eitaa logo
پاتوق بچه شیعه ها
2.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
نکات ناب اخلاقی و اعتقادی و گاهی سیاسی ارتباط با مدیر کانال @alihasanvand
مشاهده در ایتا
دانلود
eterazat3.mp3
زمان: حجم: 34.52M
📣 صوت نشست حضوری 🇮🇷 (بخش سوم) 💡گونه شناسی معترضین 🔸گزارشی تحلیلی از گفتگو با ۷۰ نفر از بازداشت شدگان حوادث اخیر 📚تهیه شده در کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده باقرالعلوم(علیه السلام) •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• رسانه پاتوق بچه شیعه ها ایتا: https://eitaa.com/shia_patogh بله: https://ble.ir/shia_patogh اینستاگرام: https://instagram.com/shia_patogh تلگرام: https://t.me/shia_patogh واتس آپ(گروه دوازدهم): https://chat.whatsapp.com/HCNOsHZWuXYExqgqMgGil7 روبیکا: https://rubika.ir/shia_patogh
💡چرا عروج سید ابراهیم نسبت به شهادت حاج قاسم، اثر ژرف تری بر جامعه ایران خواهد گذاشت؟ 🖊مهدی افراز 🔸ماجرای شهادت سردار سلیمانی و بدرقه شکوهمند او بی شک یکی از جدی ترین نقاط عطف در تاریخ اجتماعی ایران را رقم زد، بهره مندی این واقعه از یک پیرامون عاطفی، هیجانات قدرتمندی را برای آن آفرید که موجب شد این رخداد به عنوان قله ای دست نیافتنی برای درگیر نمودن نظام حساسیت های جامعه ایرانی قلمداد شود. این امتیاز موجب شد تا پس از وقوع حادثه شهادت رئیس جمهور و همراهانش بسیاری از اذهان درگیر مقایسه ابعاد اثرگذاری این دو رخداد استثنائی باشند. شاید برای قضاوت های قطعی کمی زود باشد اما بنابر وجوه متعددی به نظر می رسد پیامدها و دستاوردهای اتفاق اخیر برای ملت ایران در لایه های شدیداً عمیق تری نسبت به شهادت حاج قاسم، خود را بروز خواهد داد. 🔹وجه اول؛ شهادت حاج قاسم در امتداد مسیری از مجاهدت در خط آتش و معرکه بود که همواره انتظار آن می رفت، او در حماسی ترین نقطه قرار گرفته بود، شهادت او با این که شدیدا برانگیزاننده احساسات ملی بود اما ما را در وضعیت دگرگون شده ای با این شخصیت و موقعیت قرار نداد، با شهادت و اربا اربا شدن او، ما با معنای جدیدی از فرمانده و قهرمان نظامی روبرو نشدیم و توانستیم اسطوره های مورد انتظار خود را در یک انسان معاصر بازیابی نمائیم. اما ماجرای شهادت سید ابراهیم داستان دیگری را برای جامعه ایرانی قلم زد، تصویر تاریخی ما از پدیده دولت و دولتمرد به این راحتی ها به چنین سناریوهایی نزدیک هم نمی شد و به این جهت کیفیت ارتحال او معنای شدیدا متفاوتی از مقوله رئیسِ جمهور و دولتمرد را در آینده برای ما خلق خواهد نمود. 🔸وجه دوم؛ در قضیه شهادت حاج قاسم، جامعه ایران با یک شخص وارد یک مرادوه روحی شد، حاج قاسم برای ما به عنوان یک هویت فردی، به یک اسطوره مبدل شد. اما در سی ام اردیبهشت ماه، ما با سرگذشتی برای یک هویت جمعی به نام دولت مواجه شدیم، تاثرات دیگر شخصی نیست، مراوده ما با یک ساختار حقوقی - سیاسی است که عمیقاً متفاوت از یک شخصیت است. در زمانه ای که تعیین الگوی حکمرانی و تحقق دولت اسلامی مساله فرارناپذیر ماست، این هویت فرافردی به شدت راهگشاتر خواهد بود. 