#کرامتی_از_ایت_الله_معصومی_همدان
🔆 بنایی نقل می کرد که در #مسجد آخوند همدانی مشغول کار بنایی بودم.
🔆 یک روز #پولی که داشتم تمام شد و تصمیم گرفتم به خدمت آقای آخوند بروم و مقدار مشخصی از اجرتم را بگیرم.
🔆 وقتی به نزد#اخوند رسیدم، دیدم جمعیت بسیاری در گرد ایشان نشسته اند.
🔆 یکباره #مرحوم دست در زیر تشک خود برد و مقداری پول درآورد و به من داد و فرمود ((پولی که میخواستی بگیر)).
🔆 من#پول را گرفتم و شمردم دیدم بدون اینکه من سخنی بر زبان بیاورم و حاجتم را بگویم همان مقدار #مقصود را به من داده اند.
کتاب همچو سلمان ص89
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر مسجد، یک پایگاه قرآنی باشد
مساجد یک محل ــ حالا مثلاً در تهران، مساجد فلان بخش از تهران که سه تا، چهار تا، پنج تا #مسجد است ــ هر کدام از اینها یک پایگاه قرآنی باشند و با هم ارتباط داشته باشند؛ اینها بروند به مهمانی آنها، آنها بیایند به جلسهی اینها؛ با هم مسابقه بدهند؛ این غیر از این مسابقات رایجی است که اوقاف و دیگران راه میاندازند؛ یک چنین کارهایی انجام بگیرد؛ این بهترین مشوّق است برای اینکه #جوانها و #نوجوانها وارد وادی قرآنخوانی بشوند؛ ما به این احتیاج داریم.
جوانهای ما باید وارد عرصهی قرآنخوانی، بخصوص #حفظ_قرآن بشوند که ما خب حافظ قرآن زیاد لازم داریم؛ من چند سال پیش هم عرض کردم؛ تلاشهایی هم شده منتها هنوز تا آنجا خیلی فاصله داریم.
۱۴۰۱/۰۱/۱۴
#بهار_قرآن
#مسابقه_حفظ
#دار_القرآن_حوزه_مبارکه_شیخ_عبدالحسین