هدایت شده از تبلیغات نازبانو💖🍡🍰
#داستان_واقعی_نگار
عزیز به جوانی رعنا و بلند قامت تبدیل گشت .در روستای اطرافش #دختری زیبارو زندگی میکرد که نامش نگار بود .عزیز نگار راکه دید صد دل عاشقش شد و هر روز در زمانی معین در گذرگاه چشمه قرار میگرفت و او را میدید .زیبایی عزیز چیزی نبود که هردختری بتواند از آن صرفنظر نماید .
یک شب نابهنگام به عزیز خبر رسید که #نگار_عروسی دارد. به نزدیک خانه نگار رفت و........
ادامه داستان در لینک زیر👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a