شهید مدافع حرم مهدی نوروزی بهاری
بِسـْــمِ رَبِّـــــ الشُهـَــــدا
💢پنج درس از پنج شهید💢
از سمت چپ تصویر بخوانید:
#شهیدمحمودرضابیضائی :
(شیعه به دنیا آمده ایم تا مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم!)
#شهید_رسول_خلیلی :
(به برادر برادر گفتن نیست! به شبیه شدنه!)
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن :
( ظهور اتفاق می افتد، مهم این است که ما کجای ظهور ایستاده ایم)
#شهید_روح_اله_قربانی :
( شهادت خوب است اما تقوی بهتر است تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند)
#شهید_مصطفی_صدرزاده :
(سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد)
🆔 @shire_samera
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#به_مناسبت_نوزده_شهریور
#سالروز_ولادت_مصطفی_من
✍ساعت دو بامداد روز چهارشنبه
19شهریور 1365 مصادف با 5محرم الحرام در بیمارستان والفجرشهرستان شوشتر چشم به جهان گشود. زمانی که از پرستار سؤال کردم سالمه، گفت: بله بسیارسالم و سرحال. گفت :می خوای بدونی پسره یا دختر؟ گفتم :هرچی باشه خداروشکر همین که سالمه ممنونشم، ان شاء الله عاقبت بخیربشه.گفت:یه#پسر_پیشانی_بلند، معلومه که عاقبت بخیره.
✍گفتم ان شاء الله....و پرستار گذاشتش در آغوش من، وقتی با دقت نگاهش کردم ، روی دستش یه کبودی بود.با نگرانی پرسیدم ضربه خورده؟! گفت : نه این علامته،دست سفیدکوچکش را مرتب بوسه می زدم.پرستار گفت اسمشو چی میذاری؟ گفتم: اسمی که برازنده اش باشه ، این سرباز امام زمانه (ع).
✍پرستار با حالت اعتراض گفت: دعا کن این جنگ زود تمام بشه، که دیگه نیاز به سرباز نباشه تا این بچه ها برن جنگ.گفتم: ان شاء الله به امید روزی که شاهد هیچ گونه ظلم وبی عدالتی و جنگ و خونریزی در دنیا نباشیم؛ و این زمانی محقق می شود که ، منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله ظهور فرماید، ان شاء الله.
اللهم عجل لولیک الفرج
راوے :مادر شهید مصطفی صدرزاده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سید_ابراهیم 🌷
#تولدت_مبارک_فرمانده 😍
🆔 @shire_samera
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷لحظه اصابت گلوله به شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده و فریادهای " نحن شیعه علی ابن ابی طالب" دقایقی قبل از شهادت.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🆔 @shire_samera
#سیره_شهدا
چایی معطر !
يه روز مرخصی خورده بوديم من وسایل سید و جمع کردم تا فرودگاه برسونمش يه نفر ديگه هم تو ماشين همراه ما بود که همراه سید ميخواست به ایران بره سید رو به من گفت من تو يه جای نوشابه از خادم حرم عطر خالص هدیه گرفته بودم ولی الان هر چی میگردم پیدا نمیکنم تو ندیدیش؟ بهش گفتم نه چطوري بود؟ گفت به رنگ چایی بود تو يه جای نوشابه يه دفعه اون دوستی که همراهمون بود گفت سید يه چيز بگم ناراحت نميشی گفت نه بگو عزیزم گفت من فکر کردم که اون چاییه که سرد شده واسه همین انداختمش دور سید دست کرد تو جیبش پنج هزار لیر سوری که معادل پنجاه هزار تومن ما ميشه بهش داد گفت اينو دادم بخاطر صداقت
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🆔 @shire_samera
#سیره_شهدا
از سوریه زنگ می زد و تاکید میکرد که فاطمه قرآن حفظ کند که الان فاطمه حافظ 4 جزء قرآن است.
مصطفی با خود قرار گذاشته بود که هر زمانی که از یاد شهدا غافل شد روزه بگیرد و به دوستان خود نیز گفته بود هر وقت از یاد شهدا غافل شدید خود را تنبیه کنید.
راوی : پدر شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🆔 @shire_samera
#سیره_شهدا
یک روز بہ میدان شهدایِ گمنام
در فـاز ۳ اندیشہ رفتیم ...
چند تا پله میخورد و آن بالا
پنج شهید گمنـام دفن بودند ...
من از پلہهـا بالا رفتم و دیدم کہ
مصطفی حتی از پلہهـا هم بالا نیامد !!
پایین ایستادہ بود و با لحن تندی گفت :
« اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید ،
هرجا بروم میگویم که شما کاری نمیکنید
هرجا بروم میگویم دروغ است که
شهـدا عند ربهـم یرزقــون هـستند ،
میگویم روزی نمیخورید و
هیچ مشکلی از کسی برطرف نمیکنید
خودتان باید کارهای من را جور کنید».
دقیقا خاطرم نیست
که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود
من فقط او را نگاہ میکردم ...
گفتم من بالا میروم تا فاتحه بخوانم
او حتی بالا نیامد که فاتحهای بخواند؛
فقط ایستادہ بود و
زیر لب با شهدا دعوا می کرد !!
کمتر از دہ روز بعد از این ماجرا
حاجتــش را گرفت ...
سه روز بعد از عید فطر بود که
برای اولین بار اعــزام شد.
مصطفی اصلا برای ماندن نبود
نمی توانست بمــاند ...
آن زمانی هم که اینجا بود، اینجا نبود
گمشدہ خودش را پیدا کردہ بود ...
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🆔 @shire_samera