eitaa logo
پاتوق بچه شیعه ها
2.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
74 فایل
نکات ناب اخلاقی و اعتقادی ارتباط با مدیر کانال @alihasanvand
مشاهده در ایتا
دانلود
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اهمیت حفظ حجاب از نگاه و بدن🙈 خیییلی جالب و علمیه👌👌 پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
آن یار دلنوازم... خاطره ای بسیار زیبا، از استاد زرین کوب نویسنده و تاریخ نگار ایران روز بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویر را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم ، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند، برای همین نمیخواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هر چه بیشتر فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد: ببخشید شما استاد زرین کوب هستید؟ گفتم: استاد که چه عرض کنم ولی زرین کوب هستم. خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند . همین طور که صحبت می کرد، دقیق نگاهش می کردم ، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین و باوقار. می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده، و در اوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه، و چه زیبا غزل حافظ را می خواند. پرسیدم: حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟ گفت: سؤالی داشتم گفتم: بفرما پرسید: شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟ گفتم: خب بله، صددرصد گفت: ولی من اعتقاد ندارم پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد؟( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) گفت: خیلی دوست دارم معتقد شوم ، یک زحمتی برای من می کشید؟ گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه؟ گفت: یک فال برام بگیرید گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت: بفرما مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید فاتحه ای زیر لب خواند و گفت: برای خودم نمی خوام ، می خوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه؟ برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال . حافظ، عاشورا، اگه جواب نداد چی؟ عشق و علاقه ی این مرد به حافظ چی میشه؟ با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوع پرداخته باشد. متوجه تردیدم شد، گفت: چی شد استاد؟ گفتم : هیچی، الان در خدمتتان هستم. چشمانم را بستم و فاتحه ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ ز بر بخوانی در چارده روایت خدای من این غزل اگر موضوعش و وقایع روز و شب یازدهم نباشد، پس چه می تواند باشد ، سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم ، این غزل ، ویژه برای همین مناسبت سروده شده بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی می کرد و گریه می کرد طوری که چهار ستون بدنش می لرزید ، انگار داشتم روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود. متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگه می دونستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم . بلند شدم، دستم را گرفت میخواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم دستش را به نشانه ی ادب بوسیدم. گفت معتقد شدم استاد، معتقد بووودم استاد، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد آن‌روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه ی من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند. پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh
🔰 زیارت عاشورا را چگونه بخوانیم؟ استاد میرباقری ⬅️ زمان در روز عاشورا، باید قبل از زوال (قبل از اذان ظهر) قرائت شود. اما در روزهای دیگر، در هر وقت از شبانه روز میتوان آنرا خواند. . ⬅️ لعن ها و سلام ها این روش که یک بار سلام و لعن گفته میشود و بعد بگوییم: «مائۀ مرۀ» یا «تسع و تسعین مرۀ» در روایات نیامده است. در روایتی چنین آمده که را یک مرتبه و «اللهم العنم جمیعا» را صد مرتبه بگویید. همچنین سلام را یک مرتبه، و چهار سلام آخر یعنی: «السلام علی الحسین، و علی علی بن الحسین، و علی أولاد الحسین، و علی أصحاب الحسین» را صد مرتبه بگویید. البته سند این روایت باید بررسی شود. سایر تلخیص ها هیچ ریشه روایی ندارد. البته اگر کسی به قصد رجاء زیارت عاشورا بخواند و لعن و سلام آن را یک مرتبه بگوید، اشکالی ندارد، ولی این کار، سندی ندارد. . ⬅️ قبل و بعد از زیارت در روایات گوناگون، مستحبات مختلفی برای زیارت عاشورا بیان شده است که روش جمع همه این روایات به این صورت است که: ۱. انسان به صحرا و فضای وسیع و یا بالای بام برود ۲. به قبر سیدالشهداء (ع) اشاره کرده و یک سلام و لعن مختصر بدهد ۳. دو رکعت نماز بخواند ۴. تکبیر بگوید و زیارت ششم (ع) یا زیارت امین الله قرائت کند ۵. زیارت عاشورا را بخواند ۶. دو رکعت نماز زیارت به جا آورد. ۷. دعای علقمه بخواند ضیافت بلا. صص۸۲-۸۸ پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh
4_6030548036826957390.mp3
11.12M
ای لشکر حیدر کرار خنجر یمنی را بردار ماشاالله حزب الله... 🎙 دوباره غوغایی به پا کرده است. افسانه سازش بس کن دشمن نشناسد جز قهر آبروی سازشکاران رفته است تا ابدالدهر ای لشکر حیدر کرار خنجر یمنی را بردار ماشالله حزب الله... ماشالله حزب الله ما خشم خدای جلیلیم هیبت بارش سجیلیم کابوس شب آمریکا نابودی اسراییلیم... پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh
👇 صبح روز #عاشورا امام حسین علیه السلام خطبه‌ای خواندند و سپس جنگ را آغاز کردند: ای بندگان خدا، تقوای الهی پیشه کنید و از دنیا بپرهیزید. دنیا اگر برای کسی ماندنی بود، سزاوارتر بود برای انبیا بماند؛ زیرا آنان به رضای خداوند راضی بودند و به قضای او خشنودتر. اما خداوند متعال دنیا را برای آزمایش و اهلش را برای نابودی آفریده است. پس نوی آن کهنه است و نعمت هایش نابود شدنی. شادی دنیا تلخ می شود و سرایش برای رسیدن است و خانه اش برای دل کندن. پس توشه برگیرید که بهترین توشه تقواست باشد که رستگار شوید. . ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج14، ص218؛ کفایه الطالب، ص429 پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh
#زیارت_امام_سجاد_ع آیت الله مشکینی: مبادا روز شهادت یا ولادت امامی بگذرد و شما آن امام را زیارت نکنید. شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت باد پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
سر عباس سر نیزه غریبانه نشست؛ جای مهتاب بر آن شام غریبان تابید ... ــــــــــ ـ ــــــــــــ در شرر خانه ی رندان بلاجوی شهید؛ راست قامت نتوان بود مگر آنکه خمید از تب و‌ تاب اسارت چه بگوید تاریخ هرکسی هرچه توان‌داشت به هرسمت دوید غارت قتلگه آن‌روز سر صبر گذشت؛ پس به هر کیفیتی بودشب از راه رسید.. خیمه‌ها سوخت چنانی که نماندش اثری؛ آتش از دامن طفلان حرم دست کشید ... ظلمت آغاز شد و راه یتیمان را بست؛ نازشان را بجز از خار بیابان نخرید ... سر عباس سر نیزه غریبانه نشست؛ جای مهتاب بر آن شام غریبان تابید ... #سید_مصطفی_فهری پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لبیک و بیعت جالب تجمع عاشورائیان در پاسخ به لبیک و بیعت سیدحسن نصرالله خطاب به رهبر معظم انقلاب. تا کور شود هر آنکه نتواند دید. پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گناهانی که سخت بخشیده میشوند... پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh
واقعا اینها که به عالم پاک مثل آقای پناهیان حمله میکنن از چی ترسیدن. واقعا حاج علیرضا پناهیان اگر یک منبری پاکتی بود اینهمه جوانان فهیم و عمیق و اساتید پای منبر او تلمذ میکردند. اینجور مواقع فرصت خوبیه برای شناخت افراد. کلا معتقدم از هر فرصتی برای شناخت جریانها و افراد باید استفاده کرد برای روزهای فتنه و آزمایش. پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
ببار ای جاری هموار! ای باران بی پایان ! به دیدار تو تا کی این زمین پیر خواهند ماند؟! اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh
بسم الله باندبازها منافق‌ها تونسی‌زاسیون‌ها پیروان بی‌بی‌سی نون به نرخ روزخورها و ... همه هماهنگ شوید تا اولین و اخرین سخنرانی پناهیان قبل از خطبه های نماز جمعه باشد شفافیت به نفع شما نیست باعث میشود مردم بشناسندتان بسم الله پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh