#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#ولادت
#ترکیب_بند
باران شروع شد، همه جا را صدا گرفت
پس کوچه های قلب محمد صفا گرفت
نوری وزید در وسط کوچه های شهر
عطری شبیه سیب بهشت خدا گرفت
گل کرد روی فاطمه بر روی مصطفی
جبریل روی دستِ قنوتش دعا گرفت
آرامشی به وسعت دریای مادری
دامان سبز مادر آئینه را گرفت
هر مادری که ام ابیها نمی شود
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
باران آیه آیه ی کوثر شروع شد
اعجاز ذکر ربک وانحر شروع شد
از این «لما خلقتکما» می رسم به عشق
خلقت به عشق حضرت مادر شروع شد
قنبر رسید پشت در بیت فاطمه
شاهانه نوکرانه ی قنبر شروع شد
وقتی رسید قصه به تفسیر فاطمه
آیات دهر و قدر، پس از سر شروع شد
هر مادری که ام ابیها نمی شود
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
آمد بهشت ناب محمد لقب گرفت
دار و ندار حضرت احمد لقب گرفت
کوثر نزول کرد و به دنیای ما رسید
یعنی همینکه فاطمه آمد لقب گرفت
از ابتدا به برکت آیات کوثری
دریای لطف و رحمت بی حد لقب گرفت
شکر خدا که شهرت ما فاطمی شده
هر کس ز عشق فاطمه دم زد، لقب گرفت
هر مادری که ام ابیها نمی شود
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
آمد برای شیعه بهشت آرزو کند
خود را برای دین خدا آبرو کند
ام النبی است فاطمه، چندان عجیب نیست
با جبرئیل مثل پدر گفتگو کند
او کوثر است و آب وضویش بهشتی است
باید ز جام ساقی کوثر وضو کند
از مظهر کرامت و ایثار عجیب نیست
هفتاد بار چادر خود را رفو کند
هر مادری که ام ابیها نمی شود
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
آمد که عشق و شور و شعف را نشان دهد
معنای شعر و شور و شرف را نشان دهد
چادر به سر گرفته چنان گوهر وجود
تا حکمت وجود صدف را نشان دهد
شد مادر تمامی در راه مانده ها
تا در مسیر عشق هدف را نشان دهد
همپای زائران سفرهای اربعین
آمد به شیعه راه نجف را نشان دهد
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
هر مادری که ام ابیها نمی شود
ما تشنه ایم، تشنه ی یک جرعه کوثریم
قنبر نه بلکه خاک قدم های قنبریم
تا روز حشر نوکر این خانواده ایم
حاجت به جز به محضر مادر نمی بریم
تا زنده ایم خاک قدوم محمدیم
با این حساب از همه ی عالمی سریم
ما را چه کار با می و جام و شراب و حور
فردای حشر مست تماشای حیدریم
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
هر مادری که ام ابیها نمی شود
#وحید_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#ولادت
#مدح
در شبی که جهان قرار نداشت
ماه کعبه دوباره کامل شد
شد همه تار و پود پیغمبر
سوره کوثری که نازل شد
پُر شده خانه از ملائک حق
صف کشیدند در یسار و یمین
دختر مصطفی خوش آمده ای
علت خلق آسمان و زمین ..
ای وجودت نیاز اهل دعا
پشت این واژه ها تو پنهانی
با تو کعبه شکوفه باران شد
ای بهار جمادی الثانی...
آن همه گریه بین خانه وحی
آخرش دید بی نتیجه نبود
هم تراز نبی ست مادر تو
هر کسی لایق خدیجه نبود
پس نرفته ست مصطفی بی شک
از حِرا تا به عرش بیهوده ..
پدرت قبل از این ولادت تو
تا چهل روز معتکف بوده...
با چنین رتبه ای ببین که خدا
چقدر احترام کرده به تو
فاطمه ،از زبان جبرائیل
حضرت حق سلام کرده به تو
می نویسم که در همه افلاک
مثل زهرا نبوده مُمتحنی..
