معرفی ایت الله محمدصادق (محیالدین) حائری شیرازی ، شهر #شیراز #قم :
🔻ایت الله حائری ، از اولیا الهی ای بوده اند ، که در زمان حیاتشان بسیار گمنام بوده اند...
🔻ایت الله حائری ، قدیمی ترین شاگرد مرحوم حاج اقای یعقوبی قائنی می باشند ، ایشان حدود 50 سال شاگرد ایشان بوده اند...
خیلی از شاگردان حاج اقای قائنی ، توسط ایت الله حائری با ایشان اشنا شده اند...
ایت الله حائری در اسفند 1315 در شیراز در خانواده ای اصیل و روحانی که به تعبیر وی ، رغبتشان الی الله بود ، به دنیا امد.
پدرش ایت الله عبدالحسین حائری مجتهدی زاهد و عارفی بود که جز به ضرورت سخن نمی گفت و مادرش بانویی مسلمان ، پارسا و دین باوری بود که دوران منع حجاب رضا خانی ، نزدیک به 25 سال به اعتراض در خانه نشست.
وی از دوران نوجوانی و جوانی تحت تاثیر تربیت عرفانی پدر و سپس برخی عرفای بزرگ به سیر و سلوک مشغول شد و عارف اهل رازی بود.
🔻ایشان مدتی نیز ، از مرحوم حاج اسماعیل دولابی بهره برده اند....
منابع :
کتاب سفینه الصادقین
کتاب خرمن معرفت
در پست های پایین ، توضیحات بیشتری در مورد ایشان داده خواهد شد👇
@shia5t
معرفی آیت الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی ، شهر #شیراز :
عارف فرزانه آیت الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی ، در سال ۱۲۹۶هجرى شمسى در خانواده اى کریم الاصل و نجیب النسل در شیراز متولّد شدند.
آیت الله شیخ حسنعلی نجابت شیرازی مقدمات علوم را در شهر خویش آموخت و در سن ۱۵ سالگی به حوزه علمیه نجف اشرف عزیمت نمود. وی از پرورش یافتگان حوزه علمیه نجف اشرف است ؛ در نجف اشرف پس از گذراندن سطح، در مراتب عاليه، معقول را نزد مرحوم آيتالله العظمی حاج شيخ علی محمد بروجردی «ره» و فقه و اصول را نزد آيات عظام سيد ابوالحسن اصفهانی «ره»، سيد عبدالهادی شیرازی «ره» و سيد ابوالقاسم خویی «ره» گذراندند. در ۲۸ سالگی به درجه اجتهاد نائل آمدند. عمده اجازات ایشان از اساتید فوق الذكر بود.
🔻ایشان پس از دریافت اجازه اجتهاد در سن ۲۸ سالگی به محضر عرفانی ولی کامل الهی آیت الحق سید علی قاضی راه مییابد و با این که مدت کمی در محضر اقای قاضی بوده اند ، سید علی اقای قاضی به ایشان عنایت ویژه ای داشته اند؛ چنانکه آیت الله قاضی در مورد ایشان فرمودهاند: «شیخ حسنعلی اهل حرم است» و این همه بخاطر خضوع و تسلیم بودن ایشان بوده است؛خود مرحوم آیت الله نجابت می فرمودند: هفته آخر، آیت الله قاضی فرمودند هر روز بیا اینجا و من هر روز می رفتم، تا روز آخر که در بلندگوی صحن آقا امیرالمؤمنين(علیه اسلام) اعلام کردند که آقای قاضی فوت کرده است.
🔻 آیت اللَّه نجابت می فرمودند: «روز اوّل که خدمت این بزرگوار (حضرت آیت اللَّه قاضى) رسیدم فرموند: فرزند چه کسى هستى؟ بدون هیچگونه معطّلى عرض کردم: فرزند شما. بسیار این مرد بزرگ از جواب من خوشحال شد». این مطلب کمال تسلیم آیت اللَّه نجابت را براى یک ولىّ خدا (آیت اللَّه قاضى) نشان می دهد.
🔻از آیت الله شیخ عباس قوچانی، وصیّ مرحوم آیت الله قاضی قدس سره نقل شده که آیت الله نجابت در این سالیان کوتاه آنچه را ما سالها به دنبال آن بودیم از محضر آیت الله قاضی استفاده نمود.
به علت فضای نامساعد حوزه نجف، شهریه او را که در جلسات مرحوم قاضی شرکت میکرد قطع کردند، لذا بسیار در مضیقه به سر میبرد و برای امرار معاش همواره مشغول نمازهای استیجاری بود.
🔻 آیت الله نجابت پس از رحلت آیت الله قاضی به محضر عرفانی آیت الله انصاری همدانی رحمت الله علیه راه یافته و از مبرّزترین شاگردان ایشان به شمار میآید و مورد نظر تام آن مرحوم بوده است. آیت الله انصاری بارها فرموده بودند که «حساب شیخ حسنعلی از تمام کسانی که به اینجا میآیند جداست ( ظرف استعداد او بسیار فراتر از دیگران است) ؛ گر دریایی از معارف الهی را به حاج شیخ حسنعلی بدهند سیر نمی شود.». نیز فرموده بود که «شیخ حسنعلی چون بخواهد می تواند عالمی را از نور خویش روشن کند».
🔻ايشان از همان اوان ورود به نجف اشرف، به توصية حضرت آيت الله قاضي«ره» بناي رفاقت محكمي با مرحوم شهيد آيت الله دستغيب گذاشتند كه پس از فوت آيت الله قاضي «ره» در محضر عرفاني حضرت آيتالله انصاري «ره» و از آن پس تا زمان شهادت مرحوم شهيد دستغيب «ره» اين رفاقت و پيوند، محكم و پا برجا بود. هم اكنون نيز مرقد مبارك هر دو بزرگوار، در كنار يكديگر، در بقعة امامزاده سيد محمدبن موسي(ع) در شيراز قرار دارد.
مرحوم آيت الله نجابت علاوه بر فعاليتهاي علمي ، خدمات مهمي را در جهت احياي اسلام ناب محمدي(ص) در شهر شيراز انجام دادند كه مهمترين آنها تأسيس حوزة عملية معنوي بزرگ و پر بركتي است كه بنام فرزند شهيد ايشان، «حوزة علمية شهيد محمد حسين نجابت» نام گرفته و فضلاي زيادي را در بعد علمي و معنوي وتربیت کرده است. ايشان در اين حوزه علاوه بر تدريس ادبيات، منطق، فلسفه، كلام، تفسير، فقه و اصول در سطوح عاليه، در دو بعد عرفان نظري و عملي به تربيت شاگردان همت گماشتند.
📚از حضرت ايشان آثار منتشره و غير منتشرة زيادي بجا مانده است كه كتب «بصائر يا قرآن و اهل بيت» كلمة طيبه، توحيد، كلمة عشق، حديث سرو، شرح دعاي رجبيه، ولايت شرعيه مطلقة فقيه، شرح زيارت شعبانيه، و دهها اثر مكتوب و صدها درس مضبوط ديگر از آن جمله است.
اما با اين همه، و عليرغم اينكه توان و درجات علمي ايشان زبانزد خاص و عام بود، نه تنها به دنبال رياست دنيوي نرفت بلكه همة علوم اعم از منقول و معقول و مأنوسه و غريبه را جز به چشم مقدمه ننگريست و عمر پر بركتش را جز در راه توحيد سپري نساخت و به غير از ورود در سرّ ربوبي و لقاي دوست به چيزي نينديشيد و استقامت و پايمرديش در عشق ربوبي باعث شد كه جذبات حق نه تنها تجرد از ماده بلكه تجرد از صورت را نيز ملكة ايشان گرداند.
🍂وفات
سرانجام ايشان در بهمن ۱۳۶۸ در شب شهادت امام علي النقي(ع) جان عاريت را تسليم دوست كرده به لقاء الله پيوست.
@shia5t
معرفی حاج شیخ حسین شبزندهدار جهرمی ، استان #فارس، شهر #شیراز #قم :
🔻اسوه تقوی و معلم اخلاق حاج شیخ حسین شبزندهدار جهرمی در سال ۱۳۰۸ در خانوادهای دیندار در جهرم به دنیا آمد و تابستان سال ۱۳۹۳ دار فانی را وداع کرد.ایشان از شاگردان آیات عظام بهجت، بهاءالدینی، حقشناس، سیّد احمد خوانساری و علاّمه سیّد محمدحسین طباطبایی بودند.
