردم عراق مى‌خواهند هر روز حاكمشان عوض شود، اگر هر روز گفتند حاكم را عوض كن تو هم اين كار را بكن. اين بهتر از اين است كه صد هزار شمشير عليه تو كشيده شود. همچنين گفت مردم حجاز را احترام كن، اين ها خود را متولّى اصلى اسلام مى‌دانند، هر وقت نزد تو آمدند از آن ها پذيرايى كن. جوايزى به آنان بده، و اگر آن ها نيامدند تو نماينده اى نزد آن ها بفرست تا جوياى احوال آنان بشود و از آن ها دلجويى كند. ♦️اين نصيحت ها را به يزيد مى‌كند. بعد مى‌گويد: چند نفر هستند كه به آسانى زير بار تو نمى‌روند؛ فرزند عمر، فرزند زبير و بالاخره فرزند على(عليه السلام). اين سه نفر كه دو نفرشان از فرزندان خلفا هستند، يك نفر ديگر هم فرزند زبير كه در مقام احراز خلافت بود، و از اصحاب شوراى شش نفرى به شمار مى‌رفت، بايد مراقب اين سه نفر باشى. معاويه در مورد هر يك از آن ها به يزيد مى‌گويد كه با آن ها چگونه رفتار كند، تا به امام حسين مى‌رسد و مى‌گويد: با حسين(عليه السلام) مقابله نكن! تا مى‌توانى سعى كن از او بيعت بگيرى، اگر بيعت نكرد و با تو جنگيد و بر او پيروز شدى باز هم با او مهربانى كن. به صلاح تو نيست با حسين(عليه السلام) دربيفتى. حتّى اگر كار به جنگ كشيد، در جنگ هم پيروز شدى، بعد هم با حسين(عليه السلام) بد رفتارى نكن، فرزند پيامبر(صلى الله عليه وآله)است. در ميان مردم جايگاه خيلى مهمى دارد و شخصيّت او با ديگران بسيار فرق دارد. 📍اين نصيحت ها را به يزيد كرد ولى به هر حال اين گونه نشد. يزيد به محض اين كه به خلافت رسيد ـ بر اساس آنچه در تاريخ نقل شده است ـ فوراً به حاكم مدينه دستور داد از اين چند نفر بيعت بگيرد، و اگر بيعت نكردند سر آن ها را ببُرد! البته تفصيل اين مطالب را نمى‌خواهم عرض كنم. اين داستان ها را بارها شنيده ايد. نوجوان ها ممكن است خيلى نشنيده باشند، ولى به هر حال نمى‌خواهم بحث را در نقل تاريخ بگذرانم. خواستم تحليلى بكنم كه چگونه شد كه مردم به اين آسانى در مدّت كوتاهى دست از اسلام كشيدند، و نوه پیامبرشان را. آن هم چه فرد عزيز و دوست داشتنى، كسى كه همين افراد هنگامى كه ظاهر او را مى‌ديدند، عاشق جمالش مى‌شدند؛ اخلاق او را كه مى‌ديدند عاشق اخلاقش مى‌شدند؛ اگر كسى از او چيزى مى‌خواست به گونه اى به او مى‌داد كه نگاه آن سائل در چشم آن حضرت نيفتد و خجالت نكشد؛ چنين كسى را به اين وضع قساوت آميز و ضد انسانى كشتند. چرا بايد اين گونه بشود؟ 📌بيان اين مقدمه براى آن بود كه ببينيد فرهنگ آن جامعه چگونه فرهنگى بود؟ مردم چگونه بودند؟ مؤمنان واقعى كه ايمان در اعماق دلشان نفوذ كرده باشد، نه تنها در آن زمان كم بودند، بلكه هميشه كم بوده اند و هميشه كم خواهند بود. هنر رهبر در جامعه اين است كه فكر و عقيده افراد متوسّط را جهت بدهد و اگر به سطح عالى برسانند، عملا امكان ندارد.  ✍ آیت الله مصباح یزدی
⭕️ بيماری آيت الله مصباح يزدی شدت يافته، برای شفای عاجل ايشان دعا كنيد 🔺 دفتر آیت‌الله «مصباح یزدی» رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در اطلاعیه‌ای، آخرین وضعیت سلامت وی را تشریح کرد. 🔸 متن اطلاعیه به این شرح است: 🔹 دوست‌داران حضرت آیت الله مصباح یزدی حفظه الله مکرراً جویای وضعیت سلامتی ایشان شدند. 🔹 با توجه به شدت یافتن بیماری این یاور راستین انقلاب و رهبری، از جمیع علما، فضلا، شاگردان، دوستان و عموم ولایتمداران و علاقمندان به ایشان تقاضا داریم با توسل به ذیل عنایت ائمه اطهار علیهم السلام برای شفای عاجل و کامل ایشان دعا کنند.
هدایت شده از ادمین حوزه تهران
🌀 کسب اطلاع از آخرین اخبار و اطلاعیه ها 🔰 جهت عضویت در کانال اطلاع رسانی مدیریت حوزه علمیه استان تهران بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 🆔 https://eitaa.com/howzehtehran 💠روابط عمومی مدیریت حوزه علمیه استان تهران 🇮🇷کانال رسمی مدیریت حوزه علمیه استان تهران 🌐 www.howzehtehran.com 🆔 @howzehtehran
سلام علیکم قابل توجه طلاب محترم طلاب عزیزی که علاقه دارند در مسابقه کتابخوانی (جهاد اکبر) شرکت نمایند، برای دریافت رایگان کتاب (جهاد اکبر، حضرت امام خمینی) تا تاریخ 99/09/14 ثبت نام کنند؛ در غیر اینصورت نمی توانند در مسابقه شرکت نمایند. @Dehghan71 👈 ثبت نام
🔺 اگر ولی فقیه مخالف مساله‌ای است، به کمک او بشتابید... 👤مرحوم علامه آیةالله حسینی طهرانی: در جایی که ولی‌فقیه با مساله‌ای مخالف است و ما می‌دانیم که شرایط به شکلی است که ایشان نمی‌تواند اعمال قدرت کند، بر عهده‌ی دیگران است که به عرصه آمده، با روشنگری و تبیین حقائق، به ولی‌فقیه در اجرای قوانین اسلام کمک نمایند.
🔺حیات فَرنگی‌ها با جاسوس است. تا به حال بر سر ما هرچیزی آورده‌اند از جاسوس‌هایی بوده که آورده‌اند. آنقدر به آدم راست می‌گویند تا اینکه دروغ‌شان را بفروشند. ▫️مرحوم آیت‌الله محمدتقی بهجت کتاب «رحمت واسعه» ص۷۶
رفیق خوشبخت ما.pdf
2.26M
📔 | 📚 رفیق خوشبخت ما ✍🏼 نویسنده: سید عبدالمجيد کریمی
📚 🍀۲۱ ♦️معاويه با استفاده از ضعف هاى فرهنگى، ضعف ايمان و ضعف شناخت، توانست به وسيله سه عامل تبليغ و تهديد و تطميع، مردم را به جهتى كه مى‌خواهد سوق بدهد. 📍اگر امام حسين(عليه السلام) يا امام حسن(عليه السلام) يا هر امام ديگرى در اين شرايط مى‌خواستند با معاويه مقابله كنند، ترور پنهانى را در پى داشت، و بعد هم به كمك دستگاه هاى تبليغاتى خود با اشعارى كه مى‌سرودند و يا با احاديثى كه جعل مى‌كردند، انبوهى از اتهامات و افترائات عليه آن ها رواج مى‌دادند و عده اى وعاظ السلاطين و آخوندهاى دربارى هم بودند كه عامل گمراه كردن مردم مى‌شدند و مى‌شوند. هميشه و در همه جا نقش آن ها براى گمراه كردن مردم از همه بيش تر بوده است، به خصوص در يك جامعه دينى كه مردم چشمشان به دهان علما است. 🔹قرآن مى‌گويد كه هر فساد و اختلافى كه در هر دينى پيدا شد به دست همين علماى خود فروخته بوده است:«‌فَما اخْتَلَفُوا فيهِ اِلاّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُم الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُم‌». سر رشته فساد، ايجاد اختلاف، آشوب، انحراف و فتنه در دست كسانى بود كه راه را بلد بودند، دزدانى بودند كه با چراغ آمده بودند و حاكمانى مثل معاويه اين گونه افراد را شناسايى مى‌كردند، با پول مى‌خريدند و آن ها را تطميع مى‌كردند. اگر يكى از اين علما هم غيرتى داشت او را با تهديد وكشتن از صحنه خارج مى‌ساختند. مثل بسيارى از بزرگان اصحاب اميرالمؤمنين(عليه السلام) كه يكى پس از ديگرى ترور شدند، يا به بهانه هايى به دار زده شدند. 🔸حجر بن عدى، ميثم تمّار و ديگران كه در ايمان خود راسخ بودند و هيچ كدام از اين عوامل در آن ها تأثير نمى‌كرد، عاقبتِ آن ها قتل و اعدام بود. گاهى اين قتل و اعدام به صورت رسمى و گاهى هم ترور غير رسمى بود. آنچه باعث مى‌شد كه مردم از دستورات اسلام منحرف شوند و حتى عواطف دينى، سنن قومى، اخلاق عشيره اى و قبيله اى و مهمان دوستى خود را هم از دست بدهند اين سه عامل بود كه معاويه از آن ها استفاده مى‌كرد. در همه زمان ها همين سه عامل موجب فساد، فتنه و انحراف بوده، هست و خواهد بود. ♻️ اگر ما بايد درسى از عاشورا بگيريم، بايد اين گونه درس بگيريم. فكر كنيم چگونه شد مردمى كه حسين(عليه السلام) را روى دست پيامبر(صلى الله عليه وآله)ديده بودند، و بارها مشاهده كرده بودند وقتى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بالاى منبر مشغول سخنرانى بودند و حسين(عليه السلام) از پله هاى منبر بالا مى‌آمد پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) پايين مى‌آمدند و او را در آغوش مى‌گرفتند؛ حضرت گريه او را تحمّل نمى‌كرد. اين قدر رعايت حسين(عليه السلام) را به مردم سفارش مى‌كرد، اما همين مردم چنين رفتارى با امام حسين(عليه السلام) كردند. ✍ آیت الله مصباح یزدی