مجروحْ برگرد، ولی برگرد.
بگذار زخمهای باز و آبلهها و داغها،
توی هوای خنکِ امشب صِلِه ببندند و
خوب بشوند. از انزوا برگرد و بیا یک
گوشه از امشب جا پیدا کن و کِز کن
و بی هقهق فقط اشک بریز و بگو:
«برگشتم ببخشید! برگشتم ببخشید!
برگشتم ببخشید»
از درِ توبهشکنها بیا داخل!
از طرفِ آن مشهورها به نپاییدنِ هیچ
عهدی، از قسمتِ زودپشیمانشدهها
بیا این طرف! بگذار دوباره نگاهها و
لبخندها برگردد سمت تو الگوی
«خجالتزدهها ولی سریعبرگشته»ها !
سرگروه «گریهکنندههای از ناامیدی»!
سرافکنده! تو همین امشب صبحنشده
بخشیده میشوی! رویت سفید!
#مفاتیحعزیز
🖤@shirintarinzekr 🖤