🔻از ویژگیهای برجسته اخلاقی و معنوی این عالم ربانی به تعظیم بزرگان، دلبستگی به اساتیدش به ویژه آیتالله حقشناس، تعهد و تقید دینی، ترویج و تبلیغ دین، مخالفت با هوای نفس، حلم و تسلط بر خود، حفظ آبرو و شخصیت افراد، رضا و تسلیم میتوان اشاره کرد.
💠حکایاتی از ایشان
🔹 تحصیل در قم
وی که حدود هجده بهار از عمرش را پشت سر گذاشته و متون دروس دوره سطح متوسطه را در شیراز خوانده بود، تصمیم گرفت، برای ادامه تحصیلات عالی به قم مهاجرت کند. بدین خاطر نزد استادش آیتالله حدائق رفت و از وی درخواست استخاره کرد. وقتی استاد قرآن را گشود آیه (هنا لک الولایة لله الحق هو خیر ثوابا و خیر عقبا ...) آمد. مضمون استخاره آیندهای روشن و سرنوشتی سعادتمند در این دنیا و رسیدن به مقامات عالی و اجر و ثواب الهی بسیار در آخرت را نوید میداد. وی پس از این استخاره در آغاز سال تحصیلی ۱۳۶۵ق (۱۳۲۶ش) با اجازه پدر و استاد به قم مهاجرت نمود.
🔸پس از سلام به حضرت معصومه، مشکل علمی من حل شد.
مرحوم آیت الله حسین شب زنده دار جهرمی میفرمودند:
مرحوم آیت الله حسین شب زنده دار میفرمودند: در ایامی که کتابِ مکاسبِ شیخ اعظم انصاری را تدریس میکردم، یک شب در اثناء مطالعه برای درس فردا، متوجه بخشی از عبارت کتاب نشدم و هر مقدار به حواشی مراجعه کردم، مشکل حل نشد.
نهایتا تصمیم گرفتم که فردا در درس به طلاب بگویم من این قسمت را متوجه نشدهام! فردا وقتی به سمت محل درس میرفتم با نمایان شدن گنبد مطهر حضرت فاطمه معصومه به ایشان سلام دادم.
بلافاصله بعد از سلام، آن مشکل علمی به عنایت حضرت معصومه حل شد.
🔹این دریا متعلق به آیت الله شب زندهدار است.
شخصی از آقایان روحانی نقل میکردند:
چند روز بعد از فوت مرحوم آیت الله حسین شب زندهدار که بسیار در فراق ایشان اندوهگین بودم، در عالم رؤیا دیدم که از سمت درب خیابان ارم حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه- سلام الله علیها- که روبروی ایوان آئینه است به حرم مشرف میشوم.
ناگهان دیدم که در سمت راست، به جای کلِ محدوده پارک ارم و قبرستان شیخان و مدرسه فیضیه و ... دریایی است که آب آن شبیه آبهای عادی این دنیا نیست و درخشندگی و رنگ خاصی دارد. در حالی که با تعجب به آن دریا نگاه میکردم صدایی شنیدم که میگفت:
این دریا متعلق به آیت الله شب زنده دار است.
این جریان حاکی از سه خصوصیت عظمت، طهارت و مطهریت روح آن بزرگوار در عالم برزخ است.
🔸حفظ آبرو و شخصیت افراد
آنچه از دیر زمان برایم محسوس بوده و هست، اهتمام کامل وی بر حفظ شخصیت افراد است. او سعی دارد چیزی نگوید یا کاری نکند که به آبروی کسی خدشه وارد شود.
نام اشخاص را با احترام میبرد و بر این سیره حتی در غیاب افراد مواظبت دارد. بنده با ایشان بسیار معاشرت داشتهام. یک مورد ندیدم کسی را تحقیر کند و یا کوچک بشمارد و یا فرد و افرادی را به استهزاء و مسخره بگیرد.