🔹وجه سوم؛ حاج قاسمِ شهید برای ما قویاً هویت بخش بود، اما این هویت سازی مقدس به حسب موقعیت راهبردی اش، از مسیر سلبی و غیریت ساز و با برجسته نمودن مرزهای درگیری ما با دیگری های ملی مان بود. سیدالشهدای خدمت هم برای ما هویت ساز می شود، اما گویی هویت سازی او برای ما مساله مندانه تر خواهد بود. من ایرانی که سید ابراهیم برای ما بازسازی خواهد کرد این بار نه از مسیر تقابل با غیر و بیگانه های بیرونی که از رهگذر تعامل با خویشتن و پیکره های درونی است. اساسا ایده سیاست ورزی او به این جهت درخشید که پاسخی به این نیاز زمانه ما بود، ایده ای که بیش از آن که زبان باشد، گوش بود و بیش از آنی که بخواهد خودش باشد خواست محوری برای دیگران شود. 🔸وجه چهارم؛ در دوران انکار قدسیت جمهوری اسلامی، حاج قاسم شهید نظام شد، اما این شهید، شخصیت محافظ نظام بود نه خود نظام. در مغزای نظام بود اما در نقش بادیگارد. اگر شهادت حاج قاسم به همگان نشان داد دفاع از جمهوری اسلامی مقدس است اما شهادت سید ابراهیم و همراهان نشان داد نه صرفاً دفاع که خودِ جمهوری اسلامی مقدس است. 🔹وجه پنجم؛ حاج قاسم طراح و پناه مقاومت بود و از این رو همه دلدادگانِ مقاومت دل نگران او بودند اما این دلدادگی هیچگاه در نقطه گره زدنِ سرنوشت مقاومت به بود و نبود او جلوه نکرد و از این جهت با رفتنش احساس به میدان آمدن هم برای ما پدید نیامد. با ظهور حجه الاسلام رئیسی در افق سیاست ایران، ما همچون بسیاری و بسیاری، برای امروز و فردای کشور و انقلاب دل به وجود راهگشای او داده بودیم و همه بار امانت را با دلالت های تقدیرگرایانه به دوش او زده بودیم. حالا اما با رفتنش همه حس خواهند کرد که بار به دوش همه است. دیگر احساس می‌شود میدان، میدان ظهور همه است، گویی حس استغنا از غیر به بیشینه خود رسیده و این احساس پیامدهای شگرفی خلق خواهد نمود. 👇 🌐https://eitaa.com/joinchat/4069130343Cba3978c77a •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 👌 رسانه «پاتوق بچه شیعه‌ها» را در شبکه‌های اجتماعی ایتا، بله، اینستا، تلگرام، واتس‌اَپ، روبیکا و سروش‌پلاس دنبال کنید: 👉 zil.ink/shia_patogh 👈 در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/317194240C38f5bdcffb
💡چگونه به استقبال جنگ برویم؟ ۱ 🖊مهدی افراز – حمید ابدی (ویژه افراد با حوصله و دقیق) 🔸روند پیشروی اسرائیل؛ تکامل یا تطور؟ با شهادت جناب سید حسن نصرالله، اسرائیل به سنگر ایران رسیده است. این گذار از غزه به لبنان و از لبنان به ایران را چه بنامیم؛تکامل یا تطوّر؟ زمانی می‌توان از تکامل سخن گفت که اسرائیل توانسته باشد از محورهای یاد شده، با فتحی سنگر به سنگر، عبور کرده باشد، حال آن‌که واقعیت روند تحوّلات میدانی چنین چیزی را نشان نمی‌دهد. اسرائیل نتوانست از سد حماس و حزب‌الله عبور کند و چون نتوانست، از خطّ قرمزهای حماس و حزب‌الله عبور کرد. عبور از خط قرمز، نوعی قدرت‌نمایی و بازی با اراده‌های بازیگران صحنه است، امّا لزوماً به منزله‌ی تغییر معادله‌ی میدان نیست. تغییر معادله زمانی رخ می‌دهد که اهداف از پیش تعیین‌شده تحقّق یابد. اسرائیل در غزه بیش از چهل هزار نفر را کشته و رییس دفتر سیاسی حماس را ترور کرده، امّا هدفی را که از ابتدای جنگ تعیین کرده بود، نتوانست محقّق کند: حماس کماکان پابرجاست و اسرائیل مجبور است به عنوان طرف مذاکره آن‌ها را بپذیرد. در نزاع با حزب‌الله لبنان نیز، سید مقاومت معیار پیروزی را در قالب یک چالش، در آخرین سخنرانی‌اش