eitaa logo
شوق پرواز
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
186 ویدیو
75 فایل
🌹متفاوت ترین کانال شهدایی🌹 🔶نشر مطالب کانال باعث افتخار تیم شوق پروازاست. با شوق پرواز حرف بزن @shogh_parvaz70 نمیشناسمت‌ولی میشنوم https://daigo.ir/secret/67849807
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹رفیق شهید شهیدت میکنه... چندتا رفیق شهید داری؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سالروزشهادت 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 «شهیدی که درقبرچشمانش را بازکرد» 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 مادر شهید: 🥀زمانی که على اکبر در بیمارستان بقیة الله تهران بسترى بود، چون تعداد عیادت کنندگان او زیاد بود براى رعایت حال دوستان و علاقه مندان او سعى مى کردم اکثرا از پشت شیشه اتاق، فرزندم را ببینم، گاهی هم دو سه دقیقه مختصر کنار او مى ایستادم و بر مى گشتم. 🥀پس از اینکه اکبر در بیمارستان به شهادت رسید و او را براى غسل به غسالخانه بردند باز هم وقتى براى دیدن او به غسالخانه رفتم، این فرصت را در اختیار دیگران گذاشتم. برادر شهید : در موقع دفن پیکر، برادرم در آغوش من بود. وقتی مادرم بالاى قبر آرزو کرد،على اکبر چشمانش را باز کند، من به چشمان برادرم که صورت او را از کفن باز کرده و روى خاک گذاشته بودم خیره شدم. در این لحظات بسیار کوتاه با کمال شگفتى مشاهده کردم در همان لحظه که مادرم این کلمات را بیان مى کرد چشمان على اکبر از هم گشوده شد و به مادرم نگریست و بعد از لحظات کوتاهی دوباره بسته شد. 📌ما پس از این ماجرا تا سالها این مطلب را فاش نکردیم، چون نگران این بودیم مبادا دیگران در صحت این قضیه شک نمایند و یا خیال کنند ساختگى است. تا اینکه یکى از بستگان ما که در کارهاى تبلیغاتى است وقتى متوجه این اعجاز شد عکس ها را از ما گرفت و در کنار هم گذاشت و به صورت یک پوستر چاپ کرد و بدین ترتیب این قضیه بر همگان آشکار شد. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 پاسدار شهید حاج علی اکبر صادقى متولد: ١٣۴٠ تهران تاریخ شهادت :۶۶/٣/٩ مزار: بهشت زهرا(س)، قطعه ٢٩ https://eitaa.com/shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌متخصص بود و کاربلد با میزان ساعات مطالعاتی بالا. فرهیخته و فرزانه ، با کارنامه ای پرازمقالات برجسته بین المللی (ISI) . یک روشنفکر تمام و‌کمال. ✍️دراتاق کارش حین تحلیل و رفع اشکال موضوع مقاله ام، با تمام احترام صدایش کردم 🌱استااااااد؟؟؟ 🌹_نگاه پرسشگرش یعنی ادامه بده.... 🌱استاد شما انقدر کاربلدید که از این فضا، عطر کتاب و مقاله استشمام میشه... 😅 حالا من تو موضوع مقاله گیر افتادم.... 🌹لبخندی روی صورتش جا خوش کردو گفت: _آدم ها با هرچی مأنوس بشن همون عطر و بو رو میگیرن. مثل قصابا که بوی گوشت میدن مغازه چرم فروشی پراز عطر چرمه از کنار گل فروشی و میوه فروشی که رد میشی...... منم مانوس به کتاب هاو .... 🌱خوش به حالتون استاد... 🌹نگاه استاد روی چشمانم ایستاد و گفت: _خیالت راحت، از پس مقاله خوب بر میای ولی ....مقاله و دانشگاه تا به هر درجه علمی که برسی در جریانه...... اما برای ادامه حیات طیبه، احتیاج به دریای معنویت و نور داری، شهدا کوتاه ترین راه رو برای رسیدن به این دریا انتخاب کردند. تو در هر مقام علمی که هستی، جوری مأنوس با شهدا باش که با حضورت، عطر شهدا همه جا بپیچه. چندباری با همین مقالات، به بیراه ها رفتم و به بن بست ها رسیدم... شهدا اما راه بلد بیراهه ها و راهگشای چالش هایند. 🌱سایتون مستدام استاد........ با لبخندکمرنگی گفت: 🌹_اشتباه نکن این سایه شهداست که امن ترین نقطه ست. 📌استاد(ف.م)، مثل پدر شهیدش، فکر میکرد... دختر همانقدر شبیه پدر، متواضع ومتفکر 💫شبتون شهدایی یا علی ✍️شوق پرواز https://eitaa.com/shogh_prvz
پدر ایشون شهید بزرگوار و خیلی معروفی هستند، حتی بعضی کتاب هاشون جز سر فصل های دانشگاهیه، اسمشون رو به اختصار نوشتم ، گفتم شاید رضایت نداشته باشند که خاطراتشون جایی گفته بشه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه بهتر که زیبا برویم..... https://eitaa.com/shogh_prvz
خدایا..! میدانم که کم‌کاری از من است.. میدانم که من بی‌توجهم، میدانم که من بی‌همتم، میدانم که من قلب امام‌زمان(عج) را رنجانده‌ام..اما خود میگویی که به سمت من باز آیید..آمده‌ام خدا کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم. https://eitaa.com/shogh_prvz