طبعا انسانی خشک نیست و مزاج و شوخی در کلماتشان هست. محضرشان جای غیبت افراد نیست. اگر کسی در حضورشان سخنی از دیگران گفت که متمایل به غیبت باشد، به سبک ملایم و به نحوی کار آن طرف را توجیه میکند، بطوری که وجاهت و آبروی او حفظ شود و گوینده هم خجل و شرمسار نگردد و اگر راهی برای توجیه نیافت، در برابر آن گفتار سکوت میکند و سخنی نمیگوید و گوینده هم راهی برای ادامه گفتار خود نمیبیند.
🍁حاج شیخ حسین شبزندهدار جهرمی از منظر بزرگان
👤 آیت الله وحید خراسانی
از فوت ایشان خلأیی شد. اینها نمونه تربیت سلفاند. هر یک از اینها که میرود بَدَلش در این روزگار مشکل است.
👤آیت الله جوادی آملی
«آقای شب زنده دار علما و عملا از شخصیتهای کم نظیر است و از این نظر امتحان خود را خوب داده است».
👤 آیت الله مظاهری
سراسر عمر شریف این عالم پارسا و پرهیزکار، در علم و عمل و تقوا و فضیلت سپری گشت و شاگردان بسیاری از محضر این فقیه اخلاقی خصوصاً از دروس سازندۀ اخلاق ایشان مستفیض گشتهاند.
لوح فشرده باران رحمت ۱، اثری در مورد این معلم اخلاق است که مجموعهای شامل فیلم مستندی از حیات وی، ۱۲ قطعه صوتی از مباحث اخلاقی تفسیری وی است؛همچنین کتابی با عنوان "در مسیر آسمان"در مورد مباحث اخلاقی و معرفتی ایشان به چاپ رسیده است.
🍂وفات
سرانجام ایشان در ۸۵ سالگی در بیمارستان مسیح دانشوری، پس از یک دوره بیماری دعوت حق را لبیک گفت و پیکرش در جوار بارگاه حضرت فاطمه معصومه (س) آرام گرفت.
@shia5t
معرفی آیتالله حاج میرزا علی آقا شیرازی (اصفهانی) ، شهر #شیراز :
1️⃣قسمت اول
⭕️عارفی که نهجالبلاغه مُجسّم و مُسلّم بود
«حاج میرزا علی آقا شیرازی» (۱۳۷۵-۱۲۹۴ ق)، فقیه ، عارف ، حکیم، زاهد عابد، ادیب و طبیب ماهر، از مفاخر علمی و عملی شیعه و از شاگردان سید محمدباقر درچهای و آخوند کاشی بود. وی مبنای درس اخلاق و جلسات وعظ خویش را بر محور نهج البلاغه قرار داد و گروه کثیری از شهرهای مختلف در محضرش گرد آمدند. شهید مطهری از شاگردانش، وی را «نهج البلاغه مجسم» می دانست.
☀️در شیراز دیده به جهان گشود؛ اما از آنجا که سالهای بسیاری از عمر خود را، چه در دوران تحصیل و چه در دوران تدریس، در اصفهان سپری کرد، به "اصفهانی" هم مشهور شد.
او تحصیلات خود را در شیراز آغاز کرد و سپس راهی اصفهان شد تا محضر بزرگانی مانند آیات آخوند ملا محمد کاشی، جهانگیر خان قشقایی، شیخ اسدالله قمشهای، شیخ عبدالحسین محلاتی و میرزا کمال الدین ابوالهدی کرباسی را درک کند.
میرزا علی در اصفهان، همچنین از درس سراسر معنویت آیتالله سید محمدباقر دُرچه ای نیز بهره مند و جذب معظم له شد.
باید گفت همه این استادان، از برترین دانشمندان و انسان های با تقوا زمان خود بودهاند که به طور مثال به نقل قول آیتالله بروجردی درباره آیتالله آخوند ملا محمد کاشی اشاره میشود:"ایشان مجتهد در معقول و منقول بود که هنگام شب و سحر، ذکر ملکوتی "یا سُبّوح" و "یا قُدّوس" از حجره این حکیم الهی بلند بود؛ تا آنجا که برخی بزرگان نقل میکردند که وقتی ایشان ذکر میگفت؛ گویی درختان هم با ذکر وی هم نوا میشدند."