تعیین کرد: امنیتِ بخش‌های شمال سرزمین‌های اشغالی و بازگشت ساکنین صهیونیست به این منطقه. همچنان مناطق شمالی ناامن است و امکان بازگشت ساکنین اشغالگر کماکان فراهم نیست پس روندی که اسراییل در حال رقم زدن آن است، نه تکامل، که تطوّر است: تطوّر از محوری به محور دیگر. سیاست عبور از خطّ قرمزها با خشونت‌های متهوارنه و ایجاد هیمنه و رُعب تکنولوژیک، ذات اسرائیل است؛ موجودیت اسرائیل بر نوعی خشونت تکنولوژیک استوار است که از طریق آن، بتواند اراده‌ها را متزلزل کند و در زمینِ ترس‌آلود ناشی از آن، سیاست خود را پیش برد. 🔹وضعیت اسرائیل؛ انتخاب یا الزام؟ اسرائیل در این سیر تطوّر، اکنون به سنگری رسیده است که همواره از درگیری با آن، اجتناب داشته است: ایران. رژیم صهیونیستی، همواره راه مقابله با ایران را در پیروزی بدون جنگ دنبال کرده است. جمهوری اسلامی ایران، از دریچه نگاهِ اسرائیلی، نه در مبارزه‌ی نظامی، که از طریق نرم‌افزارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی می‌بایست فلج و از درون دچار فروپاشی می‌شد. کلان‌پروژه‌ی آمریکا و اسرائیل در منطقه‌ی غرب آسیا تطبیع یا عادی‌سازی است که کشورها را از طریق زیرساخت‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، در نظم مورد نظر خود جانمایی می‌کند. پس از بحرین، امارات، سودان که در گام اوّل به این پروژه تن دادند، در گام دوم عربستان و اردن و در گام بعد عراق و ایران در معرض مناسباتِ عادی‌سازی قرار داشتند. امّا اقتضائات و الزاماتی که بخش‌های مختلف محور مقاومت یعنی حماس، حزب‌الله، انصارالله و مقاومت عراق در طی یک سال اخیر بر رژیم صهیونیستی دیکته کردند، این کلان‌پروژه را زمین‌گیر کرده است. اسرائیل برای بقا و موجودیت خود و علیرغم سیاست راهبردی خود، به وضعیتی رسیده است که ناچار به درگیری مستقیم با ایران شده است. 🔸گذار اجتماعی از وضعیت عادی به وضعیت جنگ به احتمال فراوان روزها و هفته های پیش رو نفس گیرترین مرحله از این رویارویی مستقیم است. موقعیت کنونی برای اسرائیل، وضعیت مرگ و زندگی است؛ هم‌چنان که برای محور مقاومت... در این شرایط جدید چه باید کرد؟ نکته‌ی حائز اهمّیت در پاسخ به این پرسش، این است که قبل از ورود به کثرتِ اقدامات امکان‌پذیر، ابتدا به این بیاندیشیم و محاسبه کنیم که نقطه‌ی آماج اقدامات در کجا باید به وحدت برسد. اسرائیل، تا این‌جا روی نقطه‌های آسیب‌پذیر بخش‌های مختلف محور مقاومت سرمایه‌گذاری کرده و از همان نواحی، ضربه‌های خود را وارد ساخته است. نقطه‌ی آسیب‌پذیری حماس در غزّه، «محدودیت جغرافیا» بود و اسرائیل با نظر به این چالش، دایره‌ی کنشگری نیروهای حماس را به مرور تنگ کرده است. نقطه‌ی آسیب‌پذیری حزب‌الله، به علّت شرایط خاص لبنان، «شکاف امنیتی و اطلاعاتی» بود که اسرائیل با تمرکز بر آن، دبیر کل و حلقه‌ی اصلی فرماندهانِ حزب‌الله را به شهادت رساند. امّا نقطه‌ی آسیب‌پذیری ایران کجاست؟ ما نقاط آسیب‌پذیری متعدّدی داریم؛ آسیب‌پذیری اقتصادی، آسیب‌پذیری سیاسی از ناحیه برخی جریان‌های سیاسی، آسیب‌پذیری اطلاعاتی امنیتی و ... امّا نقطه‌ی کانونی که شاید بتوان گفت همه‌ی آسیب‌ها از آن‌جا برمی‌خیزد و اسرائیل آن‌جا را نقطه‌ی آماج خود قرار داده، «ُسرمایه اجتماعی مقاومت» در ایران است. آن‌ عاملی که گستره‌ی کنشگری جمهوری اسلامی در میدان درگیری با اسرائیل را می‌تواند تحت شعاع قرار دهد، وضعیت و ذهنیتِ جامعه‌ی ایران نسبت به حوادث منطقه‌ای است. ۳/۱ 👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/4069130343Cba3978c77a •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 👌 رسانه «پاتوق بچه شیعه‌ها» https://eitaa.com/joinchat/317194240C38f5bdcffb
ادامه پست قبل چگونه به استقبال جنگ برویم؟ ۲ (ویژه افراد با حوصله و دقیق) میزان همراهیِ اجتماعی با مقاومت در ایران، میزانِ کنشگری نیروهای میدان را تعیین می‌کند و طمعِ اصلی اسرائیل برای مهار کنشگری ایران، همین‌جاست؛ اسرائیل با سرمایه‌ی اجتماعی مقاومت در ایران بازی خواهد کرد و اگر ضربه‌ای نظامی یا امنیتی بخواهد بر این وارد نماید، «پیوست اجتماعی» آن را در کانون توجّه قرار خواهد داد. ناگفته پیداست که مهمترین مستمسکِ سستی‌های سیاسی برخی کارگزاران کشور را نیز باید در همین‌ امر جُست. راهبرد اساسی برای کور کردن نقطه‌ی امیدِ اسرائیل، «افزایش سرمایه‌ی اجتماعی مقاومت» در ایران است. امّا چگونه؟ قبل از طرّاحی هر اقدامی و قبل از طرح هر سخنی با مردم ایران، ابتدا باید به «تغییر فضای اجتماعی» ایران اندیشید. جامعه‌ی ایران باید خود را در «فضای جنگ» ببیند و این امر که چگونه می‌توان بدون دامن زدن به ترس و هراس و انفعال اجتماعی، مردم را امیدوارانه در چنین میدانی به صحنه آورد، نیازمند طرّاحی هوشمندانه‌ای است. کار ویژه‌ی این روزها که می‌تواند تعیین‌کننده‌ی معادلات میدان باشد، تغییر فضای اجتماعی ایران از «وضعیت عادّی» به «وضعیت جنگ» است. مردم ایران را باید نسبت به واقعیتِ میدان مبارزه‌ای که در آن قرار گرفته‌ایم، خودآگاه کرد و این امر مستلزمِ شکستن تصویرهای فانتزی است که از واقعیتِ نظم جهانی و نظم منطقه‌ای در ذهنیت مردم ایران بازنمایی شده است. زمینه‌سازی و تمهید و تدارکِ این چرخش راهبردی، نیازمند رعایت ملاحظات و تامین لوازمی است: لازمه اول. هسته سخت و شهادت‌طلب انقلابی ایران، باید به عنوان شتاب‌دهنده‌ی این فضای جدید، پیشران باشد و این جلوداری، بروز اجتماعی قوی هم داشته باشد. نکته‌ی حائز اهمّیت آن است که بروز اجتماعی این هسته‌ی شتاب‌دهنده، دیگر نمی‌تواند و نباید «نمادین و نمایشی» باشد؛ باید به بروز اجتماعی و حضوری «واقعی» اندیشید. حضور واقعی هسته‌ی سخت انقلابی، مایه‌ی دلگرمی و به میدان آمدن عموم مردم خواهد بود. لازمه دوم. لحن مسئولان و فرماندهان نیروهای مسلّح در گفتگوی با مردم باید تغییر یابد؛ این گفتار که «شما در امنیت کامل به سر می‌برید و ما به جای شما با دشمن می‌جنگیم»، باید به لحنی «مشارکت‌جویانه» تبدیل شود. باید با مردم واقعیت‌های میدان را در میان گذاشت و آن‌ها را به میدان فراخواند. نخبگانی که دارای مرجعیت اجتماعی یا مرجعیت سیاسی هستند نیز باید با چنین رویه‌ای وارد میدان شوند و با مردم سخن بگویند. لازمه سوم. موضع گیری و کشمکش در دوگانه های سیاسی موجود زیان بار است؛ مردم ایران اگر احساس کنند که مبارزه با اسرائیل، جریان سیاسی خاصّی را تقویت و جریان دیگری را تضعیف می‌کند و گمان برند که امتداد مبارزه با اسرائیل، منازعه بر سر توزیع قدرت سیاسی در ایران است، کنار می‌کشند و تماشاچیِ صحنه خواهند شد. اجماع حداکثری با هر جریان