این قراریست با خدای خودت
گاه گاهی به عرش سر بزنی ..
مادر آب ...مادر دریا ..
مادر ماه ...مادر خورشید ..
مادر نور ...مادر باران
روز میلاد تو خدا خندید...
ای تویی که به قدر پنهانت
پی نبردند آسمانی ها
بوسه بر چادر نماز تو شد
حسرت آخر الزمانی ها...
#حمید_ندیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#ولادت
#مربع_ترکیب
به نام نامی زهرا به نام مادرها
سلام ما به امام تمام مادرها
که فاطمه است همیشه امام مادرها
به لطف فاطمه هستم غلام مادرها
غلام خانه ی زهرا حسابمان کردند
برای نوکری اش انتخابمان کردند
هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم
هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم
گدای خانه ی او تا به آخرش باشیم
اجازه داد به ما، حلقه ی درش باشیم
به روی شانه ی خود دست رحمتی داریم
غلام فاطمه ایم و چه عزتی داریم
بهشت زیر قدم های مادرانه ی اوست
بهشت گوشه ی دنجی ز آشیانه ی اوست
بهشت زمزمه های شب و شبانه ی اوست
بهشت گرمی نان و تنور خانه ی اوست
قسم به گردش دستاس و گرمی نانش
نشسته ایم سر سفره های احسانش
تنور عالمیان گرم شد به برکت او
شدند خلق، خلائق همه به علت او
قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او
به عرش و فرش می ارزد فقط دو رکعت او
سلام ما به قیام و قعود و یا رب او
سلام ما به قنوت و به سجده ی شب او
ز نور خنده ی زهرا زمین منور شد
ز عطر نان تنورش زمان معطر شد
به لطف بردن نامش شراب، کوثر شد
به یمن مقدم او حالمان که بهتر شد،
خدا به برکت زهرا پناهمان بخشید
به حب فاطمه، مولا گناهمان بخشید
به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند
ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند
به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند
برات اشک به غم های شاهمان دادند
شدیم گریه کن، روضه ی حسین و حسن
یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن ...
#وحید_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
ز برگ های تو بوی رسول می آيد
گل محمدیِ بی مثال يعنی تو
#علیاکبرلطیفیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
ایزد تو را که زهرۀ زهرا رقم زدهست
با نور تو چراغ فلقها رقم زدهست
شأنت تو را همین نه چراغ دل رسول
بل، چلچراغ محفل طاها رقم زدهست
#حسین_منزوی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
دختری آمده تا زن به کمالش برسد
تاکه زمزم به تماشای زُلالش برسد
تا پیمبر به جوابش به جلالش برسد
صلواتی که خدا داده به آلَش برسد
تا ببینند همه کار فقط با زهراست
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
خدا بگو که ز مدحت مرا معاف کند
مگس چگونه تواند که فتح قاف کند
دوباره مثل تو زن خلق میشود؟ آری
اگر رسول چهل سال اعتکاف کند
#سیدمحمدحسین_حسینی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
#حافظ
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
آب مهریه اش، زمین قُرُقش
پرده دارش سماء،ملک بندهاش
دامنش، پرورش دهنده ی حُسن
اِی به قربان پنج فرزندش!
#صابر_خراسانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
هرگز نشنیدیم خدا را بُوَدی اُم
ای اُم اُلوهیین، ای در تو خرد گُم
#حکیم_صفا_اصفهانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت
آمد ندا حبیبۀ داور بخوانمت
دیدم رسول اُمّ أبیهات خوانده ست
گفتم کم ست دخت پیمبر بخوانمت
دیدم تویی هر آینه، آیینۀ علی
گفتم عجب بهجاست که حیدر بخوانمت
دیدم قیامت است درِ خانۀ شما
گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت
گفتم مفصل ست سخن، مجملش کنم
جبریل گفت سورۀ کوثر بخوانمت
ای مادر حسین و حسن! مام زینبین!