علاقه میرزا علی به طب قدیم هم سبب شد تا وی به محضر حاج میرزا محمدباقر حکیم باشی بشتابد و از درسش استفاده کند.
و اما هجرت به عراق، سکونت در جوار بارگاه نورانی امام امیرالمؤمنین (ع) و استفاده از درس علمای بزرگ حوزه علمیه نجف اشرف، بخش دیگری از زندگی سراسر نور آیتالله میرزا علی آقا شیرازی است؛ آنجا که در درس آیات شیخ الشریعه اصفهانی، ملأ محمدکاظم خراسانی و سید محمدکاظم طباطبایی یزدی حاضر شد و خوشهها برچید.
پس از آن بود که آیتالله میرزا علی شیرازی به اصفهان بازگشت و به تدریس روی آورد و وقتی از وی تقاضا شد تا درس اخلاق بگوید، تمرکز خود را بر متن کتاب شریف نهج البلاغه قرار داد و از آن پس، هیچ درسی نمیگفت مگر آنکه از اقیانوس عمیق و شگرف نهج البلاغه هم گوهری بر میگرفت و به شاگردان تقدیم میکرد.
چنین شد که نهج البلاغه به محور درسهای این عالم ربانی تبدیل شد و حتی طلابی از عتبات عالیات هم برای درک درس اخلاق و مواعظ تأثیرگذار او به اصفهان میشتافتند.
آوازه آیتالله میرزا علی آقای شیرازی چنان گسترده شد که وقتی آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی تصمیم گرفت تا درس اخلاقی در حوزه علمیه قم سامان دهد، با وجود بزرگان زیاد در این حوزه مبارکه، از معظم له دعوت کرد تا از اصفهان به قم بیاید و درس بگوید؛ امری که شهید مطهری را با آیتالله میرزا علی شیرازی آشنا کرد و سبب شد تا شهید مطهری، روزهایی از هفته را به اصفهان برود و از دریای دانش آن استاد بزرگ بهره مند شود.
همین امر سبب شد تا رابطهای عمیق بین این استاد و شاگرد ایجاد شود و پس از آن بود که گهگاهی، آیتالله میرزا علی آقای شیرازی هم به قم میآمد و در حجره شهید مطهری اقامت و با علما و مراجع دیدار میکرد.
اینچنین است که علاوه بر آیتالله مطهری بزرگانی مانند آیات سید روح الله خاتمی، شیخ احمد فیاض و همچنین آیات مشکات و ملکان و استاد سید جلال الدین هُمایی از خرمن وجودی آیتالله میرزا علی آقا شیرازی بهره بردند و سیراب شدند.فقیه عارف حاج آقا رحیم ارباب نیز از شاگردان خاص حاج میرزا علی آقا بود، وی به حاج آقا رحیم احترام بسیاری می گذاشت و در اصفهان به نماز جمعه او حاضر می شد.
و اما آیتالله شیخ جواد جبل عاملی، یکی دیگر از شاگردان استاد است که درباره وی میگوید:"خدمت حاج میرزا علی آقا که مرد مذهبی بود، درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه میرفتم که واقعاً کم نظیر بود و برای کسانی که این جلسات علمی را درک نکردهاند؛ تصورش مشکل است.
آنچه میگفت، از دل بر می خاست و بر دل می نشست."
شاگرد دیگر معظم له هم آیتالله فاضل لنکرانی است که درباره استاد چنین فرموده است:"مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی ... انصافاً اخلاقیِ علمی و عملیِ متجسّم بود و هر کس که با ایشان برخورد میکرد، مورد تأثیر و جاذبه او قرار میگرفت."
@shia5t
معرفی آیتالله حاج میرزا علی آقا شیرازی (اصفهانی) ، شهر #شیراز :
2️⃣قسمت دوم
✍️آیت اللّه میرزا علی آقای شیرازی به روایت شهید مطهری
🍃عشق و ارادت داشتن به اهل بیت
شهید مرتضی مطهری درباره استادش، آیت اللّه میرزا علی آقای شیرازی می گوید:
«مرحوم حاج میرزا علی آقا، ارتباط قوی و بسیار شدیدی با پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاندان پاکش داشت. این مرد در عین اینکه فقیه و حکیم و عارف و طبیب و ادیب بود و در بعضی از قسمت ها، مثلاً طب قدیم و ادبیات، تراز اول بود و قانون بوعلی را تدریس می کرد، منبر می رفت و موعظه می کرد و ذکر مصیبت می فرمود، کمتر کسی بود که در پای منبر این عالم مخلص متقی بنشیند و منقلب نشود. خودش، نام رسول اکرم صلی الله علیه و آله یا امیرالمؤمنین علی علیه السلام را که می برد، اشکش جاری می شد.
یکی از سال ها در دهه عاشورا، حضرت آیت اللّه بروجردی از ایشان برای منبر در منزل خودشان دعوت کردند. ایشان در منزل آیت اللّه بروجردی منبر می رفت و مجلسی را که افراد آن، بیشتر از اهل علم و طلاب بودند، سخت منقلب می کرد، به طوری که از آغاز تا پایان منبر ایشان، جز ریزش اشک ها و حرکت شانه ها، چیزی مشهود نبود».
🍁توسل به نهج البلاغه و پرهیز از نام و نشان
شهید مرتضی مطهری از استاد بزرگوارش، حاج میرزا علی آقا شیرازی چنین نقل می کند:
آیتالله حاج میرزا علی آقا شیرازی از بزرگانی است که در تدریس فقه و اصول و عرفان و ادبیات و حتی طبّ هم، حتماً از نهج البلاغه میگفت و در حقیقت با نهج البلاغه میزیست. ایشان هر وقت به قم می آمد، علمای تراز اول قم با اصرار از او می خواستند که منبر برود و موعظه کند. منبرش، بیش از آنکه «قال» باشد، «حال» بود. قبل از برخورد با وی، این کتاب (نهج البلاغه) را نمی شناختم ، او نهج البلاغه مجسّم و مسلّم بود؛ او با نهج البلاغه می زیست و با نهج البلاغه تنفس می کرد. روحش با این کتاب می تپید و نبضش با این کتاب می زد و بر روی منبر، غالبا از نهج البلاغه استفاده می کرد. مواعظ نهج البلاغه در اعماق جانش فرو رفته و برای من محسوس بود که روح این مرد با روح امیرالمؤمنین (ع) پیوند خورده و متصل شده است. نهج البلاغه به او حال میداد و روی بال و پر خود می نشاند و در عوالمی که ما نمیتوانستیم درک کنیم، سیر میکرد. جملههای این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد میکرد.برای ما درگیری او با نهج البلاغه، که از ما و هر چه در اطرافش بود، می برید و غافل می شد، منظره ای تماشایی و لذت بخش و آموزنده بود. غالباً جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان اشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود. خودش، نام حضرت رسول اکرم (ص) و یا حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) را که میبرد، اشکش جاری میشد.من درک محضر این استاد را از ذخائر گرانبهای عمر خود میدانستم و حاضر نبودم آن را با هیچ چیزی معاوضه کنم. سخن دل را از صاحب دلی شنیدن، تأثیر و جاذبه و کشش دیگری دارد.
نماز جماعت عجیبی میخواند و وقتی سوره فجر را در نماز تلاوت میکرد و به آیه "و جیءَ یومئذ بجهنّم یومئذ یتذکّر الانسان و أنّی له الذّکری" میرسید، شانههایش میلرزید و به گریه میافتاد. از امام جماعت شدن پرهیز داشت. سالی در ماه مبارک رمضان، با اصرار زیاد او را وادار کردند که این یک ماهه را در مدرسه صدر اصفهان اقامه جماعت کند. با اینکه به صورت مرتب نمی آمد و قید منظم آمدن سر ساعت معین را تحمل نمی کرد، جمعیت بی سابقه ای برای اقتدا به او شرکت می کردند، به طوری که نماز جماعت های اطراف خلوت شد. او هم که متوجه چنین قضیه ای شده بود، دیگر ادامه نداد.
🔻او از بزرگترین اهل معناست که من در عمر خود دیدهام." رَحْمَةُ اللّه عَلَیْهِ رَحْمَةٌ واسِعَةٌ...
🌼فریاد رسی سید الشهداء علیه السلام
شهید مطهری درباره ارادت و علاقه شدید استادش، میرزا علی آقای شیرازی به امام حسین علیه السلام و فریاد رسی آن حضرت از استادش در شرایط بحرانی، چنین گفته است:
«ایشان یک روز ضمن درس در حالی که دانه های اشکشان بر روی محاسن سفیدشان می چکید، این خواب را نقل کردند: در خواب دیدم، مرگم فرا رسیده است و خود را جدا از بدنم دیدم و مشاهده کردم که بدن مرا به قبرستان، برای دفن می برند. مرا به گورستان بردند و دفن کردند و رفتند. من تنها ماندم و نگران که چه بر سر من خواهد آمد؟ ناگهان سگی سفید را دیدم که وارد قبر شد. در همان حال حس کردم که این سگ، تندخویی و بداخلاقی من است که تجسم یافته و به سراغ من آمده است. مضطرب شدم. در اضطراب بودم که حضرت سیدالشهداء علیه السلام تشریف آوردند و به من فرمودند: غصه نخور، من آن را از تو جدا می کنم».
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
حباب وار بر اندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
ز خاک کوی تو هر گه که دم زند
حافظ نسیم گلشن جان در مشام ما افتد
@shia5t
معرفی آیتالله حاج میرزا علی آقا شیرازی (اصفهانی) ، شهر #شیراز :
3️⃣قسمت سوم
شهید مطهری همچنین در مورد ایشان می گوید : آشنایی با او انقلاب بزرگی در من پدید آمد و عاشق کتاب نهج البلاغه شدم؛به خود جرات می دهم و می گویم او به حقیقت یک «عالم ربانی » بود اما چنین جراتی ندارم که بگویم من «متعلم علی سبیل نجاة » بودم . یادم هست که در برخورد با او هماره این بیت سعدی در ذهنم جان می گرفت:
عابد و زاهد و صوفی همه طفلان رهند
مرد اگر هست به جز «عالم ربانی » نیست
تا آنجا که من اطلاع دارم مردم اصفهان عموما او را می شناختند و به او ارادت می ورزیدند، همچنانکه حوزه علمیه قم به او ارادت می ورزید . هنگام ورودش به قم، علمای قم با اشتیاق به زیارتش می شتافتند . ولی او از قید «مریدی » و «مرادی » مانند قیود دیگر آزاد بود. با همه اینها من ادعا نمی کنم که او در همه دنیاهای نهج البلاغه وارد بود و همه سرزمینهای نهج البلاغه را فتح کرده بود . او متخصص برخی از دنیاهای نهج البلاغه بود و در آنچه متخصص بود خود بدان «متحقق » بود، یعنی آن قسمت از نهج البلاغه در او عینیت خارجی یافته بود . نهج البلاغه چندین دنیا دارد: دنیای زهد و تقوا، دنیای عبادت و عرفان، دنیای حکمت و فلسفه، دنیای پند و موعظه، دنیای ملاحم و مغیبات، دنیای سیاست و مسؤولیتهای اجتماعی، دنیای حماسه و شجاعت . . . این همه از یک فرد، دور از انتظار است . او توانسته بود بخشی از این اقیانوس عظیم را بپیماید و بر قسمتهایی از آن احاطه یابد .
وقتی آیت الله سید محمدرضا خراسانی، رئیس حوزه علمیه وقت اصفهان از ایشان خواست برای طلبه های مدرسه، مباحث اخلاقی مطرح کند، به تدریس نهج البلاغه روی آورد. او وقتی سخن می گفت، تسلط و تبحرش آشکار می شد. یکی از شاگردانش، سید رضا سیادت موسوی می گفت: «غیرممکن بود حاجی لب به سخن بگشاید و از نهج البلاغه چیزی بر زبان نیاورد».
آیت الله سید اسماعیل هاشمی نیز گفته است: «آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی از بزرگ علمایی است که در میان اهل علم و همه مردم قداست وافری داشت در همان اوقات نخستین که برای تحصیل علوم دینی به اصفهان آمدم، از محضر این بزرگمرد استفاده می کردم، به خصوص که در خطب و بیان نهج البلاغه تخصصی خاص داشتند و قطع نظر از تبحر در ادبیات و خطب شریف، آن معنویتی که در خطبه ها نهفته بود، از سیمای این انسان وارسته مشاهده می گردید».
شیخ مهدی خلف زاده که از سال ۱۳۲۴ ه.ق در درس نهج البلاغه ایشان شرکت می نمود و هم حجره ایشان بود، از انقلاب درونی استاد در حال شرح نهج البلاغه سخن گفته است.عالمان بزرگی مانند شیخ جواد جبل عاملی و سید روح الله خاتمی نیز در درس و تفسیر نهج البلاغه این عارف متعبد شرکت نموده اند. از حالت روحانی استاد و تأثیر بخشی بر خلق و خوی شاگردان سخن گفته اند.
آیت الله شیخ جواد جبل عاملی می گوید: خدمت حاج میرزا علی آقا که مرد مذهبی بود، درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه می رفتم که واقعا کم نظیر بود و برای کسانی که این جلسات علمی را درک نکرده اند، تصورش مشکل است. آنچه می گفت، از دل برمی خاست و بر دل می نشست.
آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی که در سال ۱۳۲۷ ه.ش حاج میرزا علی را در اصفهان دیده، می گوید: یکبار او را در بیت آیت الله بروجردی (در قم) دیدم. فرمود: سید رضی در نهج البلاغه خطبه ها را تقطیع کرده و دارم قطعات حذف شده را جمع می کنم و متوجه شده ام که این تقطیعات گاه مخلّ مقصود است.
مرحوم آیتالله میرزا علی آقای شیرازی چنان در اقیانوس نهج البلاغه به غواصی پرداخت که گویی با نهج البلاغه زندگی می کرد.اُنس فراوانی با نهج البلاغه داشت و به سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام به شدت عشق می ورزید و از قیل و قال دنیا و هوا و هوس رها بود.
از عوامل عمده توفیق ایشان در رسیدن به کمالات معنوی، انجام فرائض دینی، عبادات و مستحبات و پرهیز از محرمات، مداومت بر ادعیه و زیارات بود، در مدرسه صدر چون به نماز می ایستاد، با وجود این که می خواست در اختفا نماز بخواند و از امامت جماعت پرهیز داشت، هنوز در رکعت اول بود که صحن و ایوان مدرسه از نمازگزار پر می شد.
به دنیا اعتنایی نداشت، اما حالات زاهدانه او را از وضع محرومان غافل نمی کرد و رسیدگی به دردمندان جزو برنامه هایش بود. اقشار گوناگون مبالغی را به عنوان سهم امام به وی می دادند ولی در مسیر بین محل درس تا منزل همه پولها را به نیازمندان می داد و چون به خانه می آمد، دیگر چیزی در جیبش نبود.وقتی مشغول تدریس شد، گاه در باغچه مدرسه صدر و روی خاک ها می نشست. خانه مسکونی اش به عیالش که از سادات بود، تعلق داشت.
@shia5t
معرفی آیتالله حاج میرزا علی آقا شیرازی (اصفهانی) ، شهر #شیراز :
4️⃣قسمت چهارم
لازم به ذکر است که آیتالله میرزا علی آقای شیرازی (اصفهانی) در دوران حیات پُربار خود، به تحقیق و تصحیح علمی کتب ارزشمندی هم همت گمارد که "تفسیر تبیان" شیخ طوسی و همچنین کتاب "زاد المعاد" علامه مجلسی از آن جمله است. معظم له همچنین تحقیق کتاب "مَن لا یحضُرُه الطّبیب" را نیز برعهده گرفت و به سرانجام رساند.
آن عالم جلیل القدر در عین حال، دروس دیگر و از جمله تفسیر قرآن، فقه، عرفان و ادبیات را هم تدریس و البته آموختههای خود از طبّ را نیز با تدریس کتاب ارزشمند "قانون" شیخ الرئیس ابو علی سینا، به علاقه مندان منتقل میکرد.
🍂آن عالم عامل و فقیه و دانشمند ربانی سرانجام در بیست و چهارمین روز از ماه جمادی الاول سال 1375 هجری قمری در اصفهان به آسمان پر کشید تا بر اساس وصیت نامهاش، به قم منتقل شود و پس از تشییعی باشکوه، در جوار آستان مقدس فاطمی (س) و در قبرستان شیخان، در خاک آرام گیرد...
@shia5t