eitaa logo
🔲 حوزه شیخ‌عبدالحسین(مِدیا) 🔲
208 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
280 فایل
کانال اطلاع رسانی های حوزه شیخ عبدالحسین @sheykh_abdolhosein مطالب پیشنهادیِ خودتون رو اعم از... عکس وفیلمی از حوزه و مراسمات حوزه 📷 📽 صوت ضبط شده ای ازکلاسهای درسی 🔊 کتابهای pdf 📚 برنامه های اندروید طلبگی📱و... به این آدرس👈 @H_mohebbi ارسال نمائید.
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیج لشکر مخلص خداست...
(ره): 🌹 استاد عرفان حضرت امام خميني (ره) توصيه مي‌كرد 💠 كه اگر به عنوان مثال، فرزند شما نياز به كفش دارد،گرچه شما دير يا زود آن را تهيه خواهيد كرد، به فرزند خود بگوييد : «عزيزم، بابا بايد پول داشته باشد. مگر نمي‌داني خدا روزي رسان است؟ پس از خدا بخواه زودتر به پدر پول بدهد تا برايت كفش بخرد». 🔑اين كودك قطعاً دعا خواهد كرد وپدر نيز قطعاً پولي به دست خواهد آورد. پس كفش را از خدا مي‌داند و عاشق خدا مي‌شود؛ يعني از همان كوچكي مي‌آموزد كه پدر فقط واسطة رزق و روزي است. ✅ در اين صورت، پدر دست فرزندش را در دست خدا گذاشته است...
📚 🍀 🔹مسأله اى كه در زندگى پيامبر(صلى الله عليه وآله) مثل آفتاب روشن بود ـ گرچه ممكن است بعضى آنرا نيز حمل بر تعصب كنند ـ اين حقيقت بود كه از روزى كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) دعوت خود را علنى كرد، على(عليه السلام) را به عنوان جانشين خود معرفى فرمود. 🔸روزى كه گوسفندى ذبح كرد و به دستور قرآن كه فرمود: «‌أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الاَْقْرَبين‌» همه عموها، عموزاده ها و اقوام و خويشان را دعوت كرد و فرمود هر كس اول به من ايمان بياورد، او جانشين من خواهد بود. هيچ كس ايمان نياورد به جز نوجوانى ده يا سيزده ساله، يعنى همان اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(عليه السلام). ♦️بعضى از بزرگان قريش كه حضور داشتند به ابى طالب نگاه كردند و خنديدند، و گفتند طولى نمى‌كشد كه تو بايد تابع فرزندت شوى. يعنى با تمسخر گفتند چون او جانشين پيغمبر(صلى الله عليه وآله)شد، او رئيس مى‌شود و تو هم بايد تابع او بشوى. ♻️اين مطلب بارها در طول حيات پيغمبر(صلى الله عليه وآله) به صورت هاى مختلف مورد تأكيد قرار گرفت. پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «‌أَنْتَ مِنّى بِمَنْزَلَةِ‌هارُونَ مِنْ مُوسى الاّ أَنَّهُ لا نَبىَّ بَعْدى‌»؛ و روايات ديگرى كه مسلمانان شيعه و سنى نقل كرده اند، تا بالأخره هفتاد روز قبل از وفاتشان در غدير و در آن جريانى كه همه مى‌دانيد، مسلمان ها را در آن آفتاب سوزان جمع كردند، على(عليه السلام) را بلند كردند و فرمودند اين است جانشين من: «‌مَنْ كُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلىٌ مَولاه‌». 📍بيست سال به صورت هاى مختلف و در آخرين روزهاى زندگيشان هم به اين صورت كه جنبه تاريخی داشت على(عليه السلام) را معرفى كردند. مردم تعجب مى‌كردند كه در گرماى ظهر، پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) براى چه آن ها را اين جا جمع كرده است. هفتاد روز از واقعه غدير خم گذشت. پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از دنيا رفتند و همين مسلمان هاى اصحاب بدر و حنين جمع شدند تا براى پيغمبر(صلى الله عليه وآله) جانشين تعيين كنند. 📌بعضى گفتند بايد جانشين حضرت(صلى الله عليه وآله) از مهاجرين باشد؛ بعضى گفتند بايد از انصار باشد؛ بعضى گفتند دو تا امير برگزينيم: «‌مِنّا أَميرٌ وَ مِنْكُمْ أَميرٌ‌». آنچه مطرح نشد و دنبال نكردند اين بود كه هفتاد روز قبل، پيغمبر(صلى الله عليه وآله) خودشان چه فرمودند؟ براى چه ما را در غدير جمع كردند و ما را در آن گرما نگاه داشتند و قبل از آن، در طول بيست سال بارها على(عليه السلام) را معرفى كرده بودند؟ 🔸هم سخنان پيغمبر(صلى الله عليه وآله)و هم رفتار آن حضرت تحريف شد؛ حتى بعضى از همسرانش به او تهمت ها زدند. سوره تحريم را بخوانيد و بينيد كه قرآن درباره بعضى از همسران پيامبر(صلى الله عليه وآله) با چه لحنى سخن مى‌گويد.
مقاله آقای خسروپناه در مورد طب سنتی خواندنی است .👇👇👇 بسم الله الرحمن الرحیم نظریه مقاومت طب سنتی؛ سخنی با مخالفان مدتی است بازار مخالفت با طب سنتی رونق گرفته و بسیاری از منتقدان بدون اطلاع و آگاهی از طب سنتی ایرانی به نقدهای غیر علمی و‌ گاه غیر اخلاقی و طعن گونه می پردازند. شاید توجه به فلسفه طب و تبیین پارادایمهای آن پاسخ به چالش را روشن سازد. پارادایم طب مدرن در برابر باکتریها و ویروسها، عبارت از تولید داروهای دفاعی از جمله داروهای آنتی باکتریال و آنتی ویرال برای نابودی آنها است یعنی رویکرد تهاجم را در پیش گرفتند و لکن ویروس ها و باکتری ها هوشمندانه جهش یافته و در برابر داروهای آنتی باکتریال و آنتی ویرال مقاومت نشان می دادند و‌ خطرناکتر وارد صحنه مبارزه با انسان می شدند. پاستور، پارادایم دیگری در برابر این آسیب‌ها پیش گرفت و آن پارادایم مقاوم سازی بدن از طریق واکسن و ورود باکتری و ویروس ضعیف به بدن بود. این رویکرد به دنبال مرگ و نابودی ویروس نبود و لکن ویروس جدید، زحمت دیگری در تولید واکسن جدید برای بشر فراهم می ساخت. پارادایم طب سنتی بدون جنگ با ویروس و باکتری، مقاوم سازی بدن از هر گونه آسیب است؛ با توصیه های سبک زندگی و چگونگی خوردن و آشامیدن و تجویز داروهای گیاهی تقویت و کمک کننده طبیعت مدبره بدن که هم توان و مقاومت بدن را مقابل هر گونه آسیب میکروبی بالا می برد و هم عفونت ها را زایل می سازد. این سه پارادایم مبتنی بر مبانی هستی شناختی و طبیعت شناختی و معرفت شناختی و انسان شناختی است. (رک به: فلسفه علوم انسانی و روش شناسی علوم اجتماعی) این مبانی در طب سنتی اجازه نابودی مخلوقات الهی را نمی دهد و‌ همزیستی مسالمت آمیز بین همه موجودات زنده را با نظریه مقاومت فراهم می‌سازد و از جنگ و ستیز با طبیعت و حتی شرور طبیعی پرهیز می کند. این رویکرد، نوعی تسخیر طبیعت است که باعث کنار آمدن موجودات طبیعی با بدن انسان می شود. نقش دعا هم در کنترل امور طبیعی و تقویت روحیه انسان در برابر بیماری در چارچوب این مبانی معنا پیدا می کند. طب سنتی در برابر آسیب ها نه تساهل را می پسندد و نه تهاجم را ؛ بلکه مقاوم سازی کلان را از طریق کمک به طبیعت مدبره بدن دنبال می کند. غلبه طبیعت گرایی و‌ تجربه گرایی در طب مدرن، باعث شده نه تنها تصرف بلکه به تعبیر هایدگر، تعرض و‌ تهاجم بر طبیعت بالا رود و طبیعت هم جنگ جهانی علیه بشریت راه بیندازد. نظریه مقاومت در طب سنتی از مبانی عقلانی و اسلامی بدست آمده است و جا دارد در باب آن گفتگوی بیشتری صورت گیرد. مخالفان طب سنتی به جهت ناآگاهی از فلسفه طب و‌ حتی فلسفه طب مدرن، خود و جامعه را از بهره طب سنتی محروم می سازند. یک حوزوی معممی گمان می کند مدرن یعنی جدید و سنت یعنی قدیم و لذا استفاده از طب سنتی را بازگشت به عصر بوق می خواند؛ در حالیکه نه مدرن به معنای جدید است و نه سنتی به معنای قدیم است. معنای مدرن و سنت را باید در مبانی پیش گفته یافت (ر.ک به: کلام نوین اسلامی و تاریخ فلسفه کاپلستون) و به همین جهت بین علم به معنی ساینس و حکمت تفاوت هست.(رک به: فلسفه فلسفه اسلامی) سیاستمداری از مسئولان نظام پزشکی با تمسخر و‌ بدون دانستن ظرفیت های طب سنتی، آن را تجویز علفی می نامد و اما چشم بر قراردادهای جنایت‌بار مافیای دارو و درمان و پولهای زیرمیزی می بندد. مدیر دیگری هم بی باکانه از تجویز پیوند مدفوع انسان دم می زند و در ادامه ی سیاست دولت منحوس پهلوی اول و با همکاری افراد مدعی علم و فقیر در فلسفه علم به ستیز حداکثری با طب سنتی می پردازد و نسبت به قرارداد کلان و ورود داروهای غیر مصوب جهانی به کشور جهت تست بر مردم مظلوم ایران ساکت می ماند و مشارکت می کند و ننگ بهداشتی بر پیشانی بهداشت ایران می زند و اما همین مدیر اجازه تحقیق و هزینه کرد نسبت به داروهای طب سنتی را نمی دهد و بعد با ترفند فرار به جلو و با ادبیات متبخترانه و ظاهراً بعد از عزل، استعفا می دهد. این وقایع اخیر نشان از فقدان حکمرانی طب و طبابت در کشور دارد که باید مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را جدی بگیرد. ناگفته نماند بشر باید از تجربه بشری بهره ببرد و مجموعه دستاوردهای مثبت طب مدرن و سنتی ایرانی و غیرایرانی را برای پیشگیری و درمان بکار گیرد. میدان کرسی های نظریه پردازی و نقد و‌ مناظره برای گفتگوی علمی و آزاد باز است و هیأت حمایت از کرسیها آمادگی دارد جلسات گفتگو‌ بر پا کند تا حقیقت برای طالبان معرفت روشن گردد. خداوندا منجی بشریت را برسان که به شدت منتظر و‌ محتاجیم. عبدالحسین خسروپناه اول آذر ۱۳۹۹
🔸موضوع: بهترین اخلاق در دنیا و آخرت
🔹 آن کسانی که هوای نفس را سررشته دار زندگی خود میکنند، الهشان هوای نفسشان است. 🔸 آن کسانی که یک انسان سرکشِ متجاوز را در امور زندگی خود، دستش را باز میگذارند، الهشان همان شیطان است. ✅ آن کسانی که به سنّتها و عقیده های پوچ، به طور بیقید و شرط تسلیم میشوند، الهشان همان سنّت و عقیدۀ پوچ است. 💢 هر چه در وجود انسان و در زندگی انسان، بی قید و شرط دستش باز باشد و حکومت و تحکّم بکند، او اله است.
