هدایت شده از وحید یامین پور
بیروت غربی
۱۳ اکتبر 🔥
مرتضی میگوید قهوه بخوریم. جواب من معلوم است.
چند نفر در پیادهرو نشستهاند و سیگار میکشند. فنجان قهوه خالی است. هر فنجان برایشان ۴۰هزار لیر آب میخورد.
میپرسم اهل کجایید؟
از بنتجُبیل آمدهاند؛ سه هفته است.
از آنجا چه خبر دارید؛ ابوحیدر جواب میدهد:
- از خونهها بیخبریم. حتی قبرستونا رو هم زدن.
پُک عمیقی میزند و نگاهش را میدزدد.
ادامه میدهد:
- خونهها که از بچههامون عزيزتر نیستن. سنگ دوباره روی سنگ میره... خونهها رو از نو میسازیم... فدای مقاومت.
در بیروت غربی بین خانهها و مدارس تقسیم شدهاند. روزها میآیند که کنار هم باشند. که فراموش کنند از خانههایشان بیخبرند. با احتیاط میپرسم دربارهی "ایران" چه نظری دارند. از جوابشان میترسم. مرتضی گفته بود چند روز پیش همینجا به ایران فحش میدادند.
حسن جوانتر از بقیه است؛ سیگارش تمام شده. میگوید: "ایران سر مقاومت است."
لبخند میزنم.
میپرسم چند ساله است.
- سی و دو
به فارسی میگوید!
مرتضی میگوید اینها اعداد فارسی را بلدند چون تخته بازی میکنند و توی بازی تخته عددهای تاس را به فارسی میگویند.
🔆 #یادداشتهای_بیروت 30
➕️ @yaminpour