هدایت شده از تبلیغات نازبانو💖🍡🍰
#تهمت❓❓
اونروز طبق معمول منتظر دایی بودیم که چوپانی گله ها برگرده و ناهار بخوریم ...در خونه رو زدند، پدرم در رو باز کرد..
داییم با چهره برافروخته و نگاهی عصبی به من گفت: این دختره باید سنگسار بشه ...
پدرم شوکه گفت:_ معلومه چی میگی مردک؟؟چطور جرات کردی همچین حرفی بزنی
دایی با دندون قروچه گفت
_اونروز ظهر که گوسفندها رو برده بودم چرا این دختره رو دیدم که .....😳👇
https://eitaa.com/joinchat/4237557896Cb66b6be1b9