#وفای_به_عهد_عجیب_ایت_الله_مدنی
✨در حالات شهید #ایت_الله_مدنی آمده است:
✨ یک وقتی کسی ایشان را به یک مهمانی دعوت کرده بود. اول هفته گفته بود آقا شب جمعه شما مهمانی منزل ما می آیید؟ ایشان گفتند: باشد.
✨ اتفاقاً این وعده را فراموش کرده و به عتبات مشرف شدند. سه شنبه به نجف رسیدند. علما و دوستان به دیدن ایشان آمدند. آخر شب که همه رفتند، دفتر خود را باز کردند چیزی یادداشت کنند دیدن در این دفتر نوشته است که پنجشنبه شب من مهمان هستم.
✨چون بازگشت ایشان هم به این آسانی نبوده است و از نظر قوانین پاسپورتی باید مدتی آنجا میماندند. میآیند خدمت آیت الله حکیم و میگویند: من یک چنین وعدهای دادهام شما دستور بدهید استثنائاً اجازه بازگشت به من بدهند.
✨ از آن طرف هم به آن آقایی که آنجا میزبان بوده می گویند: آقای مدنی رفت، او هم یک جمع ۱۰۰ نفری را دعوت کرده بوده است. گفتند: آقای مدنی رفت، الان نجف است. دعاگوی شماست. گفت: من که نمیتوانم میهمانی را به هم بزنم.
✨وسط جلسه میبینند شهید آیت الله مدنی وارد مجلس می شود. همه متحیر میشوند. میگویند:مگر شما نجف نبودید؟
✨میگویند:من سه شنبه شب دفتر خود را دیدم، یاد قرار افتادم، صبح بازحمتراه افتادم، آمدم به وعده خود عمل کنم.✨
نداهای الهی در قیامت ص241، 240