📜 سیزدهم محرم 📜
🔘 #بخش_پنجم
~ •••
"جز آنکه شیطان، این فرمانروای دروغ و حیله و نیرنگ،حکمران تان بود و آنچه او می خواست همان کردید؟"
"زشتیهای تان را برای تان جلوه داد و شما را به آرزوهای پوچ و بی اساس امید داد،ما را دروغ گو خواندید و در باره ما ناسپاسی کردید."
"ای آنانی که دریای وجودتان خشکیده است و در کف آن قطره آبی برای زندگی کِرمی باقی نمانده،دلهاتان چون سنگ خارا سخت و جگرهاتان پُر از خشم و آلودگی است."
"به همین سبب جاهلانه فخر می فروشید که ما بودیم حسین بن علی را کشتیم."
"و این تازگی ندارد، دیروز علی مرتضی را کُشتید، و امروز پدرم را."
"کجاست عمویم عباس؟ علی اکبر کجاست؟ عبدالله کجایی؟"
••• فاطمه، اختیار از کف داد •••
🔺دانه های بلورین اشک، یک به یک فرو غلتیدند و به شدت گریست.😭
× زنی فریاد کرد:
"بس کن ای دختر پاکان. دلهامان را پاره پاره کردی. بس کن!"
🔹زینب سوی او پَرکشید و فاطمه در آغوش زینب، آرام گرفت.🔹😭
🏴👇👇👇👇👇🏴
http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50