eitaa logo
تاریخ تشیع
181 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
4.7هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان هنده همسر یزید، کنیز حضرت زینب (س) 🔰 زن یزید که سالهاى پیش در خانه عبدالله بن جعفر زیر دست حضرت زینب (س) کامل تربیت شده بود، روزگار او را به شام خراب انداخته و از جایى خبر ندارد. یک وقت بر سر زبانها افتاد که جماعتى از اسیران خارجى به شام آمده اند. این زن از یزید درخواست کرد به دیدار آنها برود یزید گفت شب برو. 🌙 چون شب فرا رسید، بوی خوش غذایی که زن شامی با خود آورده بود کودکان را وادار کرد تا دور او جمع شوند، سینی پر از غذا برای خرابه نشینان... اما هیچ کدام دست به سوی غذا نمی‌بردند.... خانم ام کلثوم (س) گفتند صدقه بر ما حرام است. زینب (س) بلند شد و به پیشواز زن آمد و فرمود: زن! مگر نمی‌دانی این گونه صدقات بر ما حرام است. برای چه این طعام را آورده‌ای؟ زن گفت: به خدا قسم این صدقه نیست. بلکه نذر است که بر من اجرای آن لازم است و برای هر اسیر و غریب طعامی به رسم هدیه می‌برم. 🔻 زن این پا وآن پا کرد و با شرم گفت: من در ایام کودکی در شهر رسول خدا (ص) بودم و به مرضی دچار شدم که طبیبان و پزشکان از معالجه من عاجز شدند. چون پدر و مادرم دوستدار اهل بیت (ص) بودند مرا برای شفا به خانه امیرالمومنین ؏ بردند و از فاطمه زهرا (س) طلب شفا کردند. ✨ در آن زمان حسین ؏ به خانه آمد. علی ؏ فرمود: ای فرزندم! دست بر سر این دختر بگذار و از خدا شفای او را بخواه! حسین ؏ چنین کرد و از برکت مولایم شفا پیدا کردم. تا کنون هیچ مریضی در من راه نیافته است... گردش روزگار مرا به این سرزمین کشانده است و از مولای خویش دور مانده ام. 💠 نذر کردم هرگاه اسیر یا غریبی را ببینم تا حدی که امکان دارد به او احسان نمایم. برای سلامتی آقایم حسین ؏، تا شاید بار دیگر به زیارت او نائل شوم و جمال ایشان را دیدار نمایم. 🏴 فرمان داد تا تختی در خرابه نصب کردند. بر تخت قرار گرفت و حال رقت بار آن اسیران او را کاملا متأثر گردانید و سؤال کرد: اى زن اسیر، شما از اهل کدام دیارید؟ حضرت زینب (س) فرمود: از اهل مدینه. آن زن گفت: عرب همه‌ی شهرها را مدینه گوید؛ شما از کدام مدینه هستید؟ فرمود: از مدینه رسول خدا (ص) آن زن از تخت فرود آمد و به روى خاک نشست. حضرت زینب (س) سبب را سؤال کرد 💠 گفت: به پاس احترام مدینه رسول خدا (ص) اى زن اسیر، تو را به خدا قسم مى‌دهم آیا هیچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشته‌اى؟ حضرت زینب (س) فرمود: من در محله بنى هاشم بزرگ شده‌ام. آن زن گفت: اى زن اسیر، قلب مرا مضطرب کردى. تو را به خدا قسم مى‌دهم، آیا هیچ در خانه آقایم امیرالمؤمنین ؏ عبور نموده و هیچ بى‌بى من حضرت زینب (س) را زیارت کرده‌اى؟ ✨ حضرت زینب (س) دیگر نتوانست خوددارى بنماید، صداى شیون او بلند شد فرمود: حق دارى زینب را نمى‌شناسى... من زینبم ⁉ زن گفت: اگر تو زینبی پس حسینت کو؟ حضرت زینب (س) فرمود: ای زن، از حسین پرسش مى‌کنى؟! این سر که در خانه یزید منصوب است از آن حسین ؏ است. آن زن از شنیدن این کلمات دنیا در نظرش تیره و تار گردید و آتش در دلش افتاد. مانند شخص دیوانه، نعره زنان، به بارگاه یزید دوید. فریاد زد: اى پسر معاویه ، سر پسر دختر پیغمبر (ص) را در خانه من نصب کرده‌اى با اینکه ودیعه رسول خداست... 🏴 واحسیناه، واغریباه، وامظلوماه، واقتیل اولاد الادعیاء، والله یعز على رسول الله و على امیرالمؤمنین 🔥 یزید یک باره دست و پاى خود را گم کرد، دید فرزندان و غلامان و حتى عیالات او بر او شوریدند. از آن پس چنان دنیا بر او تنگ شد و زندگى بر او ناگوار افتاد که مى‌رفت در خانه تاریک و لطمه به صورت مى‌زد .... 🔥 یزید چاره‌اى جز این ندید که خط سیر خود را نسبت به اهل بیت عوض کند، لذا به عیال خود گفت: برو آنان را از خرابه به منزلى نیکو ببر. آن زن به سرعت، با چشم گریان شیون کنان، آمد زیر بغل حضرت زینب (س) را گرفت و گفت : اى سیده من، کاش از هر دو چشم کور مى‌شدم و تو را به این حال نمى‌دیدم. اهل بیت ؏ را برداشت و به خانه برد و فریاد کشید: اى زنان مروانیه، اى بنات سفیانیه، مبادا دیگر خنده کنید! مبادا دیگر شادى بکنید! به خدا قسم اینها خارجى نیستند، این جماعت اسیران ذریه رسول خدا و فرزندان فاطمه زهرا و على مرتضى على ؏ و آل یس و طه مى‌باشند 📚 ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۹۱ ••●✦✧✦✧✦●•• زینب اسیر نیستــــ دو عــالــم ... اسیـــــر اوستــــ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ @shiitehistory
هدایت شده از تاریخ تشیع
داستان هنده همسر یزید، کنیز حضرت زینب (س) 🔰 زن یزید که سالهاى پیش در خانه عبدالله بن جعفر زیر دست حضرت زینب (س) کامل تربیت شده بود، روزگار او را به شام خراب انداخته و از جایى خبر ندارد. یک وقت بر سر زبانها افتاد که جماعتى از اسیران خارجى به شام آمده اند. این زن از یزید درخواست کرد به دیدار آنها برود یزید گفت شب برو. 🌙 چون شب فرا رسید، بوی خوش غذایی که زن شامی با خود آورده بود کودکان را وادار کرد تا دور او جمع شوند، سینی پر از غذا برای خرابه نشینان... اما هیچ کدام دست به سوی غذا نمی‌بردند.... خانم ام کلثوم (س) گفتند صدقه بر ما حرام است. زینب (س) بلند شد و به پیشواز زن آمد و فرمود: زن! مگر نمی‌دانی این گونه صدقات بر ما حرام است. برای چه این طعام را آورده‌ای؟ زن گفت: به خدا قسم این صدقه نیست. بلکه نذر است که بر من اجرای آن لازم است و برای هر اسیر و غریب طعامی به رسم هدیه می‌برم. 🔻 زن این پا وآن پا کرد و با شرم گفت: من در ایام کودکی در شهر رسول خدا (ص) بودم و به مرضی دچار شدم که طبیبان و پزشکان از معالجه من عاجز شدند. چون پدر و مادرم دوستدار اهل بیت (ص) بودند مرا برای شفا به خانه امیرالمومنین ؏ بردند و از فاطمه زهرا (س) طلب شفا کردند. ✨ در آن زمان حسین ؏ به خانه آمد. علی ؏ فرمود: ای فرزندم! دست بر سر این دختر بگذار و از خدا شفای او را بخواه! حسین ؏ چنین کرد و از برکت مولایم شفا پیدا کردم. تا کنون هیچ مریضی در من راه نیافته است... گردش روزگار مرا به این سرزمین کشانده است و از مولای خویش دور مانده ام. 💠 نذر کردم هرگاه اسیر یا غریبی را ببینم تا حدی که امکان دارد به او احسان نمایم. برای سلامتی آقایم حسین ؏، تا شاید بار دیگر به زیارت او نائل شوم و جمال ایشان را دیدار نمایم. 🏴 فرمان داد تا تختی در خرابه نصب کردند. بر تخت قرار گرفت و حال رقت بار آن اسیران او را کاملا متأثر گردانید و سؤال کرد: اى زن اسیر، شما از اهل کدام دیارید؟ حضرت زینب (س) فرمود: از اهل مدینه. آن زن گفت: عرب همه‌ی شهرها را مدینه گوید؛ شما از کدام مدینه هستید؟ فرمود: از مدینه رسول خدا (ص) آن زن از تخت فرود آمد و به روى خاک نشست. حضرت زینب (س) سبب را سؤال کرد 💠 گفت: به پاس احترام مدینه رسول خدا (ص) اى زن اسیر، تو را به خدا قسم مى‌دهم آیا هیچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشته‌اى؟ حضرت زینب (س) فرمود: من در محله بنى هاشم بزرگ شده‌ام. آن زن گفت: اى زن اسیر، قلب مرا مضطرب کردى. تو را به خدا قسم مى‌دهم، آیا هیچ در خانه آقایم امیرالمؤمنین ؏ عبور نموده و هیچ بى‌بى من حضرت زینب (س) را زیارت کرده‌اى؟ ✨ حضرت زینب (س) دیگر نتوانست خوددارى بنماید، صداى شیون او بلند شد فرمود: حق دارى زینب را نمى‌شناسى... من زینبم ⁉ زن گفت: اگر تو زینبی پس حسینت کو؟ حضرت زینب (س) فرمود: ای زن، از حسین پرسش مى‌کنى؟! این سر که در خانه یزید منصوب است از آن حسین ؏ است. آن زن از شنیدن این کلمات دنیا در نظرش تیره و تار گردید و آتش در دلش افتاد. مانند شخص دیوانه، نعره زنان، به بارگاه یزید دوید. فریاد زد: اى پسر معاویه ، سر پسر دختر پیغمبر (ص) را در خانه من نصب کرده‌اى با اینکه ودیعه رسول خداست... 🏴 واحسیناه، واغریباه، وامظلوماه، واقتیل اولاد الادعیاء، والله یعز على رسول الله و على امیرالمؤمنین 🔥 یزید یک باره دست و پاى خود را گم کرد، دید فرزندان و غلامان و حتى عیالات او بر او شوریدند. از آن پس چنان دنیا بر او تنگ شد و زندگى بر او ناگوار افتاد که مى‌رفت در خانه تاریک و لطمه به صورت مى‌زد .... 🔥 یزید چاره‌اى جز این ندید که خط سیر خود را نسبت به اهل بیت عوض کند، لذا به عیال خود گفت: برو آنان را از خرابه به منزلى نیکو ببر. آن زن به سرعت، با چشم گریان شیون کنان، آمد زیر بغل حضرت زینب (س) را گرفت و گفت : اى سیده من، کاش از هر دو چشم کور مى‌شدم و تو را به این حال نمى‌دیدم. اهل بیت ؏ را برداشت و به خانه برد و فریاد کشید: اى زنان مروانیه، اى بنات سفیانیه، مبادا دیگر خنده کنید! مبادا دیگر شادى بکنید! به خدا قسم اینها خارجى نیستند، این جماعت اسیران ذریه رسول خدا و فرزندان فاطمه زهرا و على مرتضى على ؏ و آل یس و طه مى‌باشند 📚 ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۹۱ ••●✦✧✦✧✦●•• زینب اسیر نیستــــ دو عــالــم ... اسیـــــر اوستــــ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ @shiitehistory
🏴امروز روز هفتم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و امام حسین علیه السلام چه فرمود؟ ⛺ كربلا 🕓زمان: سه شنبه هفتم محرم الحرام ۶۱ هجری قمری تعداد نظامياني كه لباس و سلاح جنگي و حقوق از حكومت غاصب بني اميه گرفته و به جنگ امام حسين (عليه السلام) آمده بودند را، بالغ بر ۳۰ هزار جنگجو نوشته اند. عمر بن سعد نامه اي بدين مضمون از عبيدالله دريافت كرد كه: « سپاهيان خود را بين حسين( ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بينداز به طوري كه حتي قطره اي آب به او نرسد، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن عفّان خودداري شد! » عمر بن سعد ۵۰۰ سوار را در كنار شريعه فرات مستقر كرد. يكي از آنها فرياد زد ای حسين! به خدا سوگند كه قطره اي از اين آب را نخواهي آشاميد تا از عطش جان دهي! حضرت فرمود: «خدايا! او را از تشنگي هلاك كن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حميد بن مسلم مي گويد به چشم خود ديدم كه نفرين امام حسين (عليه السلام) تحقق يافت. امام حسين (عليه السلام) سپاه دشمن را اين چنين نفرين كرد: « بار خدايا! باران آسمان را از اينان دريغ كن، و بر ايشان تنگي و قحطی، همچون سال هاي قحطي يوسف در مصر پديد آور، و آن غلام ثقفی را بر ايشان بگمار تا جام زهر به ايشان بچشاند زيرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند(به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بيت و شيعيان مرا از اينان بگيرد. 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن. @shiitehistory
🌷زيارت حضرت رسول( ص) در روز شنبه 🌷 أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُهُ وَ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاَتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِ وَ أَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ غَلُظْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلاَلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَ صَلَوَاتِ مَلاَئِكَتِكَ وَ أَنْبِيَائِكَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أَمِينِكَ وَ نَجِيبِكَ وَ حَبِيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ صِفْوَتِكَ وَ خَاصَّتِكَ وَ خَالِصَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ أَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَةَ وَ الْوَسِيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً إِلَهِي فَقَدْ أَتَيْتُ نَبِيَّكَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهَا لِي يَا سَيِّدَنَا أَتَوَجَّهُ بِكَ وَ بِأَهْلِ بَيْتِكَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيَغْفِرَ لِي 🍀 پس سه مرتبه بگو 🍀 إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ پس بگو: أُصِبْنَا بِكَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِيبَةَ بِكَ حَيْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْيُ وَ حَيْثُ فَقَدْنَاكَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ يَا سَيِّدَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ (الطَّيِّبِينَ) الطَّاهِرِينَ هَذَا يَوْمُ السَّبْتِ وَ هُوَ يَوْمُكَ وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ أَجِرْنَا وَ أَحْسِنْ إِجَارَتَنَا بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكَ وَ عِنْدَ آلِ بَيْتِكَ وَ بِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ وَ بِمَا اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ عِلْمِهِ فَإِنَّهُ أَكْرَمُ الْأَكْرَمِينَ. 🌷 التماس دعای فرج 🌷
آی مسلمان ها این شیشه ی شکسته ی عسلِ با خون و خاک یکی شده را چگونه از بیابان جمع کنم... شما را به خدا بگویید، چگونه... 😔😭 وامصیبتا 😭😭 واجدا 😭😭😭 💢از امشب براساس اسناد تاریخی آب بر اردوگاه اباعبدالله الحسین(ع) بسته خواهد شد... از این پس چشم ها به عباس است...😭 @shiitehistory
هدایت شده از تاریخ تشیع
آی مسلمان ها این شیشه ی شکسته ی عسلِ با خون و خاک یکی شده را چگونه از بیابان جمع کنم... شما را به خدا بگویید، چگونه... 😔😭 وامصیبتا 😭😭 واجدا 😭😭😭 💢از امشب براساس اسناد تاریخی آب بر اردوگاه اباعبدالله الحسین(ع) بسته خواهد شد... از این پس چشم ها به عباس است...😭 @shiitehistory
🏴امروز روز هشتم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و حضرت چه فرمود؟ ⛺ كربلا 🕓زمان: هشتم محرم الحرام ۶۱ هجري قمری هر لحظه تب عطش در خيمه ها افزون مي شد، امام حسين(عليه السلام) برادرش عباس را به همراه عده اي، شبانه حركت داد. آنها با يك برنامه حساب شده، صفوف دشمن را شكسته و مشك ها را پر از آب كردند و به خيمه ها برگشتند. لذا حضرت عباس « سقا » نامیده شد. ملاقات امام حسين(عليه السلام) با عمر بن سعد: حضرت فرمود: «اي پسر سعد! آيا با من مقاتله مي كني و از خدا هراسي نداري؟» ابن سعد گفت: «اگر از اين گروه جدا شوم خانه ام را خراب و اموالم را از من مي گيرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زياد بيمناكم.» حضرت فرمود: «تو را چه مي شود؟ خدا جان تو را به زودي در بستر بگيرد و تو را در روز قيامت نيامرزد ... گمان مي كني كه به حكومت ري خواهي رسيد؟ به خدا چنين نيست و به آرزويت نخواهي رسيد.» سخن امام حسين (عليه السلام) با يارانش: « اي بزرگ زادگان! صبر پيشه كنيد كه مرگ جز پلي نيست كه شما را از سختي و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمت هاي هميشگي آن مي رساند.» 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن. @shiitehistory
💠بصيرت حضرت اباالفضل در روز تاسوعا و عاشورا ◾رهبر انقلاب: بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ همه یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او را بیشتر نشان داد. ▪️در روز تاسوعا، مثل امروز عصری، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و امان ‌نامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانه‌ای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم!؟ وای بر شما! اف بر شما و امان‌نامه شما! ◾نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس - برادر بزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان. ▪️انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسین ‌بن‌ علی (ع) قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.
؟؟👇👇 مورّخان ذکر کرده اند که حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام اراده رفتن به میدان نمود. امام حسین علیه السلام از او خواست تا برای اطفال آب بیاورد. حضرت عباس علیه السلام مشک را برداشت، سوار بر اسب شد و به طرف شطّ فرات حرکت نمود. چهار هزار نفر او را احاطه کرده و از هر طرف به او تیراندازی نمودند. ولی حضرت توجهی نکرد و دشمن را به تنهایی از کنار شط دور زد. با آرامش تمام کنار نهر فرود آمد. دست برد و مشتی آب برداشت، چون خواست بیاشامد (چون شدیداً تشنه بود) به یاد تشنگی امام حسین علیه السلام و اطفال و عیالات حضرت افتاد، آب را بر روی آب ریخت و آن شعر معروف را خواند:👇👇👇 یا نفس من بعد الحسین هونی/ و بعده لاکنت ان تکونی / هذا حسین وارد المنون / و تشربین بارد المعین تاللَّه / ما هذا فعال دینی یعنی👈 «ای نفس! از بعد حسین خوار باشی و بعد از او زنده نباشی. این حسین است که بر مرگ وارد شده ولی تو آب سرد و گوارا می‌آشامی. به خدا سوگند! این از عملکرد دین من نیست. » آن گاه مشک را پر از آب کرده و سوار بر اسب شد و به طرف خیمه‌ها حرکت کرد. دشمن راه را بر او بست … سؤال شده که چرا حضرت عباس علیه السلام آب نیاشامید تا سیراب شده، تا با قوّت و نیروی بیشتری بر دشمن حمله کند و آنان را نابود سازد و از این راه بتواند به امام حسین علیه السلام و دین اسلام بیشتر خدمت کند؟👇👇 اولاً: هدف امام حسین علیه السلام در واقعه کربلا کشتن عموم مردم نبوده است، بلکه هدف اصلی حضرت بیداری امت اسلامی است، و کشتن دشمن باید در حدّ ضرورت باشد. ثانیاً: مسأله اثبات مظلومیت امام حسین علیه السلام است که در طول تاریخ مردم را به او متوجه ساخته و دل‌ها را سوزانده است و منجر به نهضت‌ها و شورش‌هایی بر علیه حکومت یزید و یزیدیان شده است. ثالثاً: حضرت ابا الفضل علیه السلام می‌دانست که چه آب بیاشامد و چه نیاشامد او و برادرش امام حسین علیه السلام کشته خواهند شد و هرگز از این میدان جان سالم به در نخواهند برد، زیرا دشمنان مصمّم به قتل او و جوانان بنی هاشم هستند، لذا چه بهتر که با لب عطشان به ملاقات پروردگارش رفته و به شهادت نائل آید. شاهد مطلب این است که اگر انسان بداند که آشامیدن آب سبب نجات او است خوردن آب بر او واجب می‌گردد، ولی حضرت عباس علیه السلام از زندگی و بقای خود قطع امید نموده و کشته شدن خود را حتمی می‌دانست. رابعاً: حضرت عباس علیه السلام این را خیانت می‌دانست که خود آب بیاشامد در حالی که امام حسین علیه السلام و عیالاتش و تمام اهل بیتش تشنه هستند. این خلاف ادب است که امام او تشنه باشد و انسان خود را سیراب کند. خامساً: ایثار از سجایا و اخلاق نیکوی اهل بیت علیهم السلام بوده است. حضرت عباس علیه السلام در این واقعه نهایت ایثار و از خودگذشتگی را نسبت به امام حسین علیه السلام و اهل بیت او نشان داده است، همان گونه که پدرش حضرت امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السلام از خود گذشتگی کرده و با سه روز روزه هنگام افطار، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و خود با آب و شکمی گرسنه به سر بردند. به این دلایل حضرت عباس از نوشیدن آب خود داری کرد👆👆👆 السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین السلام علیک ایهاالعبد الصالح @shiitehistory
هدایت شده از Rose Rahgozar
My Today Epistle☝🏿 🔜💫🌹🐿🔚 وَ رسآلٺـ چـشْم جُز گـریہ بر حُسیڹ چیسٺـ؟... What is the eyes calling except shedding tears for imam Hussein چشم‌مڹ‌اشڪ‌بریز Oh my eyes Shed your tears ڪہ‌زینب‌عزادار‌اسٺ ... Cause Zeinab , the patience mountain , is mournful With her mournful eyes she claimed she did not see in Karbala except the elegance 🖤
هدایت شده از گل یاس
یا صاحب الزمان یا صاحب ازمان اجرک الله
🏴امروز یازدهم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟   ⛺ كربلا 🕓زمان: شنبه یازدهم محرم الحرام ۶۱ هجری 🚩حركت كاروان اسرا از كربلا ▫️عمر بن سعد در روز يازدهم تا وقت ظهر در كربلا ماند و بر كشتگان سپاه خود نماز گذارد و آنان را به خاك سپرد. ▫️وقتي روز از نيمه گذشت فرمان داد تا بانوان خاندان پيامبر(ص) را بر شتران بي‌جهاز سوار كردند و حضرت سجاد(ع) را نيز با زنجير مخصوصي بسته و بر شتر سوار كردند. هنگامي كه آنان را مانند اسيران مي‌بردند و از قتلگاه عبور دادند، نظر بانوان بر جسم مبارك امام حسين(ع) افتاد و لطمه‌ها بر صورت زدند و صدا به فرياد و ندبه برداشتند. ▫️حضرت زينب کبرى(ع) بدن مطهر برادر را به سينه خود چسبانيد و با صوتى حزين عرض کرد: «يا محمداه (ص) اين حسين توست که با اعضاى پاره پاره در خون خويش آغشته است، اين‌ها دختران تواند که اسير شده‌اند، اين حسين توست که بدنش بر روى خاک افتاده. پدرم فداى كسى باد كه جراحتش دوا نپذيرد، پدرم فداى كسى باد كه با غصه از دنيا رفت، پدرم فداى كسى باد كه لب تشنه شهيد شد». ▫️حضرت سکينه(ع) نيز جسم پاک پدر را در بر گرفت، ناله زد و عرض كرد: « پدر جان، قتل تو چشم دشمنان را روشن و دل‌شان را شاد کرد، پدر جان بنى اميه مرا در کوچکى يتيم کردند...» ▫️بنابراین، عصر روز يازدهم اهل بيت(ع) را با حالت اسارت به طرف كوفه آماده، و حركت كردند. 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن. https://t.me/arttttu @shiitehistory