سیاسی و با هر خاستگاهی ولو بقای ایران که درکی از ضرورت مبارزه با اسرائیل داشته باشد، نیاز امروز ایران است. روشن است که القای تقابل با دولت یا برخی کارگزاران دولت، چقدر می‌تواند در تضعیف سرمایه‌ی اجتماعی مقاومت موثّر باشد. ۳/۲ 👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/4069130343Cba3978c77a •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 👌 رسانه «پاتوق بچه شیعه‌ها» در واتساپ https://chat.whatsapp.com/GeOS2osCVMtG7d487o1abQ در ایتا https://eitaa.com/joinchat/317194240C38f5bdcffb
ادامه پست قبل چگونه به استقبال جنگ برویم؟ ۳ (ویژه افراد با حوصله و دقیق) 🔹جنگ برای آینده ایران ادبیات گفتگو با مردم ایران چگونه باشد؟ ذهنیت مردم ایران در فضای جدید به چه سویی هدایت شود؟ این مهم است که منطق طرح مسئله‌ و ترسیم فضایِ جدید با مردم ایران، چگونه باشد. رعایت نکردن ظرائف و لطائف، می‌تواند به جای به میدان آوردن مردم، به یاس و انسداد اجتماعی بیانجامد. لحن و ادبیات گفتگو با مردم در فضای جدید، نیازمند رعایت ملاحظاتی است: ملاحظه اول. باید برای مردم تبیین شود که میدان جنگی که در آن قرار گرفته‌ایم، صرفاً گرفتن انتقام یا پاسخ به حوادث اخیر نیست؛ مسئله «آینده انقلاب اسلامی» و حتّی بالاتر از آن، «آینده ایران» است. دشمنی که اراده‌ کرده اراده‌ی ملّت ایران را بشکند، نه فقط با جمهوری اسلامی، بلکه با ایران و هویّت ملّی ایرانیان سر منازعه دارد. کوتاهی در برابر اسرائیل، انصراف از بقایِ موجودیت واحدی به نام ایران است. ملاحظه دوم. اتّخاذ وضعیتِ جنگی، برای جلوگیری از جنگ بزرگتر است. نحوه‌ی برخورد اسرائیل، جنگ را اجتناب‌ناپذیر کرده است؛ این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم، با جنگیدن، فعّالانه جلوی یک جنگ بزرگتر را بگیریم یا این‌که منفعلانه به استمرار جنگ تن بدهیم. دشمنی که در برابر ماست، به میزان اراده‌ی ملّی مردم ایران برای جنگ نظر دارد؛ اگر چنین اراده‌ی را در برابر خود نبیند، می‌جنگد و ضربه‌های کاری بر پیکر ایران وارد می‌آورد، اما اگر اراده‌ی مستحکمی برای جنگ ببیند، از جنگ منصرف می‌شود. ملاحظه سوم. حمایت و پشتیبانی مردم ایران از جنگ، منوط به مشارکت دادن‌شان در میدان جنگ است. رمز موفّقیت امام در میدان دفاع مقدّس، تعریف میدان برای مشارکت مردم بود؛ باید به چگونگی مشارکت واقعیِ مردم ایران در میدان جنگ با اسرائیل، اندیشید و مردم را در درون یک طرح مشارکت، به میدان آورد. مردم ایران اگر سهمی و شراکتی واقعی در میدان جنگ نداشته باشند، شاید وارد این میدان نشوند. ملاحظه چهارم. باید واقعیتِ مردم ایران را از دریچه هویت تاریخیِ ملّی‌شان نگریست؛ انگاره‌های جامعه‌شناختی، که بر پایه‌ی برخی خرده‌روایت‌ها، به مردم ایران و مشارکت مردم ایران در میدان‌های بزرگ سیاسی بدبین است، قابل اعتنا نیست. مردم ایران، دیندارترین و مجاهدترین مردم جهان امروزند؛ باید این ظرفیت اساسی را فعّال نمود. ۳/۳ 👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/4069130343Cba3978c77a •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 👌 رسانه «پاتوق بچه شیعه‌ها» در واتساپ https://chat.whatsapp.com/GeOS2osCVMtG7d487o1abQ در ایتا https://eitaa.com/joinchat/317194240C38f5bdcffb