🔰 ❇️نقد کتاب صراط های مستقیم اثر دکتر عبدالکریم سروش 1⃣ بخش اول 📌در ادبیات دینى و سیاسى کشور واژگانى وارد شده که بحث انگیز است. این واژگان به همراه خود طوفان ها و بحران هاى فکرى چندى را در پى داشته است. یکى از این واژگان پلورالیزم دینى است، براى آشنایى با دیدگاه قرآن درباره این موضوع به تحلیل آیات مى پردازیم. 🔸صراط هاى مستقیم یا کثرت گرایى دینى و یا پلورالیزم دینى، هر سه به یک معنا به کار مى رود و دو اصطلاح اول، برگردان اصطلاح اخیر است. «پلورال» (plural) به عنوان اسم و یا صفت به کار مى رود و به معناى «جمع و کثرت» است. 🔹در حقیقت واژه یاد شده حاکى از «کثرت» و «تعدد» است و پسوند «ISM» از گرایش حکایت مى کند و به همین جهت در عرصه هاى گوناگون، اعم از «دین»، «فلسفه»، «اخلاق»، «حقوق»، و «سیاست» به کار مى رود. این نظریه در نیمه دوم قرن بیستم، توسط دکتر میمندى نژاد در ایران مطرح شد، ولى گرمى بازار چنین اندیشه اى از دو کتاب «فلسفه دین» و «صراط هاى مستقیم» است. 📌«فلسفه دین» نوشته «جان هیک» مسیحى (متولد ۱۹۲۲) است. او در این کتاب، این مسأله را در پرتو تلقى جدیدى که در وحیانى بودن کتب آسمانى دارد، مطرح کرده و در اثبات آن مى کوشد و پافشارى مى کند. ♦️ نگارش دکتر عبدالکریم سروش است و وى نظر جان هیک را پذیرفته و آن را در قالب حکایات و تمثیلات ریخته و با همان نام منتشر کرده است. گذشته از محتواى خود کتاب، نام آن، به نوعى با قرآن که راه نجات و رستگارى را منحصر در یک راه مى داند، در تضاد است. آن جا که مى فرماید: «وَأَنَّ هَـذَا صِرَ طِى مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَ لِکُمْ وَصَّـکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (سوره مبارکه انعام، ۱۵۳ ) ♻️متأسفانه برخى از طرفداران این نظریه، در سال هاى اخیر آن را در مجامع و تریبون هاى مختلفى براى عموم مردم، مطرح کردند که چه بسا موجب سردرگمى مخاطبانى گردید که آشنایى کامل با مبانى نظریه پلورالیزم و اسلام ندارند و به تعبیر متفکر شهید مطهرى «عصر ما از نظر دینى و مذهبى خصوصاً براى طبقه جوان، عصر اضطراب و دودلى و بحران است.» 📍از این رو ضرورت ارائه یک بحث شفاف و به دور از هرگونه غرض ورزى و افراط و تفریط براى نسل جوان بیش از پیش احساس مى شود. 1⃣ ضرورت دین 📌در ابتداى بحثِ تکثر ادیان باید این نکته تنقیح گردد که انسان به وجود دین و بعثت پیامبران نیازمند است یا نه؟ در پاسخ مختصر آن باید گفت: که هدف از آفرینش انسان رسیدن به ساحل نجات و خوشبختى است و تأمین آن با شکفته شدن استعدادهاى نهفته او میسّر مى شود. و از طرفى انسان، خود توان شناخت استعدادهاى نهفته خود را به طور کامل ندارد و نمى تواند تمام قوانین اساسى فردى، اجتماعى به منظور تأمین سعادت خود و اجتماع وضع کند. 📌از این رو، حکمت و لطف الهى اقتضا مى کند که انسان را در این ره، بى رهنما نگذارد و با فرستادن پیامبران هادى انسان گردد. 2⃣ مواجهه با ادیان ناسازگار 💠 بعد از احساس ضرورت انتخاب دین و بعثت انبیا، انسان وقتى قدم در عرصه انتخاب دین مى گذارد، در نگاه آغازین، متوجه وجود ادیان و مکاتب متکثرى مى شود که هر کدام کثیرى از مردم را به سوى خود جذب کرده اند. در همین نگاه آغازین، متوجه تعارض بنیادین میان ادیان موجود مى شویم. براى نمونه، مى توان به ادیانى که به «آسمانى» معروفند، اشاره کرد. 📌دین یهودیت و مسیحیت، هریک به نوعى به شرک و تعدد «اله» معتقدند. آیین زرتشت با طرح دوگانه پرستى (یزدان و اهریمن) در عداد ادیان شرک آلود قرار گرفته است؛ و از سوى دیگر اسلام منادى توحید محض است و خطاب به قوم یهود و مسیح، در قرآن کریم آمده است: «یَـأَهْلَ الْکِتَـبِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَة سَوَآءِ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْـًا (سوره مبارکه آل عمران، ۶۴). ♻️از وجود تناقضات در ارکان ادیان آسمانى موجود به راحتى مى توانیم وضعیت ادیان دیگر را تشخیص بدهیم. 🔹ادامه دارد...
حضور طلبه ی جهادی جناب حجت الاسلام طاهرلویی فردا ساعت ۸.۳۰ صبح برنامه چاپ اول از شبکه ی خبر
✨ برای عمل جراحی معده آیت الله العظمی سید محمد هادی به ایران آمد. بولون، پس از عمل، زمانی که وی در حال به هوش آمدن بود از مترجم خواسته بود عباراتی که وی در حین به هوش آمدن می گوید، را برایش ترجمه کند. معلوم شد آیت الله میلانی در آن هنگام قسمت هایی از دعای ابوحمزه ثمالی را خوانده است و پس از این جریان بود که بولون اسلام آورد و شیعه دوازده امامی شد. وقتی از وی دلیل این کار و اقدامش را پرسیدند، گفت :تنها زمانی که انسان، شاکله وجودی خود را بدون اینکه بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده دیدم که این آقا تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کاتنربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم و دیدم که او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می‌کند.... در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است. پروفسور بلون وصیت کرده بود که در شهر محل دفن آیت الله میلانی(( یعنی مشهد مقدس)) دفع می شود پیکر پروفسور بولون اکنون در مرقد خواجه ربیع در مشهد مقدس است.
حاج اسماعیل دولابی(ره): هر وقت كسی شما را اذيّت كرد و ناراحت شديد نمیخواهد به كسی بگوييد! بلكه كنيد هم برای خودتان و هم برای كسی كه شـما را اذيّت كرده است! بگـو بيچاره كار بدی كرده است اگر فهم داشت نمیکرد وقتی میكنی خداوند دوست دارد. خودت باز می‌شوی اصلاً قلبت باز می‌شود...
🔰🔰 ❇️ نقد کتاب صراطهای مستقیم، اثر دکتر عبدالکریم سروش 🔻بخش دوم 🔸۳. یک دین یا چند دین؟ 📌در برخورد و مواجهه با ادیان مختلف این سؤال براى ذهن هر متفکرى مطرح مى شود که آیا به راستى همه این ادیان مختلف و بعضاً متناقض، برحقند؟ یا این که دین حق و صراط مستقیم یکى بیش نیست؟ و بقیه ادیان از حقیقت و خواسته الهى دور شده اند. 🔹با تأمل در حکمت ضرورت دین که عبارت است از وجود نیازهاى فطرى و ثابت انسان و از سوى دیگر یکى بودن فرستنده ادیان، به نظر مى رسد پاسخ سؤال مذکور چندان مشکل نباشد، زیرا فرستنده دین خداوند حکیم و خیرخواه است که با برآوردن نیازهاى فطرى انسان و به فعلیت رساندن استعدادهایش سعادت او را تأمین مى کند. در این صورت، فرستادن ادیانى که با یکدیگر از حیث ماهیت مختلفند، توجیه پذیر نیست. 🔸قرآن و وحدت دین 📌با رجوع به قرآن کریم در مى یابیم که خداوند نه تنها دین حضرت محمد(ص) را «اسلام» مى نامد، دین پیامبران پیشین را نیز به همین نام توصیف مى کند، مثلا در آیه اى آیین حضرت ابراهیم(ع) را اسلام مى شمرد: «مَا کَانَ إِبْرَ هِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَـکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (سوره مبارکه آل عمران آیه ۶۷ ). ♻️و در آیه دیگر، پیامبر اسلام با اشاره به اسلام که تنها صراط مستقیم است، از راه هاى دیگر منع مى کند: «وَأَنَّ هَـذَا صِرَ طِى مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ (سوره مبارکه انعام، آیه ۱۵۳). 📌شهید مطهرى با تذکر این نکته که دین در اصطلاح مورخان و مردم به صورت جمع و متعدد به کار مى رود، موضع قرآن را چنین تقریر مى کند: «از نظر قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکى است، همه پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران غیر صاحب شریعت به یک مکتب دعوت مى کرده اند. اصول مکتب انبیاء که دین نامیده مى شود، یکى بوده است». 🔸تکامل دین و اختلاف شرایع 📍از مطالب گذشته روشن شد که «دین» اصول اعتقادى ثابت مطابق نیازهاى فطرى بشرى است و «شریعت» تعدادى احکام فردى و اجتماعى است که بعضى از آن ها برحسب ضرورت و تحول نیازهاى بشر قابل تغییر است. به دیگر سخن، ماهیت دین در همه اعصار یکى است، امّا با بالا رفتن استعدادها و قابلیت هاى مخاطبان، دین نیز جامع تر مى شود. 