❇️عالِمی در تهران بود به نام #سید_مهدی_قوام « اعلی اللَّه مقامه الشریف» این عالِم خیلی درسها به مردم داد و زندگی پر باری داشت.
🌴🌴🌴🌴🌴
💠 یکی از شاگردانش که با ایشان مأنوس بود( و اکنون هم به رحمت خدا رفته)
مطلبی را نقل کرد.:
🔻🔻🔻🔻🔻
🌙 ایشان گفت: شبی در خیابان ری میرفتم که برخورد کردم به #سید_مهدی،..
⚡️⚡️⚡️
🧕دیدم دارد میرود و زنی هم پشت سرش به دنبال اوست.
🔰🔰🔰🔰
🔶آن زن ظاهر متدیّنی نداشت....
👈 یعنی نمی خورد که وابسته به یک بیت روحانی باشد.
◻️◻️◻️◻️
🟫یک مرتبه شیطان گرفتارم کرد و رفتم تو کوچه با بدگمانی، گفتم:
↩️پس #سید_مهدی_قوام هم آدم فاسد و خرابی بوده که آخر شب با یک زن بی بند و بار داردمی رود؛
🟥🟥🟥🟥🟥
این شخص میگوید:
👈 تا میدان امام (توپخانه سابق) تعقیب شان کردم،...
🌴🌴🌴
🟤 با همدیگر توی یک مسافر خانه ای رفتند که آن مسافرخانه هم، خیلی خوش نام نبود،
♻️♻️♻️♻️♻️♻️
🚨دیگه گمانم داشت شدّت پیدا میکرد و به یقین تبدیل میشد،
🤔 در دلم گفتم: که هر چه بگندد نمکش میزنند وای از آن وقت که بگندد نمک.
🔰🔰🔰🔰
🤔پس #سید_مهدی_قوام هم کارش خراب بوده و ما نمی دانستیم. عجب!
🔻🔻🔻🔻
🛑اوّل کاری که کردم پای درس ایشان نرفتم،!
روزها مسجد امام نرفتم!،
✨✨✨✨✨✨
🔷یک روز رفتم، توی دلم به او
خندیدم و گفتم: من که یه شب تو را دیدیم داشتی با زنی میرفتی، حالا اومدی درس اخلاق میدی
🟥🟥🟥🟥🟥
❇️رفتم پای درس #سید_مهدی_قوام نشستم و به یک ستون تکیه دادم …،.
🔻🔻🔻🔻
✍ ایشان هم #درس_اخلاق میگفت و عده ای هم از بازاریها میآمدند و استفاده میکردند.
🌴🌴🌴🌴
❇️ نشست روی صندلی و بسم اللَّه الرحمن الرحیم را گفت و همین آیه مورد بحث را مطرح کرد؛ «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِ ّ إِثْمٌ»،
👈تأکیداً بعضی گمانهای شما #معصیت است، گناه است...
🍃🍃🍃🍃
👈حقّ ندارد انسان نسبت به برادر دینی اش گمان بد ببرد
💠 بعد رویش را به من کرد، در #باطن با همه حرف میزد و در #ظاهر با خود من، گفت:
🖊 خوب عزیزِ من، تو مثلاً در دل شب، توی خیابان داری میروی، میبینی سیّد دارد با زنی میرود، خوب وظیفه دینی تو حمل به صحت است،
⬅️ بگو شاید این بیچاره گرفتار است به او مراجعه کرده، ✔️
⬅️شاید بیچاره بدبخت گنهکاری است که آمده پیش سیّد توبه کند،✔️
⬅️ بگو شاید بیچاره پولی میخواهد که سیّد رفته پولی برایش تهیه کند،✔️
این همه شارع برای تو راه باز کرده
🟣🟣🟣🟣🟣
ــــــــــــــــــــــــــ
🔶این شخص گفت: ته دلم صاف نشد،..
✨✨✨
🔷مدتی گذشت و #سید_مهدی_قوام مریض شد و به رحمت خدا رفت،...
⚡️⚡️⚡️
👈در تشییع جنازه سیّد، یکی از دوستان نزدیک او مرا صدا
زد، گفت: **فلانی!
🔶گفتم: بله،
🔷گفت: میدانی سیّد حالات عجیبی داشت،
🔻🔻🔻
🔶 گفتم بله،
🔷 گفت: یک مطلبی را من با چشم خودم از ایشان دیدم خوب است برای تو تعریف کنم، حالا که مُرده و رفته دیگر راضی است که حُسن هایش را تعریف کنیم،
♻️♻️♻️
🔶 گفتم بگو،
🔷گفت ایام فاطمیه بود من در شمیران پای منبر سیّد میرفتم، به مناسبت ایام شهادت بی بی زهراعلیها السلام ده شب مراسم عزاداری بود،
🟩🟩🟩🟩
🔷میگفت: من با چشم خودم دیدم، #سید_مهدی_قوام از صِله و پولهای روضه که بهش میدادن
میرفت این پولها به زنهای #فاحشه میداد...💰💰
🔻🔻🔻
و میفرمود: 👈 بگیرید این هدیه مادرم #فاطمه است
با آن خرج خانه خود را تامین کنید و هرگز به دنبال فحشا نروید😔
🟨🟨🟩🟫
🔶این شخص گفت:
👈 وقتی در تشییع جنازه او این ماجرا را برای من گفت، گریهام گرفت با خودم گفتم
🔻🔻🔻🔻🔻
✍ پس من آن شبی که #سید_مهدی_قوام را در خیابان ری دیدم داشت با یک زنی میرفت،
✨✨
↩️↩️ او میرفته که آن زن را توبه بدهد و با خدا آشتی دهد و من بیچاره با بدگمانی، گفتم سیّد دارد میرود گناه کند،
ازاین کارم خجالت کشیدم.😔😔
🟩🟩🟩🟩