eitaa logo
تاریخ تشیع🇮🇷
177 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
5.4هزار ویدیو
29 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿 *خیلی محترمانه* یک روشنفکر غربزده از شمامیپرسه چرا این‌قدر برای و امام‌حسین"ع" هزینه میکنید چرا به فقرا کمک نمیکنین؟ *🔴سالانه پیش از ۷۰۰ میلیارد تومان خرج می‌شود که فقرا اجازه‌ی ورود به کنسرت را ندارند زیرا که توان مالی، شرط ورود به کنسرت است.* *چرا این هزینه را به فقرانمی‌دهید؟؟؟* *🔵سالانه ۱۰ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد تومان لوازم آرایشی خریداری می‌شود و ایران هفدمین کشور مصرف کننده‌ی در جهان است چرا این پول را خرج فقرا نمی‌کنید ؟؟؟* *۱۰ تریلیون پول کمی نیست!!! * *🔴ایرانیان در سال ۳۲۵۰ میلیاردتومان صرف خرید سیگار می‌کنند و تنها درمان به خاطر مصرف سیگار ۷۲۰۰ میلیارد تومان هزینه برای بیماران سیگاری به همراه داشته است، چرا این هزینه را صرف فقرا نمی‌کنید؟؟؟؟** *🔵 ۲میلیون ایرانی در سال به ترکیه🤮 می‌روند و ۸۰۰۰ هزار میلیارد تومان هزینه می‌کنند آیا بهتر نیست این هزینه را به فقرا بدهند؟؟؟* *🔴 بیش از ۲۸۰ هزار ایرانی در سال به امارات می‌روند و بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان هزینه‌ی سفر آنها می‌شود بهتر نیست این هزینه را به فقرا بدهید.*.. *🔵 بیش از ۸۰ هزار ایرانی در سال به تایلند🤮 می‌روند و پیش از ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه‌ی سفر ایرانیان به تایلند است، بهتر نیست این هزینه را به فقرا داد؟؟؟* *🔴 بیش از ۷۲ هزار ایرانی در سال به مالزی می‌روند و هزینه‌ی سفر ایرانیان حدود ۳۶۰ میلیارد تومان است بهتر نیست این هزینه را به فقرا بدهند؟؟؟؟* 🚫 سوال! *✅چرا فقط نزدیک محرم و اربعین، فقرا و نیازمندان برای عده‌ای دین‌ستیز مهم می‌شوند؟*؟ *چرا در هنگام سفر به تایلند و آنتالیا فقرا و نیازمندان مهم نیستند؟*
🏴🏴🏴🏴 *✍توصیه‌های ناب بزرگان در مورد مجلس روضه و اشک بر حضرت امام حسین(عليه السلام)* 1⃣ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻗﺎﺿﯽ (رحمة الله عليه): ﺩﺭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ(علیه السلام) ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﻧﻨﻤﺎﯾﯿﺪ ، ﺭﻭﺿﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺤﺮﻡ ﺗﺮﮎ ﻧﺸﻮﺩ. 2⃣ ﺁﯾﺖ ﺍلله ﺑﻬﺠﺖ(رحمة الله عليه) : ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ(علیه السلام) ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯﺷﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ. 3⃣ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (رحمة الله عليه) : برای رسیدن به عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد ؛ یا در حرم أباعبدالله یا در مجلس أبا عبدالله(علیه السلام). 4⃣ شیخ جعفر شوشتری(رحمة الله عليه) : کسانی که نام این بزرگوار را می شنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند، جداً نگران ایمان خود باشند! نام آقا امام حسین (علیه السلام) محک ایمان است. 5⃣ علامه امینی (رحمة الله عليه) : به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه، زمان و مکان را از یاد میبرد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعار و مدایح و مراثی از آن سخن می گوید. 6⃣ آیت الله عبدالکریم حائری (رحمة الله عليه) : روضه خوانی و گریه بر سیدالشهدا(علیه السلام) عمل مستحبی است که هزار واجب در آن است. 7⃣ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (رحمة الله عليه) : ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺣﻠﻪ‌ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ(علیه السلام) ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ «این کتیبه‌های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده اند، ما را شفاعت می کنند» 8⃣ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻠﭙﺎﯾﮕﺎﻧﯽ (رحمة الله عليه) : ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺟﺰﺀ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ(علیه السلام) ﺛﺒﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. 9⃣ آیت الله بهاءالدینی (رحمة الله عليه) : دستگاه امام حسین(علیه السلام) فوق فقه است… نباید به دستگاه امام حسین(علیه السلام) اهانت شود، این عزاداری ها احیاء کننده نماز و مساجد است. 🏁⚫️🏁⚫️🏁⚫️🏁⚫️
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
یکی از شیعیان در بصره سالی ده شب در خانه اش دهه عاشورا روضه خوانی می کرد این بنده خدا ورشکست شد و وضع زندگی اش از هم پاشیده شد حتی خانه اش را هم فروخت . نزدیک محرم بود با همسرش داخل منزل روی تکه حصیری نشسته بودند یکی دو ماه دیگر بنا بود خانه را تخلیه کنند، و تحویل صاحبخانه بدهند و بروند. همسرش می گوید: یک وقت دیدم شوهرم منقلب شد و فریاد زد. گفتم : چه شده ؟ چرا داد می زنی ؟ گفت : ای زن ما همه جور می توانستیم دور و بر کارمان را جمع کنیم ، آبرویمان یک مدت محفوظ باشد، اما بناست آبرویمان برود. گفتم : چطور؟ گفت : هر سال دهه عاشورا امام حسین (ع ) روی بام خانه ما یک پرچم داشت مردم به عادت هر ساله امسال هم می آیند ما هم وضعمان ایجاب نمی کند و دروغ هم نمی توانیم بگوئیم آبرویمان جلوی مردم می رود. یکدفعه منقلب گردید، گفت : ای حسین (ع) مپسند آبرویمان میان مردم برود، قدری گریه کرد. همسرش گفت : ناراحت نباش یک چیز فروشی داریم . گفت : چی داریم ؟ گفت : من هیجده سال زحمت کشیدم یک پسر بزرگ کردم پسر وقتی آمد گیسوانش را می تراشی ، و فردا صبح دستش را می گیری می بری سر بازار، چکار داری بگوئی پسرم است ، بگو غلامم است . و به یک قیمتی او را بفروش و پولش را بیاور و این چراغ محفل حسینی را روشن کن . مرد گفت : مشکل می دانم پسر راضی بشود و شرعاً نمی دانم درست باشد که حاو را بفروشیم یا نه . زن و شوهر رفتند خدمت علماء و قضیه را پرسیدند، علماء گفتند: پسر اگر راضی باشد خودش را در اختیار کسی بگذارد اشکالی ندارد، و بعد از سؤ ال بر گشتند خانه . یک وقت دیدند در خانه باز شد پسرشان وارد شد، پسر می گوید. وقتی وارد منزل شدم دیدم مادرم مرتب به قد و بالای من نگاه می کند و گریه می کند، پدرم مرتب مرا مشاهده می کند اشک می ریزد گفتم : مادر چیزی شده ؟ مادر گفت : پسر جان ما تصمیم گرفته ایم تو را با امام حسین (ع ) معامله کنیم . پسر گفت : چطور؟ جریان را نقل کردند پسر گفت : به به حاضرم چه از این بهتر. شب صبح شد گیسوان پسر را تراشیدند، پدر دست پسر را گرفت که به بازار ببرد پسر دست انداخت گردن مادرش (مادر است و اینهم جوانش است ) پس یکمقدار بسیار زیادی گریه کردند و از هم جدا شدند. پدر، پسر را آورد سر بازار برده فروشان ، به آن قیمتی که گفت ، تا غروب آفتاب هیچکس نخرید، غروب آفتاب پدر خوشحال شد، گفت : امشب هم می برمش خانه یکدفعه دیگر مادرش او را ببیند فردا او را می آورم و می فروشم . تا این فکر را کردم دیدم یک سوار از در دروازه بصره وارد شد و سراسیمه نزد ما آمد بمن سلام کرد جوابش را دادم . فرمود: آقا این را می فروشی ؟ (نفرمود غلام یا پسرت را می فروشی ) گفتم : آری . فرمود: چند می فروشی ؟ گفتم : این قیمت ، یک کیسه ای بمن داد دیدم دینارها درست است . فرمود: اگر بیشتر هم می خواهی بتو بدهم ، من خیال کردم مسخره ام می کند. گفتم : نه . فرمود: بیا یک مشت پول دیگر بمن داد. فرمود: پسر جان بیا برویم . تا فرمود پسر بیا برویم ، این پسر خود را در آغوش پدرش انداخت ، مقدار زیادی هم گریه کرد بعد پشت سر آن آقا سوار شد و از در دروازه بصره رفتند بیرون . پدر می گوید: آمدم منزل دیدم مادر منتظر نتیجه بود گفت : چکار کردی ؟ گفتم : فروختم . یک وقت دیدم مادر بلند شد گفت : ای حسین (ع) به خودت قسم دیگر اسم بچه ام را به زبان نمی برم . پسر می گوید: دنبال سر آن آقا سوار شدم و از در دروازه بصره خارج شدیم بغض راه گلویم را گرفته بود بنا کردم گریه کردن ، یک وقت آقا رویش را برگرداند، فرمود: پسر جان چرا گریه می کنی ؟ گفتم آقا این اربابی که داشتم خیلی مهربان بود، خیلی با هم الفت داشتیم ، حالا از او جدا شدم و ناراحتم . فرمود: پسرم نگو اربابم بگو پدرم . گفتم : آری پدرم . فرمود: می خواهی برگردی نزدشان ؟ گفتم : نه . فرمود: چرا؟ گفتم : اگر بروم می گویند تو فرار کردی . فرمود: نه پسر جان ، برو پائین من را پائین کرد، فرمود: برو خانه . گفتم : نمی روم ، می گویند تو فرار کردی . فرمود: نه آقا جان برو خانه اگر گفتند فرار کردی بگو نه ، حسین مرا آزاد کرد. یک وقت دیدم کسی نیست . پسر آمد در خانه را کوبید مادر آمد در را باز کرد. گفت : پسرجان چرا آمدی ؟ دوید شوهرش را صدا زد گفت : بتو نگفته بودم این بچه طاقت نمی آورد، حالا آمده . پدر گفت : پسر جان چرا فرار کردی ؟ گفتم : پدر بخدا من فرار نکردم . گفت : پس چطور شد آمدی ؟ گفتم : بابا حسین ع آزادم کرد. 📚 قافله اشک
𝓜𝓪𝓱𝓽𝓪𝓫.𝓢𝓪𝓭𝓪𝓽: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ التماس دعاااا (شب دوم محرم: روضه ورود به کربلا) نثار ارواح طیبه شهدا، از صدر اسلام تا الان، مخصوصا شهدای دشت کربلا، وجود نازنین آقا اباعبدالله الحسین علیه الصلاه و السلام، و شهدای مظلوم مدافع حرم، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... ▪️اهل ولا، چو روی به سوی خدا کنند ▪️اول برای یوسف زهرا، دعا کنند. اول هر مجلسی... دعای ما سلامتی امام زمانمون هست... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ ▪️ای پر ز اشک چشم تو صحرا، بیا، بیا ▪️ای سینه سوز ناله زهرا، بیا، بیا ▪️«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان» مثل فردایی... روز دوم محرم... وقتی کاروان به سرزمین کربلا رسیدن ابی عبدالله فرمود... نام این سرزمین چیه؟ ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ عرضه داشتند آقا... به این سرزمین قاضریه میگن... آقا فرمود آیا این سرزمین... نام دیگه ای هم داره یا نه؟... بله آقا جان... به این سرزمین نینوا هم میگن... ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ یکی یکی اسم ها رو گفتند... اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یانه؟... آقا... به این سرزمین... کربلا هم میگن..😭 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ . تا نام کربلا رو شنید... صدا زد... اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ (خدایا به تو پناه مى‏برم از اندوه‏ و بلا ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ اینجا همون سرزمینیه که... جدم رسول خدا بهم خبر داده بود... انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست... اینجا همون جاییکه خون ما رو میریزند... وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا (لهوف ص 116) اینجا محل دفن ماست..😭😭 ▪️بار بگشائید کاینجا از عذاب ▪️میشود لبها کبود از قحط آب مردم... اینجا همونجاییکه... دستهای عباسم رو قطع میکنند....😭😭 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند...😭 اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند...😭 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ ▪️یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ‏ ▪️کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند... چه حالی پیدا کرد...😭 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ اومد کنار برادر صدا زد حسین جان... نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم... دنیایی از غم به دلم نشسته... برادر جان حسین...😭 اینجا چه سرزمینیه؟... ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ ▪️خواهرم اینجا زمین کربلاست ...😔 آماده ای بگم یا نه... امشب برات کربلات رو از آقا بگیری... ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ ▪️خواهرم اینجا زمین کربلاست ▪️این زمین غصه و درد و بلاست ▪️خواهرم اینجا اسیرت میکنند آماده باش زینبم...😭 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ ▪️خواهرم اینجا اسیرت میکنند ▪️در همین ده روز پیرت میکنند زینبم... طاقت داری بگم یا نه... ▪️می برن اینجا گلو و حنجرم😭 ▪️پیش تو بر روی نی، آید سرم یکدفعه صدای ناله ی خانم زینب کبری بلند شد...