👈عصرها كه مى شد آن #اطفال خردسال درب خرابه صف مى كشيدند،
🔰🔰🔰
✍ مى ديدند كه مردم شام خرّم و خوشحال هستند اطفال خود را گرفته آب و نان تهيه كرده به خانه هاى خود مى روند....
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
💎 آن طفلان خسته مانند مرغان پر شكسته دامن #عمّه را مى گرفتند كه اى عمّه! مگر ما خانه نداريم؟ مگر بابا نداريم؟⁉️
✨✨✨✨✨
👈عمه مى فرمود: چرا نور ديدگان، خانه هاى شما در #مدينه و باباى شما به #سفر رفته است.