هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله
مایکل کوک محقق انگلیسی-آمریکایی، استاد دانشگاه پرینستون ۱۵سال از عمر خود را به پژوهش درباره امربه معروف و نهی از منکر اختصاص داد. اما او چرا عمر خودش را به نگارش این کتاب اختصاص داد؟
مایکل کوک در آغاز مقدمه کتابش, حادثه تکان دهنده اى را نقل مى کند که باعث نگارش این کتاب و معرفى نهاد امر به معروف و نهى از منکر, به جامعه غربى شده است.
حادثه از این قرار بود: کوک در یکى از روزهاى ماه سپتامبر 1988 در روزنامه اى مى خواند که در ایستگاه قطار شهرى شیکاگو زنى مورد تجاوز قرار مى گیرد; در حالى که آن زن از مردم کمک مى خواهد, همه عابران بى توجه از کنار این صحنه رد مى شوند. از میان ناظران تنها یک نفر براى دستگیرى مجرم با پلیس همکارى مى کند. آنچه در این حادثه مهم است, نه اصل تجاوز, بلکه عکس العمل رهگذران است.
نویسنده کتاب, پس از خواندن این خبر مى اندیشد: (ما به نوعى وظیفه داریم دیگران را از ارتکاب کارهاى ناپسند بازداریم), اما به این نتیجه مى رسد که در دنیاى غرب, نامى براى این وظیفه وجود ندارد و تعبیر (امداد) هم از بیان آن نارسا است; ضمن آنکه فرهنگ غرب به تدوین کلى مواردى که باید آن را به کار برد و شرایطى که مى توان این وظیفه را ترک کرد, نپرداخته است.
مؤلف صادقانه اعتراف مى کند: خود در این مورد چیزى نمى دانسته تا اینکه در جریان پژوهش هاى اسلامى خود, از آن آگاه شده, و دریافته است اسلام نام و تعالیمى ویژه براى چنین وظیفه اى دارد. این حادثه جرقه اى بود براى اینکه وى این فریضه را موضوع تحقیق خود قرار دهد.
#با_معارف_نهج البلاغه240
بسم الله
ریزش یاران علی علیه السلام
وقتی علی علیه السلام نجاشی شاعر را به دلیل شرب خمر در ماه رمضان، تازیانه زد، نجاشی و طارق بن عبدالله که از یاران سرشناس علی علیه السلام بودند، شبانه از کوفه به سوی معاویه گریختند.
معاویه از آنان استقبال کرد و طارق را ستود اما در پایان به او گفت: خوش آمدی ای مرد بزرگی که روزی لغزشی از تو سر زد و به پیروی از مردی فتنهبرانگیز [منظورش علی علیه السلام بود] پرداختی و ...!
طارق وقتی که دید معاویه به مردی به بزرگی علی علیه السلام توهین میکند، تحمل نکرد و خطابهای کوتاه در حضور بزرگان شام با این جمله شروع کرد:
«اى معاويه من سخن مىگويم ولى مبادا سخنم تو را به خشم آورد.» (يا معاوية إني متكلم فلا يسخطك)
و در ادامه به جانبداری از شخصیت علی علیه السلام پرداخت و گفت:
آن رزوها در رکاب امامی عادل و پرهیزگار بودم (بين يدي إمام تقي عادل مع رجال من أصحاب رسول الله)!
بعد گفت:
«همه کسانی که از او بریدند بدین روی از او بریدند که نتوانستند عدالت او را تحمل کنند» (فلم يكن رغبة من رغب عنهم و عن صحبتهم إلا لمرارة الحق)!
معاویه خشمگین شد اما مصلحت ندید خشمش را ابراز کند!
✅وقتی خبر این خطابه طارق به گوش امیرالمؤمنین رسید، حضرت فرمود:
«لَوْ قُتِلَ أَخُو بَنِي نَهْدٍ يَوْمَئِذٍ لَقُتِلَ شَهِيدا:
اگر این فرزند قبیله نهد در آن جا کشته شده بود، بیگمان در شمار شهیدان بود.»!
📚 الغارات (ط - القديمة)، ج2، ص: 374
#با_معارف_نهج البلاغه242
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
✅ @shobahat_Behbahan