eitaa logo
شیرینترازعسل ذکرحسین ع
1.2هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
11.6هزار ویدیو
112 فایل
💚شکر خدا را که در پناه حسینیم ❤️ 💚عالم از این خوبتر پناه ندارد کپی متنهاباذکرصلوات حلال‌و گوارای قلبهای پاک عاشقان سیدالشهدا جانم❤️ 🚫تبلیغات و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
😭💔👇🏻 . ◼ . . دارند زنده زنده ترا میکنند برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند😭😭 . از جای آب به خورد تو می دهند بر خشکی دهان تو رحمی نمی کنند😭 . فهمیدم از گرفتن مویت به دست شمر بر موی دختران تو رحمی نمیکنند😭 . شاعر: محمد جواد پرچمی . . . اینقدر جولان نده با دورو برش چکمه ات را بی ادب بردار از روی پرش 😭😭😭😭 گریه دارد میکند بالای مقتل مادرش تا که نفرینت نکردم دست بردار از سرش 😭😭😭😭 اینکه افتادی به جانش پاره جان من است زینت دوش پیمبر نص قرآن من است 😭😭😭😭 این لب خشکیده را یک ذره تر کن لااقل از اذیت کردن جسمش حذر کن لااقل 😭😭😭😭 غارت عمامه را صرف نظر کن لا اقل خنجر وامانده ات را تیز تر کن لا اقل 😭😭😭😭 گریه من را در آوردی ! چرا لج میکنی؟ گردنش را بر خلاف کج میکنی؟ 😭😭😭😭 پنجه ات را بین گیسوی چلیپایش نکن روی خاک گرم صحرا اربا اربایش نکن 😭😭😭😭 با نوک سر نیزه ات پایین و بالایش نکن نیزه را بیرون نمی آری دگر تایش نکن 😭😭😭😭 بعد از آنیکه جدا کردی را از تنش تیغ خود را پاک کردی با لب پیراهنش 😭😭😭😭 شاعر: محمد کیخسروی 🏴 @yarooghaye🏴
شیرینترازعسل ذکرحسین ع
(هو الحَقُّ المُبین) همیشه روضه شنیده ایم ️اما هم عالمی دارد... 😭صصحنه اول: محمدرضا از تماس گرفته️؛ پشت تلفن التماس میکند: -مامان! توروخدا دعا کن بشم. +تو شو، شهید میشی... -به خدا دیگه خالص شدم. دیگه یه ذره ناخالصی تو دلم نیست. +پس شهید میشی🕊. _ حالا که راضی شدی، دعا کن برگردم. 😭صحنه دوم: مهمان شدیم. قرار است بدنِ پاره جگرمان را تحویل بگیریم و وداع کنیم. بعد از چهل روز دلتنگی، با خودم گفتم محکم در آغوشش می گیرم و التماسش میکنم سلام و ارادت و دلتنگی مرا به برساند. اما... ⇜ به سینه اش دست نزن. ⇜نمی شود در آغوشش بگیری. ⇜صورتش را آرام ببوس و اذیتش نکن. ⇜به زیاد دست نزن. مضطر به روی ماهش نگاه کردم و پرسیدم: ! چه کردی با خودت؟؟ 😭صحنه سوم: شب قبل از است. مادر بی تاب شده، قرار ندارد. دست به دامان شهدای شدیم . مادر با همرزم محمدرضا در کهف خلوت کرده: _ بگو محمد چطور شهید شد؟ +بگذرید... _ خودش گفت دوست دارد بی سر برگردد. +همانطور که دوست داشت شد؛ و ... 😭صحنه چهارم: برای بدرقه اش نشسته ایم کنار منزل جدیدش بی ترس و بی درد و آرام. متحیر ایستاده و این پا و آن پا می کند، _ پس چرا تلقین نمیخوانی؟ _ بازویی نیست که تکان دهم و تلقین بخوانم... 🔸حالا میدانیم ⇜اربا اربا یعنی چه😭 ⇜ یعنی چه😭 ⇜ یعنی چه😭 ⇜ یعنی چه😭 🔹از تو ممنونیم که به اندازه بال مگسی، سیدالشهدا را به ما چشاندی، گوارای وجودت نازنینم... 🌾آسان و سختِ عشق، سوا كردنى نبود! 🌾ما نيز مهر و قهر تو در هم خريده ايم 🍃 @yarooghaye