🔸خطاى تشبیه پیامبران به فلاسفه مدعیان پلورالیزم پنداشته اند که همان طور که در جهان نه یک فلسفه بلکه فلسفه هاى مختلفى هست که نشأت گرفته از اختلاف اندیشه هاست، به همین شکل نیز ادیانى که پیامبران مختلف مى آورند، مانند مکاتب فلسفى، رنگ اختلاف به خود مى گیرند. 🔹بطلان این قیاس نیازمند توضیح بیشترى نیست زیرا منشأ اختلاف در فلسفه ها به اختلاف فیلسوفان و افکار مختلف یک فیلسوف بر مى گردد؛ در حالى که مصدر ادیان، خداوند حکیم و عالم است که علم او ازلى و تغییرناپذیر است. پیامبران، علاوه بر برخوردارى از نبوغ، از طریق وحى به مبدأ هستى و علم ازلى نیز متصل اند. 🔸راز ختم نبوت 📌از مطالب گذشته مى توان به راز ختم نبوت به دست پیامبر اکرم(ص) پى برد زیرا انسان بعد از طى مراحل مختلف، قابلیت دریافت برنامه کلى هدایت خود را پیدا مى کند و از این مرحله به بعد انسان با رشد و تکامل عقلانى خود مى تواند بدون پیامبر و با اتکا به کتاب مقدس او و ائمه هدى طى طریق نماید. 🔸ادامه دارد...
به اطلاع می رساند سلسله صوت های کوتاه آموزشی با موضوع تقریر نویسی توسط استاد وحیدی برای استفاده عزیزان در کانال بارگذاری می شود.
📚 🍀 🔹شما بارها شنيده ايد كه على(عليه السلام) در تمام عالم با دو چيز شناخته مى‌شود. هر جا از على(عليه السلام) سخنى گفته مى‌شود، عدالت و عبادت او به ذهن مى‌آيد. على(عليه السلام) از عابدترين و نيز از عادل ترين انسان ها شناخته شده بود. 🔸على(عليه السلام) در حال بيل زدن در مزرعه هم نماز نافله مى‌خواند. در هر شبانه روز پانصد يا هزار ركعت نماز مى‌خواند و همه او را مى‌شناختند. اما وقتى خبر رسيد كه على(عليه السلام) در كوفه، در مسجد به شهادت رسيده است مردم شام گفتند مگر على(عليه السلام) هم نماز مى‌خواند؟ ♻️و همين طور ساير ائمه اطهار(عليهم السلام)و بزرگان دين، هر كدام به صورتى مورد تهمت قرار گرفتند. بالاترين حجت بر تمام انسان ها قرآن كريم است. از روزى كه حضرت آدم(عليه السلام) خلق شده است تا پايان زندگى انسان بر روى كره زمين حجتى رساتر، روشن تر و هدايتگرتر از قرآن نخواهد بود. ♦️اما همين قرآن را مورد تفسيرهاى غلط قرار داده بودند و حالا هم چنين مى‌كنند. همه طوايف مسلمين با همه اختلافاتى كه در مذاهبشان دارند به نحوى به آيات قرآن تمسك مى‌جويند. در مورد يك مسأله، هم آن كسى كه آن را اثبات مى‌كند و هم آن كه آن را نفى مى‌كند، به آيه قرآن تمسك مى‌كنند. چه آن ها كه قائل به جبرند و چه آن ها كه قائل به تفويض، هر دو گروه به آيات قرآن تمسك مى‌كنند. يعنى قرآن مورد ابهام قرار مى‌گيرد. اين كه چرا قرآن به گونه اى است كه مى‌توان براى آن تفسيرهاى مختلفى كرد، مسأله اى است و به بحث مفصلى احتياج دارد. 📍ولی قطعاً عامل عمدى هم در اين جريانات وجود دارد. يعنى كسانى عمداً مى‌خواهند قرآن را طبق رأى خودشان تفسير كنند. همه اين كارها از جهل و اشتباه نيست. 📌اين تحريف هاى معنوى، مسخ شخصيت ها، تهمت و افتراها درباره هر گونه حجت الهى وجود دارد. روشن ترين حجت ها قرآن است و اين ابهام ها در آن هم وجود دارد. بالاترين انبيا و راهنمايان انسان ها، پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و پس از ايشان اميرالمؤمنين(عليه السلام) بود. اين ابهام ها درباره هر دو بزرگوار وجود داشت. مى‌دانيد بعد از آن كه بيست و پنج سال از وفات پيامبر(صلى الله عليه وآله)گذشته بود، اولين كسانى كه با اميرالمؤمنين(عليه السلام) بيعت كردند، همان اصحاب نزديك و بعضى از اقوام و خويشان اميرالمؤمنين(عليه السلام) بودند، مثل زبير كه پسر عمه پيغمبر(صلى الله عليه وآله) و على(عليه السلام) بود. اين ها از اولين كسانى بودند كه با على(عليه السلام) بيعت كردند و بعد از چند روز گفتند على(عليه السلام) قاتل عثمان است. به بهانه خونخواهى عثمان، با على(عليه السلام) جنگ كردند. ♻️ بسيارى از مردم را به اشتباه انداختند كه عثمان به دست على(عليه السلام) كشته شده است، پس بايد با او جنگيد. همان كسانى كه با او بيعت كرده بودند، ابتدا جنگ جمل و بعد هم ساير جنگ ها را به راه انداختند. 