#باشهدا ❣
🔻زندگی بهشتی
شهردار ارومیه که بود، دو هزار و هشتصد تومان حقوق می گرفت. یک روز بهم گفت:
بیا این ماه هر چی خرجی داریم روی کاغذ بنویسیم، تا اگه آخرش چیزی اضافه اومد بدیم به یه #فقیر.
همه چیز را نوشتم؛ از واکس کفش گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ.
آخر ماه که حساب کردیم، شد دو هزار و ششصد و پنجاه تومان.
بقیه ی پول را #لوازم_التحریر خرید، داد به یکی از کسانی که شناسایی کرده بود و می دانست محتاجند.
گفت: اینم #کفاره #گُناهان این ماهمون.
#شهید_مهدی_باکری🍃
#به_روایت_همسر
@yarooghaye
#باشهدا ❣
💠حمید آلمان که می خواست برود، نشسته بود خودش و اعتقاداتش را روی کاغذ پیاده کرده بود. می خواست وقتی آنجا می رود یادش نرود که کیست و برای چه آمده است؟!
نامه پر بود از نقاط مثبت و منفی اش؛ از خصلت های ارثی تا خصلت های تأثیر گرفته شده از خانواده و محیط.
💠می گفت: اینها را نوشتم تا وقتی رسیدم آلمان #غرور برم ندارد و یادم نرود چه کسی هستم و برای چه آمده ام و نباید به خطا بروم.
همه را نشانم داد. البته این ها را به این قصد به من نشان داد تا نقاط ضعفش را بدانم و خیلی پیش خودم بزرگش نکنم.
🌷شهید حمید باکری...🍃
#به_روایت_همسر
#کتاب_نیمه_پنهان_ماه
@yarooghaye