🔷امام فرمود: راست گفتی! اگر بنده بود از آقا و مولای خود میترسید ( و چنین سروصدائی از خانه اش بلند نمی شد) 🎵🎶
🧕و چون کنیز به خانه برگشت، #بُشر در حالی که بر سفره #شراب نشسته بود، پرسید: از چه رو دیر آمدی؟⁉️
🧕کنیز جریان عبور «موسی ابن جعفر» علیه السلام را از درِ خانه و سؤال و جواب حضرت را با خود، شرح داد.
🧔 #بُشر با سر و پای برهنه از خانه بیرون دوید و به دنبال #امام رفت و چون به خدمت آن حضرت رسید،
👈 با گریه به عذر خواهی و اظهار شرمندگی پرداخت؛ و بالاخره به دست آن حضرت از کار خود #توبه نمود،
🔻پس به خانه برگشت و هر چه وسائل لهو و لعب بود، همه را درهم شکست و از بین برد
و برای همیشه (به افتخار آن روزی که با پای برهنه در خدمت امام موسی ابن جعفر علیه السلام موفق به توبه شد) با پای برهنه و بدون
کفش راه میرفت. 👞👞👞
📘الکنی و الالقاب، محدث قمی، جلد۲، صفحه۱۰۵؛
📕منتهی الآمال، محدث قمی، ضمن احوال امام هفتم، فصل دوم، موضوع هفتم.