🔹امروز وقتى مى‌خواهيم با برادران اهل تسنن درباره اسلام، يا درباره شخصيت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و رفتار و گفتار ايشان صحبت كنيم، ابهام وجود دارد. مثال ساده اى بزنم تا ببينيد چه قدر ابهام مى‌تواند وجود داشته باشد. پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در طول بيست و سه سال رسالت الهى خود، با مردم محشور بود، مردمى‌ترين پيغمبر و مردمى‌ترين رهبر بود. هميشه در ميان اصحاب خود به گونه اى بود كه وقتى كسى وارد مسجد مى‌شد معلوم نمى‌شد كدام پيغمبر(صلى الله عليه وآله) است. تا به اين اندازه مردمى و به قول معروف خاكى بود. هميشه رفتار و كردارش جلوى چشم مردم بود. آيا مردم در طول بيست و سه سال نمى‌ديدند پيامبر(صلى الله عليه وآله) چگونه وضو مى‌گيرد؟ آيا اين مسأله اى بود كه براى مردم مخفى بماند؟ دست كم ده سال مردم مكه و مدينه ديده بودند كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) چگونه وضو مى‌گيرد، بسيارى از اوقات آب وضوى پيغمبر(صلى الله عليه وآله) را براى تبرك مى‌بردند. اما بعد از چندى اين مسأله مطرح شد كه هنگام وضو گرفتن آب را چگونه بايد بريزيم؟ مگر مردم وضو گرفتن پيامبر(صلى الله عليه وآله) را نديده بودند؟ اين كه يك امر سرّى نبود، ساده تر از اين امر ديگر چيست؟ 📍كسانى مى‌خواستند به رفتار پيامبر(صلى الله عليه وآله) اقتدا كنند و به ايشان تأسى داشته باشند، اما عواملى در كار بود كه مى‌خواست ابهام ايجاد كند و در رأس اين عوامل، شيطان بود. شياطين انس هم كمك مى‌كردند. ✍ آیت الله مصباح یزدی
⚫️ یک سند تکان‌دهنده 👈 این حروف را می‌نویسم در حالیکه یکشبانه‌روز است گرسنه هستم... 🔰 رضوان‌مقام، حضرت آیت‌الله سیّد شهاب‌الدّین مرعشی نجفی بر نسخه‌ای خطّی از کتاب "فوائد بحرالعلوم" نوشته‌اند: کتاب فوائد سیّدمهدی نجفی را خریدم به پولی که از سه ماه نماز استیجاری به دست آورده بودم. و منِ محزون، شهاب‌الدّین حسینی مرعشی نجفی هستم. و این حروف را در حالی که گرسنه هستم می‌نویسم! زیرا یک روز و شب است که به دلیل نداشتن وجه، چیزی نخورده‌ام! و امیدوارم به برکت اجداد طاهرینم علیهم‌صلوات‌الله بر این سختی و گرفتاری بتوانم صبر نمایم. ✍🏻 نوشته شد به تاریخ ۱۳۴۱، در مدرسه قوام - نجف أشرف
ولادت امام حسن عسکری علیه السّلام پدر بزرگوار امام عصر عج را به تمامیِ سربازان امام زمان مخصوصا طلاب محترم حوزمون تبریک عرض میکنیم...
گفــتم: اگر جنگ تمام شد آرزوی شما به عنوان یک فرمانده چیست؟ گفــت: تنها آرزوی من این است که یک مرکزفرهنگی داشته باشم و روی بچه‌های جوان کــارکنم و بتوانم مسائـل مربوط به دوران دفاع مقدس را به نسل جـــوان منتقل کنم. "شهیدحاج منصورخادم صادق"
آیت‌اللـہ مجتهـدی‌تهــرانی(ره): یکی از ڪارهای جاهلانه انتقام گرفتن اسـت، به شڪرانه‌ی اینڪـہ خدا بهـت قدرت داده و می‌تونی انتقـــام بگیری، انتقام نگیــر و عفوش ڪن. حالا او به شما یک بدی کرده، شما صرف نظر کن. اگر صرف نظر کنی، خدا هم در قیامت صرف نظر می‌ڪنـہ. ما این همه گنـــاه کردیم، توقع‌داریم خدا ما رو ببخشه و از ما بگذره، اما ڪسی ڪـہ به ما بدی کرده و اومده عذر خواهی هم می‌کنه، حاضــر نیستیم ببخشیم! انســـان باید گذشـت داشتـہ باشـہ...
🔰🔰 ❇️نقد کتاب صراط های مستقیم، اثر دکتر عبدالکریم سروش 🔻بخش سوم 🔸دلایل انحصار صراط مستقیم به اسلام 📌تا اینجا ما به تحلیل دو اصل مهم «ضرورت دین» و «وحدت دین» پرداختیم. این دو بحث نقش کلیدى در روشن شدن زوایاى بحث «پلورالیزم» دارد و بعد از گذر از این دو مرحله انسان براى تعیین دین حق و برتر، از بین ادیان مختلف، نیازمند معیارهایى براى تعیین و شناخت دین حق است. 🔹البته ملاک و معیار تشخیص دین حق از باطل را مى توان از دو نظر متفاوت یعنى درون دینى و بیرون دینى جستجو کرد امّا در این جا به ادله اى که شهید متفکر بدان اشاراتى داشته است، بسنده مى کنیم: 📍۱.حکم عقل به انتخاب دین کامل و برتر 🔸گفتیم که عقل بعد از احساس ضرورت و وحدت دین الهى به انتخاب دین بدون فحص از حقانیت و برترى آن نسبت به ادیان دیگر، اکتفا نمى کند بلکه دنبال معیار مى گردد. ♦️یکى از این ملاکها ارزیابى و سنجش ادیان موجود از نظر جامعیت و مطابقت با نیازهاى فطرى انسان است که در اینجا به مقایسه دو دین بزرگ جهان که مدعى حقانیت نیز هستند، یعنى اسلام و مسیحیت، مى پردازیم: 📌۱.جهان بینى اسلام بر اصل توحید استوار است و جهان بینى مسیحیت بر تثلیث. 📌۲.وحى منُزَل بودن قرآن کریم، دست نویس و جبرى بودن انجیل. 📌۳.اشتمال قرآن بر تعدادى مضامین عالى و انواع اعجاز؛ و اشتمال کتاب مقدس بر آموزه هاى ناسازگار با عقل مانند تجسم خدا و گناه فطرى و مسأله فدیه. 📌۴.داعیه جهانى بودن اسلام و نسخ ادیان پیشین، اعلام موقتى بودن تورات و انجیل و بشارت به ظهور پیامبر پسین. 📌۵. عدالت و ظلم ستیزى اسلام، توصیه به ستم پذیرى از اشخاص و حکومت در انجیل. 📌۶.و بالاخره وجود قوانین و احکام اجتماعى، اقتصادى، حقوقى، جزایى در اسلام، منطبق با نیازهاى فطرى بشرى مثل اصل شورا، قداست شغل، حرمت رشوه، ربا و احتکار، توصیه به دفاع از حقوق خصوصى و اجتماعى و جهاد در مقابل متجاوزان، احکام حدود و دیات به منظور اصلاح جامعه و پیشگیرى از وقوع جرایم. 🔸۲.خود سوز بودن پلورالیزم ♻️به نظر مى رسد نظریه پلورالیزم و پذیرش حقانیت ادیان، وقتى پایش به قلمرو دین اسلام برسد یعنى مطابق مبناى خود بخواهد حقانیت اسلام را نیز بپذیرد، دست به انتحار زده است. 📍توضیح این که پذیرفتن حقانیت دین یهود یا مسیح هیچ منافاتى با پذیرش حقانیت ادیان دیگر ندارد بلکه چه بسا مطابق اصول یهود و مسیح نیز باشد چرا که در آن ها وعده و بشارت ظهور دین بر حق پسین داده شده است و شخص معتقد به پلورالیزم مى تواند بعد از پذیرش حقانیت یهود و مسیح سراغ ادیان دیگر برود، امّا وقتى آیین اسلام را نیز یکى از ادیان بر حق معرفى مى کند معناى آن این است که اسلام و اصول مسلم آن نیز برخاسته از حقیقت است. ♻️در اینجاست که با یکى از اصول مسلم اسلام یعنى اصل «نسخ» ـ که بر انقضاء حقانیت ادیان پیشین دلالت مى کند ـ مواجه مى شود. در این صورت، اگر آن را نیز بپذیرد، لازمه اش دست کشیدن از ادعاى تعدد ادیان است پس: 📌«لازمه ایمان به همه پیامبران این است که در هر زمانى تسلیم شریعت همان پیامبرى باشیم که دوره اوست، و قهراً لازم است در دوره ختمیه آخرین دستورهایى که از جانب خدا به وسیله آخرین پیامبر رسیده است عمل کنیم و این لازمه اسلام یعنى تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالتهاى فرستادگان اوست.» 3⃣ حکم عقل به پیروى از پیام آخر 📌بعد از پذیرفتن حقانیت ادیان در عرض هم، عقل دلیلى دیگر براى انتخاب اسلام مى یابد و آن این که عقل حکم مى کند که مکلّف، پیام و تکلیف آخر مولى را براى خود مبناى عمل و حجت قرار دهد. از این رو مى باید اسلام را برگزید. 🔸«لازمه تسلیم خدا شدن پذیرفتن دستورهاى اوست و روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور خدا همان چیزى است که آخرین رسول او آورده است.»
📚 🍀۱۴ 🔹در ميان همه اين حوادث و در ميان همه گفتارها و رفتارهايى كه از انبيا و اوليا سر زده است، چيزى كه قابل تحريف و مسخ نيست و ممكن نيست كه آن را به غلط تفسير كنند اين است كه امام حسين(عليه السلام) براى ترويج دين كشته شد، و در اين راه تمام ياران او نيز شهيد شدند، و حتى طفل شيرخواره او هم به شهادت رسيد. اين تاريخ را كسى نتوانسته است تحريف كند. 📍البته در بعضى از جزئيات اختلاف بوده است. مثل اين كه جمعيتى كه از كوفه آمدند سى هزار نفر بودند يا صد و بيست هزار نفر؟ كم تر بودند يا بيش تر؟ طبيعى است كه به آسانى نمى‌توان آمار گرفت. در ساير قضايا هم اين گونه اختلافات وجود دارد. اما اصل اين حادثه و اين كه امام حسين(عليه السلام) براى دين خود قيام كرد تا آن جا كه با لب تشنه شهيد شد و تا آن جا كه زن و بچه او را اسير كردند، اين قابل تحريف نيست. نه مى‌توان گفت اين كار انجام نپذيرفته است و نه مى‌توان گفت كه اين كار براى دنياپرستى بوده است. ❓مگر براى رسيدن به مقام راهى بهتر از اين نبود؟ كسى كه اهل مقام است، وقتى ببيند جانش در خطر است راهى براى صلح پيدا مى‌كند. شب عاشورا هم به او پيشنهاد كردند، روز عاشورا هم به او پيشنهاد كردند بيا با يزيد بيعت كن تا سالم بمانى. قبول نكرد و فرمود: «‌هَيْهات مِنّى الذِّلَة‌»؛ جريان حرّ و ساير حوادث پيش آمد. 🔺به اين مطالب اضافه كنيد آنچه را ما معتقديم و با سندهاى متظافر ثابت شده است و قرائن فراوانى وجود دارد كه امام حسين(عليه السلام) مى‌دانست كشته مى‌شود. اگر كسى بگويد علم امامت نداشت و الهام خدايى نبود، بنابر حديث هايى كه از خود پيغمبر(صلى الله عليه وآله)رسيده بود مى‌دانست كه كشته مى‌شود. در آن بيانى كه خودش فرمود: «‌كَأَنّى بِأَوْصالى يَتَقَطَّعُها عسْلانُ الْفَلَواتَ بَيْنَ النَواويسَ وَ كَرْبَلا‌»، گويا مى‌بينم كه درندگان بيابان، گرگ هاى بيابان بند از بند من جدا مى‌كنند. و نيز آن خواب هايى كه ديده شد. مانند آنچه در داستان على اكبر(عليه السلام) شنيده ايد. اگر اين ها را ضميمه كنيم، به اين معناست كه امام حسين(عليه السلام) مى‌داند پايان اين جريان كشته شدن است، اما با اين حال، زن و فرزندانش را با خود برد. آيا براى اين بود كه به پول برسد؟ به مقام برسد؟ به شهوات دنيا برسد؟ در بيابان كربلا كدام شهوات انسان تأمين مى‌شود؟ 🔅به هيچ وجه نمى‌توان اين حادثه را به گونه اى تفسير كرد كه اين قيام براى دنيا خواهى، براى رياست طلبى و براى قدرت طلبى بود. هيچ چيز جز اين نبود كه براى احياى دين جدّش كشته شد. 🔸البته ممكن است كسانى بگويند حسين(عليه السلام) اشتباه كرد. بعضى از متعصبين و ناصبى هاى منسوب به اسلام هستند كه مى‌گويند حق نبود كه حسين(عليه السلام) اين كار را بكند. اما قبول دارند كه او اين كار را براى احياى دين انجام داد. ♻️ اين حادثه با همه ويژگى هايش يعنى ويژگى هايى كه در خط دادن به انسان، و در آموختن درس فداكارى مؤثر است، قابل خطا نيست؛ و در اين كه حجت بر مسلمانان تمام شده باشد و بدانند كه اگر شرايطى مثل شرايط زمان امام حسين(عليه السلام) پيش آمد، بايد همان حركت را انجام دهند، قابل تفسير غلط نيست. البته كسى اين گونه القاء شبهه نكند كه فلانى گفته است بايد مردم حادثه عاشورا را تكرار كنند. مى‌گويم اگر آن شرايط پيش آمد، بايد همان كار امام حسين(عليه السلام) را انجام دهيم. به هر حال، ويژگى امام حسين(عليه السلام) در اين است كه اين حركت او به هيچ وجه قابل تفسير غلط نبود و چنين ابهامى در اطراف آن به وجود نمى‌آمد كه براى دنيا پرستى و رياست طلبى اين كار را كرده باشد. 🔻اين است كه هر كس به اين حادثه توجه كند، نور هدايت در دلش مى‌تابد و وجدانش بيدار مى‌شود، عواطف مذهبى او شكوفا مى‌شود و احساس مسئولیت در دلش پديد مى‌آيد. آيا دينى كه سزاوار است شخصيتى مانند حسين(عليه السلام) با تمام بستگان و حتى با طفل شيرخواره اش براى آن شهيد شود، من و شما در برابر آن مسئولیت نداريم؟ آيا چنين چيزى ممكن است؟ اين است كه «‌اِنَّ الْحُسَيْنَ... مِصْباحُ الهُدىً‌» اين چراغى است برافروخته فراروى انسانيت تا روز قيامت، كه هر كس از هر جا به اين چراغ نگاه كند راه را پيدا مى‌كند و كسى نمى‌تواند در آن ابهامى ايجاد كند. ✍ آیت الله مصباح یزدی