💔😭 چی میگید برادر... جلوی من حرف از مردن میزنید... مگه نمیدونی... زینب بدون تو میمیره... ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... دلداریش میداد...😔 امان امان😭 یک جای دیگه هم روز عاشورا... وقتی ابی عبدلله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...😭😭 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ هی دور برادر میگرده... میگه حسین... میخواهی بری میدان... زینبت رو تنها بگذاری...😭😭 اخ بمیرم امان امان امان😭 تو یادگار مادرمی...💔 من بدون تو میمیرم حسین... خدا.. اگه دست ولایت حسین نبود... زینب کربلا جان میداد...😭 صدا زد... خواهرم... انقده بی تابی نکن...😭😭 من میرم میدان... اما تا صدای تکبیر منو میشنوی بدون هنوز زنده ام... مبادا صبرت رو از دست بدی خواهر... ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ خدا به داد دل زینب برسه از اون لحظه ای که دیگه... صدای تکبیر برادر رو نشنید😭 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ بی تاب شده زینب...😭 هی توی خیمه میشینه رو زمین... بلند ميشه... م
یگه حسین... چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش...💔 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ چیزی نگذشت صدای ذوالجناح رو شنید... تا فهمید ذوالجناح برگشته... اما حسین نیومده...😭 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ دیگه طاقت نیاورد... دوان دوان... 😔 به سمت گودی قتلگاه... از بالای بلندی یک نگاه کرد... دید دور بدن برادر رو گرفتند😭 (حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله...) یک نفر با سنگ میزنه... یک نفر با نیزه میزنه... جلو چشمانش برادر رو قطعه قطعه کردند...💔 یک نفر هم خنجر گرفته...😭 داره میره به سمت حسین ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ من ميگم شاید اینجا هم ابی عبدلله به فکر زینبه... اشاره کرده باشه... ارجعی... زینبم برگرد... نبینی خواهر😭😭 ✿࿐༅࿇༅سلام‌برحسین༅࿇༅࿐✿ ▪️سوی خیمه برگرد، خواهر حزینم ▪️تا به زیر خنجر، ننگری چنینم ▪️رو به خیمه خواهر، تا که خود نبینی ▪️وقت جان سپردن، آه آتشینم (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) خدای متعال ان شاءالله این قلیل توسلات، عرض ادب، عزاداریها و اشک ریختن ها رو از همه ما به کرمش قبول بفرماید ثواب و بهره ای از این مجلس و محفل به روح همه گذشتگان پدران، مادران، حقداران، مخصوصا عزیزانی که سالهای قبل در بین ما بودند ولی الان دستشون از این دنیا کوتاه است عائد و واصل بگرداند... به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. اللهم عجل لولیک فرج...
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
*👌بخشی از زيباييهای وقايع کربلا:* *🍃🌹🍃زيباترين خواهش يک زن* { همراه کردن زهير با امام حسين (عليه السلام) توسط همسرش} *🍃🌹🍃زيبا ترين بازگشت* { توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (عليه السلام)} *🍃🌹🍃زيباترين وفا* داري { نخوردن آب در شط فرات ابوالفضل (عليه السلام) } *🍃🌹🍃زيبا ترين جنگ* { نبرد حضرت علي اکبر (عليه السلام) با دشمن} *🍃🌹🍃زيبا ترين واکنش* { پرتاب کردن سر و هب توسط مادرش به طرف دشمن} *🍃🌹🍃زيبا ترين پاسخ* {احلي من العسل جناب قاسم ابن الحسن(عليه السلام)} *🍃🌹🍃زيبا ترين هديه* {تقديم عون و محمد به امام حسين (عليه السلام) توسط مادرشان حضرت زينب (سلام الله عليها)} *🍃🌹🍃زيبا ترين نماز* { نماز ظهر عاشورا در زير باران تير} *🍃🌹🍃زيبا ترين جانثاري* { حائل قرار دادن دستها ، توسط عبدالله ابن حسن (عليه السلام) و دفاع از عمو } *🍃🌹🍃زيبا ترين سخنراني*{ سخنراني امام سجاد (عليه السلام) و حضرت زينب (سلام الله عليها) در کاخ ظلم } *و از همه زيبايي ها زيباتر جمله « ما رأيتُ الا جميلاً » که حضرت زينب* (سلام الله عليها) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید: خب, چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: *غیر از زیبایی چیزی ندیدم*