من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟
#جواد_هاشمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#ولادت
#ترکیب_بند
رفت از دلِ فردوس هزاران قلم آورد
اندازهی آفاق ورق روی هم آورد
میخواست که جبریل کمی از تو نویسد
جایی که خدا نامِ تو را محترم آورد
صدبار تراشید درختانِ جهان را
صدبار نوشت از تو و صدبار کم آورد
تو بودی و دستانِ خدا مُلک و مَلَک را
محضِ گُلِ انوارِ شما از عدم آورد
ما هیچ نبودیم.. ولی مادریات بود
در هیچ نظر کرد و مرا در رقم آورد
این جلوهی پُر جذبه بر افلاک مبارک
مهمانِ خدا آمده بر خاک ، مبارک
جبریل نوشت اولِ دفتر که علی کیست
پرسید مکرر و مکرر که علی کیست
یک عمر به معراج به هرجا که توان داشت
هِی رفت نفهمید در آخر که علی کیست
تا گفت از اوصافِ علی پیشِ رسولان
بشنید فقط پرسشِ دیگر که علی کیست
برداشت قلم را و خدا وحی به او کرد...
یعنی که تو را نیست مقدر که علی کیست
فهمید فقط فاطمه معنیِ علی را
فهمید فقط فهمِ پیمبر که علی کیست
هرکس که علی گفت از امداد علی گفت
با فاطمه یک عمر فقط نادِ علی گفت
حق داد به آغوشِ خدیجه دو جهان را
گفتم دو جهان ، لال شوم برتر از آن را
عالم نشنید از لبِ احمد لبِ مولا
جز فاطمهجان ، فاطمهجان فاطمهجان را
پلکت ، ضربانت تپشت نامِ علی گفت
وقتی که پدر گفت به گوشِ تو اذان را
تو آمدهای قبلِ خودت ، حق بده خاتون
سِیرِ تو بهم ریخته بنیادِ زمان را
هربار که جبریل برای تو غزل گفت
میگفت خدا بهتر از آن ، بهتر از آن را
هر دفعه به پیغمبرِ ما واجب عینی است
بوسیدن دستان شما واجب عینی است
ای رشتهی خورشید نخی از ملکوتت
ای جاذبهی عمقِ جهان از جبروتت
تسبیح گرفتی و زمین دید خدا را
گفتی علی و دید زمان زنگ سکوتت
در فصل بهاریِ جمادیِ ظهورت
افلاک شگفت است سرِ شاخهی توتت
تا که بچکد از سر انگشت تو فیضی
یک عمر نشسته است علی پای قنوتت
هرجا که تو هستی همهاش باغ بهشت است
سوگند که دلهاست فقط جای هبوطت
عشقی ازلی هست اگر هست حجابت
پُر جلوهتر از پردهی کعبه است حجابت
تو آمدی آزاد شدن را بنویسیم
تا سروری گل به چمن را بنویسیم
بازیچه شدن ، هرزه شدن ، هیچ شدن مُرد
تو آمدی آزادیِ زن را بنویسیم
تا دور شود زندگی از اینهمه آفات
تا حرف جدایی غدغن را بنویسیم
تو آمدهای بر سر یک سفره نشینیم
تا خانه مساویِ وطن را بنویسیم
بخشندگیات را به تبارت برسانی
تا اینکه کریمی حسن را بنویسیم
با خط تو باید بنویسیم که زن کیست
این شأن ولی جای دگر مطمئنن نیست
سوگند به شمع و شب و پروانه به زهرا
سوگند به گلخانه به ریحانه به زهرا
هرکس که نمک خوردهی زهرا و علی شد
هرگز نرود بر در بیگانه به زهرا
این خاک پُر از یاس ، پُر از لالهی سرخ است
این خاک ندارد غمِ ویرانه به زهرا
ویرانه اگر هست فقط خانهی خصم است
مائیم همین همتِ مردانه به زهرا
این خاک حرام است به غیرش ، حرمِ ماست
مائیم همه مردم یک خانه به زهرا
این خاک سراسر همه تسبیح حسین است
سوگند که ایران همه بینالحرمین است
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem