#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز روز هفتم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و امام حسین علیه السلام چه فرمود؟
⛺ كربلا
🕓زمان: سه شنبه هفتم محرم الحرام ۶۱ هجری قمری
تعداد نظامياني كه لباس و سلاح جنگي و حقوق از حكومت غاصب بني اميه گرفته و به جنگ امام حسين (عليه السلام) آمده بودند را، بالغ بر ۳۰ هزار جنگجو نوشته اند.
عمر بن سعد نامه اي بدين مضمون از عبيدالله دريافت كرد كه:
« سپاهيان خود را بين حسين( ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بينداز به طوري كه حتي قطره اي آب به او نرسد، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن عفّان خودداري شد! »
عمر بن سعد ۵۰۰ سوار را در كنار شريعه فرات مستقر كرد. يكي از آنها فرياد زد ای حسين! به خدا سوگند كه قطره اي از اين آب را نخواهي آشاميد تا از عطش جان دهي!
حضرت فرمود: «خدايا! او را از تشنگي هلاك كن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حميد بن مسلم مي گويد به چشم خود ديدم كه نفرين امام حسين (عليه السلام) تحقق يافت.
امام حسين (عليه السلام) سپاه دشمن را اين چنين نفرين كرد:
« بار خدايا! باران آسمان را از اينان دريغ كن، و بر ايشان تنگي و قحطی، همچون سال هاي قحطي يوسف در مصر پديد آور، و آن غلام ثقفی را بر ايشان بگمار تا جام زهر به ايشان بچشاند زيرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند(به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بيت و شيعيان مرا از اينان بگيرد.
📖منابع:
الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباحالمتهجد، نفسُالمهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز روز هشتم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و حضرت چه فرمود؟
⛺ كربلا
🕓زمان: هشتم محرم الحرام ۶۱ هجري قمری
هر لحظه تب عطش در خيمه ها افزون مي شد، امام حسين(عليه السلام) برادرش عباس را به همراه عده اي، شبانه حركت داد. آنها با يك برنامه حساب شده، صفوف دشمن را شكسته و مشك ها را پر از آب كردند و به خيمه ها برگشتند. لذا حضرت عباس « سقا » نامیده شد.
ملاقات امام حسين(عليه السلام) با عمر بن سعد:
حضرت فرمود: «اي پسر سعد! آيا با من مقاتله مي كني و از خدا هراسي نداري؟»
ابن سعد گفت: «اگر از اين گروه جدا شوم خانه ام را خراب و اموالم را از من مي گيرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زياد بيمناكم.»
حضرت فرمود:
«تو را چه مي شود؟ خدا جان تو را به زودي در بستر بگيرد و تو را در روز قيامت نيامرزد ... گمان مي كني كه به حكومت ري خواهي رسيد؟ به خدا چنين نيست و به آرزويت نخواهي رسيد.»
سخن امام حسين (عليه السلام) با يارانش:
« اي بزرگ زادگان! صبر پيشه كنيد كه مرگ جز پلي نيست كه شما را از سختي و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمت هاي هميشگي آن مي رساند.»
📖منابع:
الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباحالمتهجد، نفسُالمهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز یازدهم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟
⛺ كربلا
🕓زمان: شنبه یازدهم محرم الحرام ۶۱ هجری
🚩حركت كاروان اسرا از كربلا
▫️عمر بن سعد در روز يازدهم تا وقت ظهر در كربلا ماند و بر كشتگان سپاه خود نماز گذارد و آنان را به خاك سپرد.
▫️وقتي روز از نيمه گذشت فرمان داد تا بانوان خاندان پيامبر(ص) را بر شتران بيجهاز سوار كردند و حضرت سجاد(ع) را نيز با زنجير مخصوصي بسته و بر شتر سوار كردند. هنگامي كه آنان را مانند اسيران ميبردند و از قتلگاه عبور دادند، نظر بانوان بر جسم مبارك امام حسين(ع) افتاد و لطمهها بر صورت زدند و صدا به فرياد و ندبه برداشتند.
▫️حضرت زينب کبرى(ع) بدن مطهر برادر را به سينه خود چسبانيد و با صوتى حزين عرض کرد:
«يا محمداه (ص) اين حسين توست که با اعضاى پاره پاره در خون خويش آغشته است، اينها دختران تواند که اسير شدهاند، اين حسين توست که بدنش بر روى خاک افتاده. پدرم فداى كسى باد كه جراحتش دوا نپذيرد، پدرم فداى كسى باد كه با غصه از دنيا رفت، پدرم فداى كسى باد كه لب تشنه شهيد شد».
▫️حضرت سکينه(ع) نيز جسم پاک پدر را در بر گرفت، ناله زد و عرض كرد:
« پدر جان، قتل تو چشم دشمنان را روشن و دلشان را شاد کرد، پدر جان بنى اميه مرا در کوچکى يتيم کردند...»
▫️بنابراین، عصر روز يازدهم اهل بيت(ع) را با حالت اسارت به طرف كوفه آماده، و حركت كردند.
📖منابع:
الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباحالمتهجد، نفسُالمهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.
https://t.me/arttttu
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴 امروز سیزدهم محرم است، آیا می دانید این روز در کوفه چه اتفاقی افتاد؟ حضرت زینب و امام سجاد علیهماالسلام چه کردند؟
⛺ مکان: کوفه
🕓 زمان: سیزدهم محرم ۶۱ هجری قمری
🚩 اسرای اهل بیت(ع) در مجلس ابن زیاد
▫️پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدای کربلا را در شهر کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر امام حسین (ع) را در برابرش گذاشتند. آنگاه زنان و کودکان آن حضرت را به همراه حضرت زینب( س) و امام سجاد(ع)، در حالی که به طناب بسته بودند وارد مجلس کرده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگه داشتند.
▫️وقتی حضرت زینب(س) در حالی که مندرسترین لباس خود را به تن داشت و به صورت ناشناس وارد مجلس ابن زیاد شد زنان او را احاطه کردند. ابن زیاد پرسید: «این کیست که در آنجا با گروهی از زنان نشست؟» زینب(س) پاسخ نداد.
▫️عبیدالله برای بار دوم و سوم سخن خود را تکرار کرد. یکى از آن زنان جواب داد: «این زن زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) است.» ابن زیاد رو به زینب(س) کرده، گفت: «خدای را سپاس که شما را رسوا کرد و کشت و در آن چه که گفته بودید دروغتان را آشکار ساخت»
▫️زینب(س) فرمود: «سپاس خداوندى را که ما را به وسیله پیغمبرش محمد(ص) گرامى داشت و ما را از پلیدیها پاک کرد. فاسق است که رسوا میشود و نابکار است که دروغ میگوید و الحمدللَّه این شخص ما نیستیم، بلکه دیگری است.»
▫️عبیدالله گفت: «کار خدا را با برادرت و اهل بیت(ع) خود چگونه دیدی؟» حضرت زینب(س) فرمود: «من چیزی جز نیکی و شایستگی از جانب خداوند ندیدم. اینان گروهی بودند که خداوند شهادت را برایشان مقدر کرده بود و به سوی جایگاه ابدی خود شتافته و در آن آرمیدهاند و خداوند و روز قیامت میان تو و آنان داوری خواهد کرد.»
▫️پسر زیاد از این سخنان به خشم آمد و گویی تصمیم بر قتل زینب(س) گرفته بود، عمرو بن حریث به عبیدالله گفت: «او زن است و زن را بر سخنانش ملامت نکنند.»
▫️پاسخ امام سجاد( ع) به ابن زیاد:
پس ابن زیاد رو به علی بن الحسین(ع) کرد و گفت: این کیست؟ گفته شد: علی بن الحسین است.
گفت: مگر علی بن الحسین را خدا نکشت؟
حضرت فرمود: برادری داشتم که نام او نیز علی بود، مردم او را کشتند.
گفت: بلکه خدایش او را کشت.
امام سجاد این آیه ۴٢ سوره زمر را تلاوت کرد:«خداوند جان ها را به هنگام مرگ می گیرد.»
ابن زیاد در خشم شد و گفت: هنوز جرئت پاسخگویی به من را داری؟! این را ببرید و گردنش را بزنید.
▫️در این هنگام عمه اش زینب به او چسبید و گفت: ای پسر زیاد، تو که کسی برای من باقی نگذاشتی، اگر تصمیم کشتن این یکی را هم گرفته ای مرا نیز با او بکش.
حضرت به عمه اش فرمود: عمه جان آرام باش تا من با او سخن بگویم.
▫️امام سجاد رو به آن ملعون کرده و فرمود: ای پسر زیاد، مرا از مرگ می ترسانی؟ مگر ندانستی که کشته شدن عادت ما و شهادت مایه سربلندی ماست.
🚩اسرای اهل بیت (ع) در زندان کوفه
▫️پس از مجلس سوم ابن زیاد، و جواب های مقتدرانه ی از سوی امام سجاد و حضرت زینب با ابن زیاد داده شد، اهل بیت (ع) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند.
🚩خبر شهادت امام حسین (ع) در مدینه و شام
▫️در این روز نقل شده که ابن زیاد به مدینه و شام، نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین (ع) را منتشر ساخت.
📖منابع:
۱. آینه داران آفتاب ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. اللهوف ۷. بحارالأنوار ۸. آینه در کربلاست
#لطفا_نشردهید
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز پانزدهم محرم است، آیا می دانید در این روز چه اتفاقی افتاد؟
⛺ مکان: کوفه
🕓 زمان: پانزدهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
🚩 حرکت دادن سرهای شهدا و اسرا به سمت شام
▫️در برخی از نقل ها آمده که در این روز قرار شد سرهای شهدا را در صندوقها گذاشته و به سمت شام حرکت دهند و هدف آنان این بود که با نزدیک شدن به شهرها سرها را بر نیزه افراشته کنند تا قدرت و پیروزی خود را نشان بدهند و ترس و دلهره بیافرینند و راه را بر خیزشها و حرکتهای انقلابی سد کنند.
▫️بنابراین گزارش، فرماندهان و حاملان سرهای شهداعبارت بودند از:
حربنقیس جعفی، ابو بردةبنعوف ازدی، طارقبنابیظبیانازدی، مخفَربنثعلبه، شمربنذیالجوشن و گروهی از اهل کوفه. برخی همراهی عمربنسعد را نیز نوشتهاند.
▫️شایان ذکر است گزارشهایی مبنی بر زیارت سر اباعبدالله (ع) و سایر شهیدان توسط پیامبر (ص) و دیگر انبیا و آمدن فرشتگان به محضر پیامبر (ص) و تقاضای مجازات حاملان سر وجود دارد. یکی از این روایات، نزول عذاب و خاکستر شدن بدن ۵۰ حامل سر است. ( برخی از جزییات خواهد آمد)
▫️در هرحال، حاملان سرها هر چند مأموریت داشتند از شهرهای بین راه بگذرند و برای قدرتنمایی و ارعاب و وارونه نشان دادن حقیقت، در آن شهرها تبلیغ کنند و سرها را بر نیزه افراشته کنند، اما ترس از درگیری و شورش قبایل عرب باعث میشد که گاه از بیراههها حرکت کنند، به همین سبب مسیر طولانیتر و گاه با بینظمی مواجه میشد.
▫️اما ناگفته نماند که طبق قول مشهور، همراهی سر مقدس اباعبدالله و برخی شهدا با کاروان اسیران انجام شده است، و ان شاءالله در گزارشات بعدی به برخی از منازل و اتفاقات مهم بین کوفه تا شام اشاره خواهد شد.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخنف۶. اللهوف۷. بحارالانوار۸. آینه در کربلاست
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴 شازدهم محرم الحرام ۶۱ هجری قمری
⛺ منزلگاه:کوفه
▫️تقریبا مثل چنین ایامی اُسرای کربلا را به سمت شام حرکت دادند. در طول این ۱۰ الی ۱۵روز مسیر کوفه تا شام، منزلگاه های متعددی طی شد و اتفاقات مهمی رخ داد که به مناسبت و در طی روزهای متمادی تا ابتدای صفر ( روز ورود کاروان به شام ) گزارش هر منزلگاه و وقایع آن ها بیان خواهد شد.
▫️توجه: چون روز های مسیر کوفه تا شام دقیق در تاریخ گفته نشده اما سعی می کنیم گزارش تقریبی در هر یک از ایام و مطابقت آنها با منزلگاه های پیش رو، ارائه شود.
🚩 شیوه حرکت کاروان اسرا:
▫️۱. بر گردن امام سجاد(ع) طوق آهنین و بر دست و پایش زنجیر بسته بودند. زنان و کودکان را بر شتران نشاندند. به گونه ای که صورت های بود.
▫️۲. در این کاروان نام علی بن الحسین(ع)، فاطمه بنت حسین، سکینه بنت حسین، زینب بنت علی، و دختران و زنان و کودکان را ذکر کرده اند.
▫️۳. ابن زیاد دستور داده بود سریع و با عجله حرکت کنند. در برخی منابع اشاره شده است که سرها را جلوتر فرستاد و اسیران را پشت سر آنها روانه کرد.
▫️۴. تعداد همراهان با قافله اسیران که با همه امکانات نظامی و تدارکاتی حرکت کردند و کار حفاظت از سرها را به عهده داشتند هزار نفر ذکر شده است.
▫️۵. این گروه ماموریت داشتند سرها را در همه شهرهای سر راه بچرخانند.
▫️۶. نوشته اند در طول راه امام سجاد(ع) ساکت بود و با هیچ کس تا رسیدن به شام سخن نگفت.
▫️۷. سرها را در صندوق ها نهاده بودند و به هر منزلی که می رسیدند بیرون می آوردند و بر نیزه می کردند و در تمام مدت، نگهبانی شدید می کردند و هنگام حرکت دیگر بار به صندوق برمی گرداندند.
▫️۸. کسی در راه، حق گریه کردن نداشت. سید بن طاووس از امام محمدباقر(ع) نقل کرده است که پدرم فرمود: «چون ما را به نزد یزید می بردند، مرا بر شتر برهنه سوار کرده بودند و زنان اهل بیت را نیز بر شترهای برهنه سوار کرده بودند و در عقب من بودند و سر بزرگوار پدرم بر سر نیزه بود و در پیش روی ما می بردند و نیزه داران آن کافران بر دور ما احاطه کرده بودند و هر یک از ما را می دیدند که آب از دیده ما جاری می شود، نیزه را بر سر ما می کوبیدند.»
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴 امروز هفدهم محرم است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی سرهای مقدس شهدای کربلا و کاروان اسرای اهل بیت در چه منزلگاهی قرار گرفت و چه اتفاقی افتاد؟
⛺منزلگاه اول، نزدیک فرات
▫️در اولین منزلی که در آن مأموران ابنزیاد که حامل سر مبارک امام حسین علیهالسلام بودند، از مرکبهای خود فرود آمدند، مشغول میگساری و عیاشی شدند، ناگهان دستی از دیوار پدیدار شد و با قلمی از آهن این چند بیتی را با خون بر دیوار نوشت:
اَترجو امة" قتلت حسینا"
شفاعة جَده یوم الحساب
آیا امتی که حسین را کشتند امید شفاعت جد او را دارند در روز حساب؟!
▫️با مشاهده این صحنه عجیب، آنان برخاسته و آن سر مقدس را ترک کرده و پا به فرار گذاشتند، و سپس بازگشتند.
و باز برای بار دیگر دیدن که چنین نوشته:
فَلا والله ليسَ لهم شفيع
و هم يومَ القيامة في العذاب
نه، به خدا سوگند كه براي چنين مردم تاريك انديش و شقاوت پيشه اي شفاعتگري نخواهد بود؛ و آنان در روز رستاخيز در عذاب سهمگين خدا گرفتار خواهند بود.
▫️سلیمان بن یسار گفته است: سنگی را یافتند که بر آن نوشته شده بود:
« لا بُدَ ان ترد القیامة فاطمه و قمیصها بدم الحسین ملطخ ویل لمن شفعاؤه خصمائه و الصور فی یوم القیامة ینفخ.
بی گمان فاطمه علیها السلام در روز محشر خواهد آمد در حالی که پیراهن او به خون حسین آغشته است؛ وای بر کسی که شفیعان او دشمنانش باشند، هنگامی که روز قیامت در صور دمیده شود».
▫️همچنین نقل شده که حاملان سر مقدس امام، در این منزلگاه بودند که صدای نوحه فرشتگان را شنیدند:
"ای کسانی که به نادانی خود، حسین را کشتید! بشارت باد شما را عذاب و شکنجه؛ همه اهل آسمان شما را نفرین کنند از پیامبر و فرشته و دیگر طوایف؛ شما بر زبان سلیمان و موسی و عیسی صاحب انجیل لعنت شدهاید".
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز هیجدهم محرم است، آیا می دانید تقریبا در چنین روزی سرهای مقدس کربلا و اسیران در چه منزلگاهی قرار گرفت و چه اتفاقی افتاده؟
⛺منزلگاه تَکْریت
▫️از آنجایی که مأموران ابن زیاد از قبایل عرب بیمناک بودند که شاید هنوز قدری از غیرت دینی که در ایشان باقی مانده، آنان را وادار کنند که سر امام علیهالسلام را از دستشان بگیرند، از این روی، دور از جاده اصلی، و از بیراهه حرکت میکردند.
▫️لذا سر مقدس را از شرق «حصاصه» برده و از «تکریت» قرار گرفتند. آنها والی آنجا را از ورود خود آگاه کردند. او افراد بسیاری را با پرچم به استقبال آنان روانه کرد! و اگر کسی از صاحب سر سؤال میکرد، میگفتند: خارجی است!( کسی که بر یزید خروج کرده )
▫️مردی نصرانی که آن سر را دیده و آن پاسخ در مورد خارجی بودن امام و اهل بیت را شنیده بود، با خود گفت: این چنین نیست که میگویند، این سر حسین بن علی فرزند فاطمه است و من خود در کوفه بودم که او را شهید کردند.
اینجا بود که سایر نصرانیان از این واقعه آگاه شدند و به تعظیم و اجلال آن حضرت ناقوسها را شکستند و گفتند:خداوندا! از شومی و عصیان این قوم که فرزند پیغمبر خود را کشتهاند، به تو پناه میبریم.
▫️سربازان چون این حال را مشاهده کردند زیاد در تکریت نمانده و راه بیابان را در پیش گرفتند و از آنجا کوچ کردند.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز نوزدهم ماه محرم الحرام است آیا می دانید تقریبا در این روز کاروان اسرا و سرهای مقدس شهدای کربلا در چه منزلگاهی قرار گرفت و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه های مشهد النقطه و وادی النخله
▫️حاملان سر مقدس در اثنای راه به مشهد النقطه رسیدند و سر مقدس امام حسین علیه السلام را بر روی سنگ بزرگی که آنجا بود نهادند، ناگهان قطرات خون از آن سر مقدس بر آن سنگ چکید و پس از آن هر ساله در روز عاشورا از آن سنگ خون میجوشید! و مردم از اطراف بر گرد آن صخره اجتماع میکردند و مجلس عزا و ماتم برای امام حسین علیهالسلام برپا میداشتند.
▫️آن صخره تا ایام عبدالملک بن مروان بجای بود، و او دستور داد که آن سنگ را از آنجا منتقل کردند و دیگر معلوم نشد که آن را کجا بردند! ولی مردم، بنای یادبودی در محل آن سنگ احداث کردند و بارگاهی بر روی آن قرار دادند و آنجا را «نقطه» یا «مشهد النقطه» نامیدند.
▫️همچنین سربازان ابن زیاد، شب را در «وادی النخله» فرود آمدند اما در طول شب صدای نوحه جنیان را شنیده می شد که چنین می خواندند:
نساء الجن یبکین من الحزن شجیات
و اسعدن بنوح للنساء الهاشمیات
و یندبن حسینا عظمت تلک الرزیات
و یلطمن خدودا" کالدنانیر نقیات
و یلبسن ثیاب السود بعد القصبیات.
ترجمه: زنان جن از غصه و حزن میگریند، و برای زنان هاشمی نوحه مینمایند؛ بر حسین و بزرگی این مصیبتها ندبه میکنند و بر چهره خود لطمه میزنند؛ و جامههای سیاه بعد از لباسهای کتانی در بر میکنند».
🔺ناگفته نماند در برخی از نقل ها آمده که امروز کاروان اسرا را از کوفه به طرف شام حرکت دادند. اما به جهت اینکه سربازان دشمن می خواستند در شهرها و منزلگاه های مختلف، قدرت نمایی کنند و از طرفی به عیاشی و استراحت مشغول بودند حرکت آنها آهسته و توقف آنها طولانی بود. لذا راه کوفه تا شام را حدود پانزده روز طی کردند. از این جهت ما نقلی که می گوید پانزدهم محرم از کوفه حرکت کردند را برگزیدیم.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز بیستم محرم الحرام است. آیا ما دانید تقریبا در چنین روزی، در مسیر کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه موصل
▫️ماموران ابن زیاد راه موصل را در پیش گرفتند و با پیکی، والی «موصل» را از ورود خود باخبر ساختند، وی دستور داد شهر را زینت کرده و گروهی را به بیرون از شهر فرستاد.
▫️اما مردم گفتند: بدون تردید، این سر حسین بن علی فرزند رسول خداست. از این رو حدود چهار هزار نفر، آماده جنگ شدند تا سر مطهر را از آنان بستانند و زیارتگاهی برپا کنند و والی خائن خود را از دم شمشیر بگذارنند؛ آنها چنین می گفتند: «تباً لقوم کفروا بعد ایمانهم اَضلالة بعد هدی؟ ام شکٌ بعد یقین؟
وای بر گروهی که بعد از ایمان کافر شدند، آیا گمراهی بعد از هدایت و شک پس از یقین؟! »
▫️لذا چون مأموران از قصد مردم باخبر شدند، ترسیدند و مسیر خود را تغییر داده و به قصد منزلگاه بعدی حرکت کردند.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز بیست و یکم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه نصیبین
▫️وقتی کاروان به «نصیبین» رسیدند، منصوربنالیاس-حاکم شهر- دستور زینت شهر داد با هزار آینه. جشن و سرور شروع شد. حامل سر امام حسین علیه السلام همین که خواست وارد شهر شود اسب او فرمان نبرد. چند اسب دیگر آوردند فایده نداشت. ناگاه سر از روی نیزه به زمین افتاد. فردی به نام ابراهیم موصلی سر را برداشت، و چون امام( ع) را شناخت گفت: این سر اباعبداللهالحسین علیه السلام است. همین باعث شد تا مردم آنان را به درون شهر راه ندهند و نقطه افتادن سر امام «مشهد حسین علیه السلام » نامیده شد و زیارتگاه مردم گردید.
▫️حضرت زینب سلام الله علیها همین که سر برادر را در ورود به نصیبین بر نیزه دید با ناله ای جانسوز، این جملات را فرمود:
« آیا ما را به اجبار در شهرها و بیابانها میگردانید در حالی که بر جد ما وحی نازل میشد. به خدای عرش و پیامبرش کافر شدید، آنسان که گویی پیامبری ندیده اید. امروز ما گریه میکنیم و فردا در قیامت و آتش، صدای گریه شما بلند است.»
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز بیست و دوم محرم الحرام است. آیا ما دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاها رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاهای«عین الورده»،«رقه»، «بسَر»
▫️کاروان، صبحگاهان به «عین الورده» رسید و والی آنجا را خبر کردند، او و اهل آن شهر پذیرفتند که آن سرها در شهر بگردانند، و مقرر شد که از باب اربعین داخل گردند، سر منور را در میدان شهر بر نیزه کردند، و از صبح تا بعد از ظهر در معرض تماشای مردم قرار دادند، گروهی شادمانی میکردند که سر خارجی است، و جمعی گریان بودند.
▫️آنگاه مأموران ابن زیاد، سر امام حسین علیهالسلام و سایر شهدا را از «عین الورده» حرکت دادند و طی طریق کردند تا به «رقه» رسیدند.
▫️هنگامی که کاروان از «رقه» عبور کردند، بسوی فرات ره سپردند تا به نزدیکیهای «بسَر» رسیدند و از این مکان به والی «حلب» نامهای نوشتند و آنان را از جریان کار خود آگاه ساختند.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی
#لطفا_نشردهید
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز بیست و سوم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه دعوات
▫️مأموران چون به نزدیک «دعوات» رسیدند، نامهای به والی آنجا نوشته که: ما سر حسین را با خود آوردهایم.
او چون بر مضمون نامه آگاه شد، دستور داد تا در بوقها و کرناها بدمند و خود نیز برای استقبال از شهر بیرون آمد، سپس سر مقدس امام را بر نیزه زده و از دروازهای که آن را اربعین مینامیدند وارد نموده و در یکی از میدانهای شهر، آن سر مطهر را از ظهر تا عصر در معرض تماشای مردم قرار دادند.
▫️در این شهر نیز گروهی گریان بودند و جماعتی شادی میکردند و میگفتند: این سر خارجی است که بر یزید خروج کرده است!
پس شب در آنجا ماندند، و صبح به طرف «حلب» حرکت کردند.
▫️در برخی نقل ها آمده امام سجاد علیهالسلام در آن هنگام گریست و این شعر را خواند:
لیت شعری هل عاقل فی الدیاجی
بات من فجعة الزمان یناجی
انا نجل الامام ما بال حقی
ضائع بین عصبة الاعلاج
ای کاش میدانستم که شخص خردمندی هست که در ظلمتها بیتوته کند و از سختیهای زمان زمزمه نماید؛ من فرزند امام هستم، چه شده است که حق من ضایع شود بین این گروه کفار.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی
#لطفا_نشردهید
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز بیست و پنجم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه قنسرین
▫️مأموران ابن زیاد، به همراه سر امام حسین علیهالسلام در منزلی به نام «قنسرین» فرود آمدند، مرد راهبی از صومعه خود بیرون آمد و مشاهده کرد که از آن سر مقدس نوری بسوی آسمان ساطع است.
▫️پس به نزد آن لشکر و نگاهبانان آمده و گفت: از کجا آمدهاید؟ گفتند: از عراق، با حسین جنگ کردهایم! راهب گفت: با پسر دختر پیغمبر و فرزند پسر عم رسول و پیغمبر خودتان؟ گفتند: آری! گفت: وای بر شما! اگر عیسی بن مریم را فرزندی بود ما او را برچشمان خود مینشاندیم.
از شما تقاضایی دارم! گفتند: چیست؟ گفت: به امیر خود بگوئید، 10 هزار درهم نزد من است که از پدرانم به ارث بردهام آن را از من بگیرد و این سر مقدس را تا هنگام رفتن از این جا در اختیار من بگذارید.
▫️پس هنگامی که راهب درهم ها را به آنان داد آن سر مقدس را گرفت و به صومعه ی خویش برد و با گلاب شست، و با مشک و کافور خوشبو گردانید، و بر سجاده ی خویش گذاشت و بنالید و بگریست، و به آن سر منور می فرمود:
یا ابا عبد الله! به خدا سوگند بر من گران است که در کربلا نبودم که جان خود را فدای تو کنم، یا ابا عبد الله! هر گاه جدت را ملاقات کردی گواهی بده که من شهادتین را گفتم، و در خدمت تو اسلام آوردم.
آنگاه راهب مسلمان شد (و کسانی هم که با او بودند مسلمان شدند).
▫️چون آن گروه صبح کردند، آن سر مقدس را از راهب گرفته و حرکت کردند، و هنگامی که به میان وادی رسیدند، دیدند که آن 10 هزار درهم به سنگ مبدل شده است.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ١١ با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز بیست و ششم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه هایی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه معرة النعمان و شیزر
▫️چون حاملان سر به «معرة النعمان» رسیدند، اهالی آنجا به آنان خدمت کرده و خوراک و نوشیدنی در اختیار آنان قرار دادند و پاسی از روز را در آنجا ماندند و از آنجا رهسپار «شیزر» شدند.
▫️وقتی به «شیزر» رسیدند، پیرمردی گفت: این سر که به آنان همراه است، سر حسین بن علی است. اهالی آنجا با هم سوگند خوردند که به هیچ روی، آنان را به منطقه خود راه ندهند، لذا آنان بدون آنکه در آنجا توقف کنند، به حرکت خود ادامه دادند تا به منزلگاه بعدی رسیدند.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ١١. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز بیست و هفتم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه هایی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه کفر طالب و سیبور
▫️وقتی ماموران به کفر طالب رسیدند، اهالی آنجا نیز درها را به روی آنان بستند و حاملان آن سر مقدس، هر چه از آنان آب طلب کردند، گفتند: به شما آب نمیدهیم، چرا که حسین و اصحاب او را تشنه شهید کردهاید.
آنان به ناچار از «کفر طالب» کوچ کرده و به «سیبور» رسیدند.
▫️پیرمردی از هواداران عثمان، مردان «سیبور» را گرد آورده و گفت: زینهار! فتنه میکنید؟ راه دهید تا مانند دیگر شهرها از اینجا بگذرند! اما جوانان امتناع کردند، پل ارتباطی آن منطقه را خراب کردند و سلاح بر گرفته آماه جنگ شدند. از طرفین تنی چند کشته شدند.
ام کلثوم علیها السلام آن جوانان را دعا نمود که خداوند ارزاق آنها را ارزان و آبشان را گوارا سازد و شر ستمگران را از آنان باز دارد.
▫️از امام سجاد علیهالسلام نقل شده که اشعاری را در «سیبور» خوانده است که از آن جمله این بیت است:
آل الرسول علی الاقتاب عاریة
و آل مروان یسری تحتهم نجب
آل پیامبر بر شتران بی جهاز سوار شوند، و آل مروان سوار بر مرکبهای نجیب شوند.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی ع
#لطفا_نشردهید
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز بیست و هشتم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه هایی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه حماة و حِمْص
▫️سربازان ابن زیاد از «سیبور» رهسپار «حماة» شدند. مردم آنجا دروازهها را بر روی آنان بستند و از ورودشان به شهر جلوگیری کردند.
▫️ناگزیر، از «حَماة» گذشتند تا به «حمص» رسیدند. والی آنجا را از ورود خود آگاه ساختند و از او خواستند تا به «حمص» وارد شوند، ولی در آنجا نیز با مقاومت مردم روبرو شدند، و با پرتاب سنگ از آنان پذیرایی کردند تا تنی چند از مأموران را کشتند.
▫️آنان مسیر خود را تغییر دادند تا از دروازه شرقی شهر در آیند! اما آن دروازه را نیز بستند و گفتند: «لا کفر بعد ایمان و لا ضلال بعد هدی».
و با عصبانیت چنین گفتند:
هرگز اجازه نخواهیم داد که سر مبارک امام را وارد این شهر کنید، و حاملان آن سر مقدس را از آنجا دور کردند. لذا آنان به جانب «بعلبک» حرکت کردند.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
#لطفا_نشردهید
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز بیست و نهم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاهی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه بَلعَبک
▫️قبل از رسیدن به شهر شام، آخرین منزلگاهی که کاروان اسرا و حاملین سرهای مقدس شهدای کربلا وارد آن شدند، شهر بلعبک هست. گفته شده که وقتی سربازان ابن زیاد به «بلعبک» رسیدند، والی آنجا را از ورود خود باخبر ساختند، و او نیز اهالی آنجا را به پیشواز فرستاد در حالی که پرچمهایی را با خود حمل میکردند و فرزندان خود را به تماشای اسیران آورده بودند!
▫️هنگامی که حضرت ام کلثوم علیهاالسلام چنین صحنه هایی را دید، با ناراحتی و عصبانیت عرض کرد:
«اباد الله خضراتهم و لا اعذب الله شرابهم و لا رفع الله ایدی الظلمة عنهم»!
خداوند عمران و آبادانی آنها را نابود و آب آنها را شیرین نگرداند و دست ستمگران را از سر آنها کوتاه نکند».
▫️وقتی حضرت ام کلثوم آن جملات را بیان کرد، امام زین العابدین علیهالسلام، زمانی که این کلمات را از عمه ی خود شنید، گریست و فرمود:
و هو الزمان فلا تفنی عجائبه
من الکرام و ما تهدی مصائبه
یا لیت شعری الی کم ذا تجاذبنا
فنونه و ترانا لم نجاذبه
یسری بنا فوق اقتاب بلا وطا
و سائق العیس یحمی عنه غاربه
کاننا من اساری الروم بینهم
کان ما قاله المختار کاذبه
کفرتم برسول الله و یحکم
فکنتم مثل ما ضلت مذاهبه
این، همان زمان است که شگفتیهایش از نظر بزرگان پایانپذیر نیست و مصائب آن نامشخص است؛ ای کاش میدانستم که مشغلههای زمان تا به کجا ما را به دنبال خود میکشاند و میبینی که ما او را به خود نمیکشانیم؛ ما را بر شتران عریان و بی جهاز در هر شهر و دیاری میگردانند و کسانی از دنبال، دارندگان مهار شتران را حمایت میکنند ؛ گویا ما در میان آنان چون اسیران رومیان و گویا آنچه را پیامبر بیان فرموده است، نادرست بود!، وای بر شما، نسبت به رسول خدا کفران پیشه کردید و شما به گم کرده راهی میمانید که راهها را نمیشناسد.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ١١. با کاروان حسینی ع
#لطفا_نشرده
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴امروز اول ماه صفر است. آیا می دانید در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاهی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه شهر شام
▫️بعد چندین روز اسارات و گذر از شهرهای مختلف، به هرحال اهل بیت رسول اکرم (ص) را همراه سرهای نورانی و پاک به شام آوردند. چون نزدیک دروازه دمشق رسیدند، ام کلثوم علیها السلام، شمر لعنة الله علیه را صدا زد و فرمود:
ما را از دروازهای وارد کنید که مردم کمتر اجتماع کرده باشند و سرها را از میان محملها دور کنید تا نظر مردم به آنان جلب شده به نوامیس رسول خدا (ص) نگاه نکنند.
▫️اما شمر ملعون کاملا بر خلاف خواست ام کلثوم علیها السلام عمل کرد و کاروان اهل بیت را از دروازه ساعات - که برای ورود کاروان تزیین شده بود و مردم زیادی در آنجا اجتماع کرده بودند - وارد شهر کرد، و اهل بیت عصمت علیهم السلام و سرهای مقدس را در این دروازه نگه داشت تا در معرض تماشای مردم قرار گیرند، سپس آنان را در نزدیکی درب مسجد جامع دمشق، در جایگاهی که اسیران را نگاه میدارند، قرار داد.
▫️در بعضی از نقلها آمده است که: اهل بیت را سه روز در این دروازه نگه داشتند.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی ع
#لطفا_نشردهید
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴دوم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام
▫️اسرای كربلا را پس از ورود به شام در پله كان مسجد (محلی كه توقف گاه اسیران بود) نگه داشتند، پیرمردی از اهل شام نزد اسرا آمد و گفت: حمد، خدا را كه شما را كشت و نابود كرد و آشوب را خاموش كرد... چون سخنش تمام شد، امام سجاد(ع) به او فرمود: آیا قرآن خدا را خواندهای؟
گفت: آری
فرمود: این آیه را خواندهای:
«قل لا اسئلكم علیه اجراً الا المودةَ فی القربی»
«بگو من بر اجر رسالتم چیزی از شما جز مودت و دوستی با اهل بیتم و خویشانم نمیخواهم»؟
گفت: آری.
فرمود: ما خویشان پیامبریم... سپس حضرت فرمود: این آیه را خواندهای:
«انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا»
«خداوند میخواهد رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاكیزه گرداند»؟
گفت: بله خواندهام.
حضرت فرمود: اهل بیت ما هستیم.
▫️بعد از سخنان امام، مرد شامی سخت متاثر شد و دستانش را به سوی آسمان بلند كرد و گفت:
خدایا من از دشمنان آل محمد و كشندگان آنان بیزاری میجویم.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی ع
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴پنجم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام
▫️بعد از مجلس یزید و خطبه خوانی حضرت زینب سلام الله علیها و رسوا شدن یزید در نزد خواص و اطرافیان، دستور داد اهل بیت را در خانه ای خرابه زندانی کنند. خانهای که سقف نداشته و دیوارهای آن سست بوده است. همچنین به نقل از منهال بن عمرو با امام سجاد(ع) که گفته اند: خانه سایبان نداشته و آفتاب به داخل آن میتابیده و اسیران را از سرما و گرما حفظ نمیکرده است.
▫️تقریبا مثل چنین روزی بر طبق برخی از منابع، دختر خردسال امام حسین(ع) حضرت رقیه علیها السلام در این خرابه شام از دنیا رفت. این دختر بهانه پدرش را گرفت. یزید دستور داد سر امام حسین را نزد او بردند او سر پدر را در دامن گرفت و آن قدر گریه کرد تا از دنیا رفت.
و حرم حضرت رقیه در همین مکان ساخته شده است.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴 ششم یا هفتم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام
▫️در طول مدت اسارات اهل بیت در شام، حضرت امام سجاد عليه السلام از يزيد خواسته بود كه به او اجازه دهد در مسجد خطبه بخواند، يزيد رخصت داد؛ چون روز جمعه فرا رسيد يزيد يكى از خطباى مزدور خود را به منبر فرستاد و دستور داد هر چه تواند به على و حسين عليهما السلام اهانت نمايد و در ستايش خلفا و يزيد سخن براند، و آن خطيب چنين كرد.
▫️امام سجاد عليه السلام از يزيد خواست تا به وعده خود وفا نموده و به او رخصت دهد تا خطبه بخواند، يزيد از وعدهاى كه به امام عليه السلام داده بود پشيمان شد و قبول نكرد.
▫️معاويه پسر يزيد به پدرش گفت: خطبه اين مرد چه تأثيرى دارد؟ بگذار تا هر چه مى خواهد، بگويد.
▫️يزيد گفت: شما قابليتهاى اين خاندان را نمی دانيد، آنان علم و فصاحت را از هم به ارث میبرند، از آن می ترسم كه خطبه او ما را رسوا کند و در شهر فتنه بر انگيزد و وبال آن گريبانگير ما گردد.
اما مردم از يزيد مصرانه خواستند تا امام عليه السلام نيز به منبر رود.
▫️بالاخره در اثر پافشارى شاميان، يزيد موافقت كرد كه امام صحبت کند.
ادامه دارد...
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. قصه کربلا ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴هفتم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام
▫️بالاخره در اثر پافشارى شاميان، يزيد موافقت كرد كه امام صحبت کند.
▫️آنگاه حضرت سجاد عليه السلام به منبر رفته و پس از حمد و ثناى الهى خطبه اى ايراد كرد. امام در این خطبه ی مهم، ابتدا خصلتها و ویژگیهای اهل بیت را بیان میکند و سپس برای معرفی خودش، به معرفی پیامبر(ص)، امام علی(ع) و حضرت زهرا(س)میپردازد و خویش را فرزند این سه نفر، امام حسین(ع) وحضرت خدیجه معرفی میکند. امام سجاد در معرفی اهل بیت به شش خصلت اشاره میکند و این خاندان را به دلیل داشتن بزرگانی چون پیامبر(ص) و حمزه و جعفر طیار، برتر از دیگران میداند.
▫️بعد از خطبه همگان منقلب شدند و مردم که در مسجد بودند گريستند و بيقرار گشتند.
▫️يزيد بيمناك شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذيرد به مؤذن دستور داد تا اذان گويد تا بلكه امام سجاد عليه السلام را به اين نيرنگ ساكت كند! ! مؤذن برخاست و اذان را آغاز كرد، همين كه گفت: الله اكبر، امام سجاد عليه السلام فرمود : چيزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله، امام عليه السلام فرمود: موى و پوست و گوشت و خونم به يكتائى خدا گواهى مىدهد. و هنگامى كه گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام عليه السلام به جانب يزيد روى كرد و فرمود: اين محمد كه نامش برده شد، آيا جد من است و يا جد تو؟ ! اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشير گذراندى؟!
▫️سپس مؤذن بقيه اذان را گفت و يزيد پيش آمد و نماز ظهر را گزارد و در نقل دیگر آمده که او نتوانست این رسوا شدندش را تحمل کند و لذا از مسجد بیرون رفت.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. قصه کربلا ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی ع
#لطفا_نشردهید
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴هشتم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام
▫️به هر حال پس از حدود هفت روز که اهل بیت در شام بودند، از آنجایی که یزید رسوای خاص و عام شده بود و تحت فشار افکار عمومی قرار گرفته بود، به نعمان بن بشیر دستور داد که وسائل سفر آنان را فراهم کرده و به همراهی مردی امین آنان را روانه مدینه منوره کند.
▫️در هنگام حرکت، یزید مظلوم نمایی می کرد! و به امام سجاد علیه السلام چنین می گفت: تقصیر پسر مرجانه است اگر من بودم نمی گذاشتم با شما چنین کنند! خدا ابن مرجانه را لعنت کند! اگر من با پدرت حسین ملاقات کرده بودم، هر خواسته ای که داشت، می پذیرفتم! چون به وطن رفتی و در آنجا استقرار یافتی، پیوسته با من مکاتبه کن و حاجات و خواسته های خود را برای من بنویس!
▫️آنگاه دوباره نعمان بن بشیر را خواست و برای رعایت حال اهل بیت به او سفارش کرد که در پیشاپیش آنان خود حرکت کند و اگر علی بن الحسین را در بین راه حاجتی باشد برآورده سازد؛ و نیز سی سوار در خدمت ایشان مأمور ساخت.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخفف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی ع
@shiitehistory
#گام_به_گام_باکاروان_حسینی
🏴نهم صفر، سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه : از شام به سمت کربلا
▫️حدود چنین روزهایی پس از حرکت کاروان اهل بیت از شام به سمت کربلا از منزلگاه ها و شهرهای مختلفی عبور کردند که برخی از آنها عبارتند از، التنف، الرتبه، طلیحه، انبار، رمادی، عین الثمر.
گزارش مفصلی از اتفاقات بین این چند روز در تاریخ ذکر نشده است اما می توان حدس زد که چون قرار شد افراد کاروان با احترام مشایعت شوند لذا بدون مشکل، مسیر خود را طی می کردند.
▫️اهل بیت و زنان و کودکان هنگامی که نزدیک به دو راهی مدینه و کربلا شدند از سربازان خواستند که به کربلا بروند و زیارت شهدای آنجا را انجام دهند.
🚩آری، این قافله عاشورایی مجدد به سمت کربلا رهسپار می شود و خود را اربعین به این سرزمین عشق و معرفت می رساند.
این کاروان حسینی نه فقط از منزلگاه های مختلفِ آن زمان عبور کرد بلکه از گذرگاه های تاریخ گذشته است و همچنان در حرکت است. فقط انسان های آزاده و طالب حق و معرفت هستند که هر ساله به این قافله می پیوندند و خود را به کربلای حسین علیه السلام می رسانند و روح و جان خویش را در آنجا و در کنار امام خود قرار می دهند.
و عَلی الارواحِ التّی حَلّت بفِنائک
و السلام...
#سعیدحیدری
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. اربعین قاضی طباطبایی ۳. مدینة المعاجز ۴. معالی السبطین ۵. اللهوف ۶. بحارالانوار ۷. آینه در کربلاست ۸. کامل بهایی ۹. با کاروان حسینی ع
@shiitehistory