#هات_چاکلت
شیر ۱ لیوان,شکلات تخته ای,نسکافه ۱ ق.چ,پودر کاکائو ۲ ق چ,خامه صبحانه ۱ ق غ,شکر,وانیل
همه ی مواد و باهم مخلوط کنید روی حرارت بذارید.به غلظت دلخواه رسید سِرو کنید
@shirini71
#دسر
#موس_لیمو
کره نرم شده در دمای محیط نصف پیمانه
شکر 1 پیمانه
تخم مرغ بزرگ 2 عدد
زرده تخم مرغ بزرگ 2 عدد
آبلیمو تازه یک سوم پیمانه
پوست لیمو ترش رنده شده 1 ق غ
خامه سه چهارم پیمانه
وانیل یک چهارم ق چ
کره و شکر را با هم زن بزنید تا کرم رنگ شود سپس تخم مرغ ها و زرده ها را اضافه کنید و هم بزنید. آبلیمو و رنده پوست لیمو را اضافه کرده و با دور کند هم زن بزنید. مواد را در قابلمه کوچکی ریخته و روی حرارت ملایم گذاشته و هم بزنید تا به غلظت دلخواه برسد از روی حرارت برداشته و در ظرف سرو ریخته و روی آن را با نایلون پوشانده و برای دو ساعت در یخچال بگذارید. خامه را به همراه وانیل با هم زن زده و روی موس را یا آن تزیین کرده و سرو کنید.
@shirini71
#سوهان_بادام_زمینی
بادام زمینی تست شده ۱۲۵ گرم
شکر ۲۰۰ گرم
کره ۲ ق غ
نمک ۱/۲ ق چ
شکر را در تابه ای روی حرارت متوسط گذاشته تا کاراملی شود هم نزنید فقط تابه را تکان دهید تا یکنواخت کاراملی شود موقعی که شکر قهوه ای رنگ شد کره و بادام زمینی و نمک را اضافه کنید و مخلوط کنید سینی را که کاغذ روغنی انداخته اید آماده کنید و مواد را در آن بریزید و پهن کنید به مدت ۱ ساعت در یخچال گذاشته تا خنک شود برش بزنید و نوش جان کنید
@shirini71
#کانال_سفره_آرایی_افتتاح_شد👇👇
🍂آموزش نقاشی روی ماست😍
🍂آموزش تزیین برنج وسالاد😍👏
🍂چیدمان میز تولد و مهمونی😍👌
🍂آموزش انواع خشک کردن میوه😍
🍂آموزش انواع ترشی وشور 🍆🌶
وسفره آرایی همش اینجاست بدو🏃♀جا نمونی👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3506044959C4ff7735aba
@mivhe71😍😍
🍓🍓🍎🍎🍐🍐🥒🥒
🥑🥑🍒🍒🍅🍅🥕🥕
🥗🥗🥨🥨🥦🥦🍇🍇
زیبا ترین نمونه تزیین غذا😍☝️☝️
#پارت۲۸
به چشم هایش زل می زنم و صادقانه می گویم:
-حتی اگر ردمون می کردن برام مسئله ای نبود اما اینکه بدون اجازه خودمون بلند شن بیان هتل اقامت ما و بی خبر انتظار ملاقات داشته باشن و بعدم خیلی حق به جانب بگن که چرا اونجا هستم نهایت بی ادبی ایشون رو می رسوند. نتونستم خودمو کنترل کنم و بابتش هزار بار خودمو لعنت کردم. اما من به این آدم بد نکرده بودم نمی تونستم درکش کنم که چرا این طور بی رحمانه راجع بهم قضاوت کنه!
-من ولی درکش می کنم شهرزاد...
با بهت پلک می زنم و به محض چکیدن اشکی نا خوانده، با نوک انگشت می گیرمش و منتظر می مانم تا حرفش را کامل کند اما در سکوت همچنان نگاهم می کند. منتظر دیدن عکس العملی از من است اما من حتی ذره ای نمی توانم فکرش را بخوانم.
-متوجه نمی شم...
-اتفاقا برخلاف برچسبی که بهش چسبوندی باید بگم آدم حرفه ای هستش شهرزاد. تحسینش می کنم. اون به محض دیدن تو گذشته ای رو که با هم داشتین رو یادش میاد. گذشته ای که هرچند تو با نفرت به یادش میاری اما یه خاطره ی بسیار بسیار خصوصی و فراموش نشدنی!
مکثی می کند و وقتی مطمئن است که حواسم را دارد و من کاملا توجهم به حرف هایش جلب شده ادامه می دهد:
-این آدم از کجا باید بدونه تو با چه هدفی قراره که بهش نزدیک بشی؟ آدما خوب یا بد تو زندگی شخصی خودشون برای خودشونن! اون تو محیط کارش دوست نداره که روابط شخصیش رو با روابط کاریش قاطی کنه و حقم داره! و با حضور ناگهانی تو اونجا نتونست کنار بیاد. بودنت رو هیچ جوره نتونسته هضم بکنه. نتونسته تو رو مهندس اعزامی از طرف شرکت من ببینه. خاطره ها دورش کردن و صادقانه اومده تا ازت بپرسه برای چی تو اونجایی! و میدونی چی باعث شده که کامل از موضعش پایین بیاد؟