eitaa logo
فکرعمیق|محمدمهدی‌شیرَوی‌خوزانی
1.8هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
20 فایل
سهم‌توازهستی‌همه‌هستی‌است‌وتونیزسهم‌همگان هستی،هستی‌ات‌رادریاب‌تاهستی‌ات‌رادریابندواین حق‌توست‌وتونیزحق‌دیگران‌هستی. فکرعمیق. آدرس‌های ما👈 https://zil.ink/shiravi_ir پاسخ به سوالات👈 ble.ir/join/NGMyZGI5OT ادمین کانال 👈 @Mmshiravi
مشاهده در ایتا
دانلود
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 🔎 ✔️پرسمان 68 ❓پرسش لطف می‌کنید نظرتان را راجع به متن زیر بفرمایید. «حجت‌الاسلام دكتر طباطبايی، رئيس پژوهشگاه مؤسسه‌ی دارالحديث: من با عنوان طب اسلامی مخالف هستم. يعنی بنده نمی‌پذيرم كه هدف دين و شريعت در درانداختن نظامی به عنوان نظام پزشكی باشد. اصلا اين دو حوزه (دين و نظام پزشكی) از هم جدا هستند. بنابراين عنوان طب اسلامی يک عنوان غلطی است و ويژگی‌هايی كه مرتبط با يك نظام پزشكی است در مجموعه‌ی روايات شيعی نمی‌بينم. يك رويكرد ديگر هم نگاه حداكثری به دين است. اين گروه‌ها همه چيز را دينی می‌بينند. معمولا كسانی كه بحث طب اسلامی را معرفی می‌كنند از دسته‌ی دوم هستند كه دين اسلام را يک دين حداكثری و فراگير معرفی می‌كنند. اگر هدف دين اين باشد كه نظام سلامت و پزشكی هم طراحی كند، پس بايد در مورد تشخيص بيماری‌ها، علل امراض و... دستورالعمل كامل داشته‌ باشد كه بيماری را چگونه می‌توان شناخت و درمان كرد (و حال اين كه در مرويات ما چنين چيزی نیست.) مثلا كتاب كافی به عنوان مهم‌ترين كتاب حديثی شيعه می‌تواند منبع مهمی برای احاديث طبی باشد. جناب كلينی در مدرسه حديثی قم، كتاب كافی را نوشته است و البته می‌دانيد كه مدرسه حديثی قم از سخت‌گيرترين مدارس حديثی نسبت به اعتبارسنجی روايات بوده است. جناب كلينی هم از اوثق محدثين بوده‌اند. خوب كتابی با اين خصوصيات خيلی تفاوت دارد با كتابی مثل كتاب ابن بسطام نيشابوری كه اصلا در مجامع حديثی ما شناخته شده نيست و هيچ جايگاهی ندارد. ما در مؤسسه‌ی دارالحديث يك مجموعه‌ای گردآوری كرديم كه روايات صحيح و غير صحيح را جمع آوری كرديم. حدودا 6هزار روايت غير تكراری در حوزه‌ی طب داريم. از اين 6هزار روايت طبی حدود 15درصدش سند دارد. نزديک به 85درصد روايات باب طب اساسا سند ندارد. خب از اين تعداد كمتر از هزار روايت، حدود 5درصد، سند صحيح دارند. يعنی از كل روايات پزشكی كمتر از 5درصد آن سند معتبر دارد و معمولا اين احاديث هم در كتاب كافی است. اين 5درصد هم عموما در مورد خواص خوراكی‌ها هستند يعنی نه در تشخيص بيماری فايده‌ای دارد و نه در درمان فايده‌ای دارد. در مورد گستره‌ی روايات پزشكی، ما روايات متنوع در مورد درمان امراض بسيار كم داريم و اتفاقا در مجموع روايات، اندک‌ترين روايات در مورد درمان است و بيشتر روايات در باب خواص خواركی‌ها و يا دستورات عمومی سلامتی و پيش‌گيری از درمان است. يعنی در روايات ما از 6هزار روايتی كه موجود است اگر بخواهيم روايات معتبری كه مربوط به بحث درمان امراض است را جدا كنيم كمتر از يك درصد است يعنی كمتر از 60روايت در حوزه‌ی درمان داريم. حالا مشاهده می‌كنيد كه چرا بنده می‌گويم ما طب اسلامی نداريم؟! الان در مجموعه‌هایی كه به عنوان طب اسلامی و روايات طبی مطرح می‌شود، يک روايت را می‌گيرند و چقدر درباره‌ی آن تعريف و تمجيد و توضيح می‌دهند بدون اين كه آن را اعتبار سنجی كرده باشند و يا مدلول آن را درست فهميده باشند.» 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ✅پاسخ بیان جناب دکتر نسبت به وضع موجود به صحت نزدیک است اما به لحاظ محتوای دین که عین طبابت است بسیار دور از واقعیت؛ قرآن پوسته‌اش شفاست و همه‌ی دستوراتش دارو؛ این که تدوین و بیان نشده حرف حقیست. 🆔 @shiravi_ir
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 🔎 ✔️پرسمان 331 ❓پرسش پاسخ حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی ایازی به سوءاستفاده عباس تبریزیان از دین: هیچ فقیهی چنین جرأتی ندارد مگر بخواهد برای طب، دستگاهی قداست‌آور و دکان درست کند درباره طب اسلامی دو نکته اساسی باید مورد توجه قرار گیرد، تا ثابت شود که ما چیزی به نام طب اسلامی داریم: نخست: ثابت شود در دین اسلام به جز دستوراتی کلی در جهت رعایت بهداشت و سلامت، دستوراتی در جهت چگونگی درمان بیماران آمده است و این دستورات امروز مشکل بیماری‌ها را درمان می‌کند. مثلاً اگر کسی امروز دچار گرفتگی عروق شد، با دستوراتی از قرآن و حدیث می‌توان درمان کرد، و در نتیجه به اسلام نسبت داد که نظام درمان قلب و عروق چنین است. این معنا بسته به اثبات چنین تعالیم معتبری از سوی شرع است. در قرآن که چنین دستوراتی نرسیده است و حتی درباره عدد رکعات نماز و خصوصیات روزه نرسیده است تا چه رسد به‌ نظام پزشکی و این امر در مرتبه دوم رسیدن روایاتی معتبر و اطمینان آور از پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام است، در صورتی‌ که روایاتی که منسوب به پیامبر و ائمه در این‌گونه از کتاب‌ها نقل شده، منابع معتبری نیست و علمای اسلامی به‌ صورت مفصل این کتاب‌ها را نقد کرده‌اند و از نظر دانشمندان علم حدیث این روایات تضعیف شده است. بنابراین این‌که گفته ‌شده علم طب تماماً همانند علم فقه است، نوعی مغالطه است، علم فقه مستند به آیات قطعی قرآن و احادیث معتبر است و در این هزار سال از سوی عالمان بارها غربال شده است لذا مقایسه فقه با طب مقایسه‌ای غلط است و نشانه از خلط مسائل علمی با غیرعلمی است. هیچ فقیهی و عالمی آگاه به مصادر روایات، چنین جرأتی ندارد که بگوید علم طب تماماً همانند علم فقه است مگر بخواهد برای طب دم و دستگاهی قداست‌آور و دکان درست کند. اما این‌ که گفته ‌شده تکیه‌گاه طب اسلامی، قطع و یقین است و شک و گمان جایگاهی در طب اسلامی ندارد. سؤال این است که در این کتاب‌هایی که شما به نقل از مصادری مرسل و به نقل روایات را مستند کرده‌اید چگونه علم پیدا می‌شود در صورتی‌ که حدیث مصادر و سلسله سند آن درست باشد ظنی‌الصدور است. اما اگر سخن از تجربه باشد، مبنای تجربه هم استقراء از موارد و نمونه‌ها است و استقراء حداکثر موجب علم جزئی خواهد بود. امروز پزشکان هم با همه دانش و تجربه خود چنین ادعایی ندارند، بلکه می‌گویند با توجه به مطالعات و تجربیات ما این مسئله به‌ دست‌ آمده است و در آینده بسا ممکن است، دانش پزشکی نکات و مسائل جدیدی را درباره آن مسئله کشف کند. مسئله دوم و اساسی در بحث پزشکی اسلامی مشخص کردن قلمرو دین در مقام بیان مسائل پزشکی است. به این معنا که آیا وظیفه دین است که مسائل درمان بیماران را و چگونگی معالجه آنان را بگوید و یا به علم و تجربه بشر ارجاع داده است؟ روشن است که معارف قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام برای بیان عقاید و اخلاقیات و نسک است، اما این‌که دستگاهی برای علم پزشکی فراهم ساخته باشد و نظام درمان را به وجود آورده باشد و گفته باشد چگونه باید سلامت را حفظ، به‌ صورت خاص به‌ جز دستورات حداقلی، کرد و چگونه درمان کرد خود پیامبر و ائمه در روایات فراوان ارجاع به طبیب می‌داده‌اند و این نشان می‌دهد که قلمرو دین غیر از بیان مسائل پزشکی است. البته احکام پزشکی داریم اما احکام پزشکی مثل این‌ که اگر دست شما مجروح شد چگونه باید وضو گرفت و چگونه باید غسل کرد، ربطی به علم پزشکی ندارد. لذا اثبات نظام پزشکی قابل اثبات نیست. البته در کنار نظام پزشکی جدید ما نظام طب سنتی را هم داریم، که منکر آن نیستیم، اما آن نظام که بسا مواردی از آن از قبل از اسلام و طب ایرانی و یونانی بوده و می‌تواند در جایی که به‌ صورت علمی ثابت شود تلفیق شود بحث دیگری است. 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ✅پاسخ این جریان تخصصی بلکه فوق تخصصی است. دوستان بدانند که علت کم پرداخته شدن به طب در اوایل اسلام سلامت همه‌گیر بوده است. سلامت همگان مد نظر است نه درمان همگان. اسلام که معجزه‌ی روی زمین است دستوراتش ضامن سلامتی است. رفتن به دنبال درمان به جای تأمین سلامت، انحراف پرخرج و کم فایده است. 🆔 @shiravi_ir
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 🔎 ✔️پرسمان 385 ❓پرسش طب اسلامی و سنتی گاهی باعث مرگ بیماران شده است وزارت بهداشت ایران اعلام کرده که «طب اسلامی» را به رسمیت نمی‌شناسد. محمود خدادوست، مدیر کل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت ایران به ایسنا گفته که: این وزارتخانه سه سال روی این موضوع تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده که اصلا موضوعی به نام طب اسلامی وجود ندارد. به گفته‌ی مقام وزارت بهداشت: «برخی به نام طب اسلامی و سنتی بدیهی‌ترین مسائل پزشکی مانند واکسن و پیوند اعضا مخالفت می‌کنند.» آقای خدادوست می‌گوید: بعضی به خاطر طب اسلامی و سنتی، جان و مال خود را از دست داده‌اند. 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ✅پاسخ طب اسلامی، همه‌ی سفارشات و نقطه‌نظراتی است که همه‌ی دانشمندان اسلامی و حتی غیر اسلامی در خصوص پیشگیری، درمان و پیوند و غیره فرموده‌اند و از نقطه‌نظر مخالفت با اسلام قاطبه‌ی علمای دینی، و حتی غیر دینی مخالفت با دین تشخیص نداده باشند. 🆔 @shiravi_ir