eitaa logo
پاتوق بچه شیعه ها
2.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
80 فایل
نکات ناب اخلاقی و اعتقادی ارتباط با مدیر کانال @alihasanvand
مشاهده در ایتا
دانلود
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پر تکرار مهم 📣 آیا کننده با توجه به موجود در آنها پاک است⁉️ 🔵🔵 بیان حکم موجود در مواد ضدعفونی کننده توسط حجت الاسلام والمسلمین فلاح‌زاده. پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
هدایت شده از خبرگزاری فارس
توصیه امروز رهبر انقلاب به خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه برای دفع بلا 🔹رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در توصیه‌ای، همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگ‌تر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. 🔹 ایشان افزودند: دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوش‌مضمونی است که می‌توان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت. ۹۸/۱۲/۱۳ @Farsna
هدایت شده از خبرگزاری فارس
@Farsna.docx
6.02M
📝متن دعای هفتم صحیفه سجادیه @Farsna
هدایت شده از حیرانی
در پیشواز تو گل می‌کند نسیم قد می‌کشد بــهــار 🍃🌸 @hayrani
هدایت شده از منتخب حکایات
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند فوق‌العاده زیبا...
هدایت شده از منتخب حکایات
🍃 اي آن كه گره ‏هاي امور رنج ‏آور، به وسيله او گشوده مي‏شود. دعای هفتم🌹
هدایت شده از منتخب حکایات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
36 ثانیه پر از امید... به زودی راه باز میشود؛ان شاالله دلخوشم به آمدنت یاابن الحسن💕
🌻🌼🌹: ⭕️متن دعای هفتم صحیفه سجادیه که امروز رهبر انقلاب خواندن آن را به مردم توصیه کردند: 🔸و كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ : يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. 🔸ترجمه دعای هفتم: اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده مي‌شود، و اي آن كه سختيِ دشواري‌ها با تو آسان مي‌گردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست. سختي‌ها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به اراده‌ي تو موجود شوند، و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند. تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواري‌ها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني. اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگيني‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمده‌ام كه با آن مدارا نتوانم كرد. اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آورده‌اي و به سوي من روان كرده‌اي. آنچه تو بر من وارد آورده‌اي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كرده‌اي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند. پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشوده‌ام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه. و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار. اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بي‌طاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو مي‌تواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايسته‌ي آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ. پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh
بسم الله الرحمن الرحیم عبا و قبا و عمامه را داخل ماشین گذاشتیم و در اتاق مدیریت بیمارستان گان مخصوص را پوشیدیم ماسک زدیم و کلاه بر سر گذاشتیم آماده برای ورود به ساختمان جدید بیمارستان آیت الله خوانساری، بخش ویژه بیماران کرونا. بنده همراه با . اکثر بیماران حالشان خوب بود. بگو و بخند داشتیم، سوالات احکام داشتیم، سوالات اعتقادی داشتیم و مشاوره داشتیم و ... بعضیها درخواست ذکر آرامش بخش می‌کردند برخی درباره نحوه نماز خوندن روی تخت و وضوی جبیره ای سوال می‌کردند. بعضی شوخی میکردند و یکیشان چند لطیفه تعریف کرد که به قول خودش لبختد به لبمان بنشاند. خلاصه چند ساعتی را با مریض های کرونایی در خوش بودیم. کارکنان خیلی خوش برخورد و با متانت با رویی گشاده استقبال کردند همگی همکاری می‌کردند بعضیشان خیلی خیلی دلسوزانه به مریضها رسیدگی می‌کردند در حدی که من هیچ جوری نمیتوانم توضیح بدم این حجم از دلسوزی و ایثار گری را. همواره این خاطرات خوش از ایثارگری ها و متانتشان در خاطرم خواهد ماند. چند روز پیش که آمدم بیمارستان بعضی از پرسنل مقداری اضطراب و استرس داشتند که امروز احساس کردم از آن هم خبری نیست. همگی خیلی پر انرژی در حال کار کردن بودند و مشغول تلاش. خانم و هم که از صبح تا شب در حال تلاش هستند و فکر می‌کنم حتی شب ها هم آقای صمدی نتواند خانه برود. تلاش‌هایی این دو بزرگوار دارند انجام می‌دهند با آن حجم کارها و مشکلات و با آن آرامش و ادب و ابروی گشاده واقعا قابل تقدیر است. در بیمارستان افراد زیاد دیگری در حال تلاش و ایثار هستند که ممکن است به چشم نیایند مثل نقلیه، خدمات، آزمایشگاه و خیلی های دیگر که الان به ذهن ما نمی آیند و شاید هیچ کس دیگری هم کارهای آنها را نبیند ولی قطعا کار آنها و حسنه آنها از چشم خدای علیم بصیر پنهان نخواهد ماند. علی حسنوند ۱۴ اسفند ۹۸ اراک پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
🌸خدایا، به حق حضرت جوادالائمه علیه‌السلام، در ظهور آقامون تعجیل بفرما🤲 . . .🌸گرفتاری‌ها و مشکلات و مخصوصا این بیماری‌ای که گریبانگیر مردم دنیا شده رو از همه‌مون دور بفرما🤲 . . .🌸عاقبت همه‌مون رو ختم به خیر بگردان . . پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
ربط ماسک به ابن بطوطه ابن بطوطه را به عنوان یکی از بزرگترین جهانگردانِ تاریخ می‌شناسند. حدودِ هفتصد سال پیش، از مراکش راه افتاد و کشورهایی که الآن به نام مصر، سوریه، عربستان، ایران، هند، چین، مالدیو، فیلیپین، روسیه، اسپانیا یا سومالی می‌شناسیم را دید و حتی در دربار بعضی پادشاهان هم منصب گرفت. مارکوپولو، که گویا بعضی از خاطراتش دروغ بوده، نصفِ این مقدار هم سفر نکرد. سفرنامۀ ابن بطوطه سرشار از نکته و نمک است. اگر وقت شد، راجع به آن باید بیشتر نوشت. بخشي که این روزها مدام در ذهنِ من تکرار می‌شود مربوط است به عبور او از یک بیابانِ بسیار گرم و بی‌آب و آبادانی، جایی در عربستانِ کنونی. صحرایي که باید با سرعت از آن عبور کرد تا گرفتارِ گرمای جهنمیِ آن نشوند. او داستاني راجع به این صحرا شنیده و بازگو می‌کند: «... نَعوذُ بالله تو گویی جهنم است! در یکی از سال‌ها باد سَمومي (باد بسیار گرم و زهرآگین) که این‌جا می‌وزَد مشقّات و مصائبِ بزرگي برای حجاج به بار آورد: ذخیرۀ آب به پایان رسید ...»*. با تمام شدنِ ذخیرۀ آب، آن‌ها که پولدارتر بودند شروع کردند به خریدنِ آب از دیگران. با وجود تقاضایِ بالا و عرضۀ بسیار کم و بسیارمحدود، کار به حراج می‌کشد و آنان که آب داشتند، آن‌را به بالاترین پیشنهاد می‌فروختند. عده‌ای هم که پول نداشتند، نظاره‌گر این حراجی بر سر جان بودند. آن‌قدر تقاضا زیاد بود که ابن‌بطوطه می‌گوید «یک خوراک آب به هزار دینار خرید و فروش شد». در آن روزگار با چهل دینار می‌شد اسب خرید. تصور کنید که شخصی بیست و پنج اسب داده است تا ظرف آبي بخرد. آب‌فروشانِ گران‌فروش خوشحال از معاملۀ پر ارزش خود بودند و گمان می‌بردند که با آبی که برایشان باقی مانده می‌توانند به شهر بعدی برسند. آب‌خَرانِ گران‌خَر نیز خوشحال بودند که زنده خواهند ماند و دینار دادند تا جان به در بَرَند. آنان که نه آب داشتند و نه دینار هم در بیم و امید که گشایشی از راه برسد. پردۀ آخر داستان اینست که « وَ مَاتَ مُشتَرِيها وَ بائِعُها: و سرانجام، فروشنده و خریدارِ آن هر دو تلف شدند». آن‌ها که پول داشتند و خریدند و آن‌ها که آب داشتند و فروختند و آن‌ها که پول نداشتند و آب نداشتند، همگی مُردند. همه در آن معامله متضرر شدند چون مورد معامله اصلاً آب و پول نبود؛ که جان بود. چرا این را گفتم؟ چند روز پیش، کسي تعریف کرده بود که در داروخانه خانمي آمده تا ماسک بخرد و فروشنده گفته: «نداریم». آن زن با استیصال از داروخانه خارج می‌شده که متصدی به او گفته: «البته ده‌هزار تومانیش موجوده!» و زن پاسخ داده: «بدبختِ حریص! تو اگر می‌فهمیدی این ماسک رو مفت می‌دادی به مردم تا کسي خودت و زن و بچه‌ت رو مریض نکنه». عجب حرفِ عمیقي! این بلای دور از انتظار که این روزها در ایران افتاده اگر مهار نشود همان معامله‌اي را با مردم می‌کند که عطش۟ با آن کاروان کرد. ماسک‌فروشان و داروفروشان وارد معامله بر سرِ جانِ خود خواهند شد اگر در این بیابانِ طمع قدم بگذارند و آن روز، دور از جانِ همه، «فروشنده و خریدارِ آن [ماسک] هر دو تلف» می‌شوند. * نقل قول‌ها از «سفرنامه ابن‌بطوطه» ترجمه محمدعلی موحد پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh