eitaa logo
تاریخ تشیع
177 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️عالِمی  در تهران بود  به نام  « اعلی اللَّه مقامه الشریف»  این عالِم خیلی درس‌ها به مردم داد و زندگی پر باری داشت. 🌴🌴🌴🌴🌴 💠 یکی از شاگردانش که با ایشان مأنوس بود( و اکنون  هم به رحمت خدا رفته) مطلبی را نقل کرد.: 🔻🔻🔻🔻🔻 🌙 ایشان گفت: شبی در خیابان ری می‌رفتم که برخورد کردم به  ،.. ⚡️⚡️⚡️ 🧕دیدم دارد می‌رود و زنی هم پشت سرش به دنبال اوست. 🔰🔰🔰🔰
🔶آن زن ظاهر متدیّنی نداشت.... 👈 یعنی نمی خورد که وابسته به یک بیت روحانی باشد. ◻️◻️◻️◻️ 🟫یک مرتبه شیطان گرفتارم کرد و رفتم تو کوچه با بدگمانی، گفتم: ↩️پس  هم آدم فاسد و خرابی بوده که آخر شب با یک زن بی بند و بار داردمی رود؛ 🟥🟥🟥🟥🟥
این شخص میگوید: 👈 تا میدان امام (توپخانه سابق) تعقیب شان کردم،... 🌴🌴🌴 🟤 با همدیگر توی یک مسافر خانه ای رفتند  که آن مسافرخانه هم، خیلی خوش نام نبود، ♻️♻️♻️♻️♻️♻️ 🚨دیگه گمانم داشت شدّت پیدا می‌کرد و به یقین تبدیل میشد، 🤔 در دلم گفتم:  که هر چه بگندد نمکش می‌زنند وای از آن وقت که بگندد نمک. 🔰🔰🔰🔰 🤔پس  هم کارش خراب بوده و ما نمی دانستیم. عجب! 🔻🔻🔻🔻 🛑اوّل کاری که کردم پای درس ایشان نرفتم،! روزها مسجد امام نرفتم!، ✨✨✨✨✨✨ 🔷یک روز رفتم، توی دلم به او خندیدم و گفتم:  من که یه شب  تو را دیدیم داشتی با زنی می‌رفتی، حالا اومدی درس اخلاق میدی 🟥🟥🟥🟥🟥
❇️رفتم پای درس   نشستم و به یک ستون تکیه دادم …،. 🔻🔻🔻🔻 ✍ ایشان هم  می‌گفت و عده ای هم از بازاری‌ها می‌آمدند و استفاده می‌کردند. 🌴🌴🌴🌴 ❇️ نشست روی صندلی و بسم اللَّه الرحمن الرحیم را گفت و همین آیه مورد بحث را مطرح کرد؛  «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِ ّ إِثْمٌ»، 👈تأکیداً بعضی گمان‌های شما است، گناه است... 🍃🍃🍃🍃 👈حقّ ندارد انسان نسبت به برادر دینی اش گمان بد ببرد 💠 بعد رویش را به من کرد، در با همه حرف می‌زد و در با خود من، گفت: 🖊 خوب عزیزِ من، تو مثلاً در دل شب، توی خیابان داری می‌روی، می‌بینی سیّد دارد با زنی می‌رود، خوب وظیفه دینی تو حمل به صحت است، ⬅️ بگو شاید این بیچاره گرفتار است به او مراجعه کرده، ✔️ ⬅️شاید بیچاره بدبخت گنهکاری است که آمده پیش سیّد توبه کند،✔️ ⬅️ بگو شاید بیچاره پولی می‌خواهد که سیّد رفته پولی برایش تهیه کند،✔️ این همه شارع برای تو راه باز کرده 🟣🟣🟣🟣🟣 ــــــــــــــــــــــــــ
🔶این شخص گفت: ته دلم صاف نشد،.. ✨✨✨ 🔷مدتی گذشت و مریض شد و به رحمت خدا رفت،... ⚡️⚡️⚡️ 👈در تشییع جنازه سیّد، یکی از دوستان نزدیک او مرا صدا زد، گفت:  **فلانی! 🔶گفتم: بله، 🔷گفت:  می‌دانی سیّد حالات عجیبی داشت، 🔻🔻🔻 🔶 گفتم بله، 🔷 گفت: یک مطلبی را من با چشم خودم از ایشان دیدم خوب است برای تو تعریف کنم، حالا که مُرده و رفته دیگر راضی است که حُسن هایش را تعریف کنیم، ♻️♻️♻️ 🔶 گفتم بگو، 🔷گفت ایام فاطمیه بود من در شمیران پای منبر سیّد می‌رفتم،  به مناسبت ایام شهادت بی بی زهراعلیها السلام ده شب مراسم عزاداری بود، 🟩🟩🟩🟩
🔷میگفت:  من با چشم خودم دیدم، از صِله و پولهای روضه که بهش میدادن میرفت این پولها به زنهای میداد...💰💰 🔻🔻🔻 و میفرمود: 👈 بگیرید  این هدیه مادرم است با آن خرج خانه خود را تامین کنید و هرگز به دنبال فحشا نروید😔 🟨🟨🟩🟫
🔶این شخص گفت: 👈 وقتی در تشییع جنازه او این ماجرا را برای من گفت،  گریه‌ام گرفت با خودم گفتم 🔻🔻🔻🔻🔻 ✍ پس من آن شبی که   را در خیابان ری دیدم داشت با یک زنی می‌رفت، ✨✨ ↩️↩️  او می‌رفته که آن زن را توبه بدهد و با خدا آشتی دهد و من بیچاره با بدگمانی، گفتم سیّد دارد می‌رود گناه کند، ازاین کارم خجالت کشیدم.😔😔 🟩🟩🟩🟩