بانو جان! یا فاطمه (س)! هرچه چشم چشم می گردانم مزار تو را نمی یابم ، اما قلبم همواره عشق و مهر تو را فریاد می زند. مگر می توان پهلوی تو بود و شکسته نبود؟
#شهادت_حضرت_فاطمه (سلاماللهعلیها )💔
آتش گرفت باب نزول ملائکه
درسست شد به ضرب لگد از جفا شکست
شهادتحضرتزهراستسلیت🖤
#شهادت_حضرت_فاطمهس
#تسلیت
#یازهرا🥀🖤
🕊🕊🕊
«قنوت مادری»
نام تو را آوردم و یک آسمان تَر شد
باران گرفت و یاس از شبنم معطر شد
گل کرد در فصلِ امامت چارده آیه
روزی که از ذریۀ پاکت مقدر شد
بر تارِک دین زن سرود تازهای سر داد
بر دفتر هستی یقین نام تو زیور شد
حتماً خدا لبخند میزد از همان آغاز
وقتی به نامت چشمهای جوشید و کوثر شد
تا در قنوت مادریهایت زمین چرخید
خورشیدِ مهرت بر جهانِ عشق، سرور شد
قدری بخند ای مهربان بر چهرۀ عالم
دیدی که دنیا بعدِ تو غمگین و مضطر شد
قلب تو را رنجاند شهرِ بعدِ پیغمبر
چون غنچه که در دست طوفان زرد و پرپر شد
میخی که بر جان تو آتش زد سراسیمه
از آن زمان بر قلب شیعه مثلِ خنجر شد
دردی که پهلوی تو را آزرد، مادر جان
بعد از تو ماند و تا همیشه زخمِ حیدرشد
🥀🖤🕊
اندازهی تمامِ نفسهای خستهات..
مادر به من نفس بده تا نوکری کنم؛
#مادرم
#اَلـسَّلـامُعَـلَیکَیـابَـقیَّهاللـهِ..
#اللهمعجلالولیکالفرج
راهشهادتیعنیگذشتنازخیلیچیزهاییکہ؛
بہنظرهمسنوسالهاتیعنیزندگی:)❤️🩹🕊
#رفیق_شهیدم
#صلواتی_به_شهدا
#اَلـسَّلـامُعَـلَیکَیـابَـقیَّهاللـهِ..
#اللهمعجلالولیکالفرج
#سلام_بدرالدین مادر #شهید_احمد_مشلب:
#احمـد تسبیحات حضرت فاطمہزهرا{سلاماللهعلیها} را ترک نمےکرد و براے رفتن بہ عزادارے ائمہ معصومین{علیهمالسلام} برنامہریزے مےکرد و بہ این کار بسیار علاقہ داشت🖤
ایـام شہادت حضـرت زهـرا{سلاماللّٰہعليها} تسلیتباد🥀
#فاطمیہ🏴
شھیـداحمـدمَشلَـب🥀
🌱↷
مادر دعایم کن !
این روز ها بیشتر از هر چیزی محتاج قنوت مادرانه ام ....🥺❤️🩹
#فاطمیه
#شهادتحضرتفاطمه
دمرفتن،زهرا ۜ بہعلے﴿؏﴾گفت:
علےجاندلمبراۍقرآنخوندنتتنگشده
برامیاسـیـنبخون..
حضرتعلے﴿؏﴾شروعکردبهخوندنیاسـیـن..
خببالاخرهاماممعصومبود
میدونستیاسینکهتمومبشهمآدرهمپرمیکشه..💔
همونجوربابغضیاسینمیخوند
بهآخرشکهنزدیكمیشد
دوبارهازاولشروعبهخوندنمیکرد..
زهرا ۜ گفت:
علےجانبسہدیگہ،چقدرازاولمیخونے؟
علے﴿؏﴾گفت:
خودتمیدونےطاقتشوندارم
حداقلبزاربیشترببینمت..💔!!!
#فاطمیه
𔘓
همان علی که میگفت:
اگر تمام عرب باهم همدست شوند
و مقابلم بایستند،
توان مقابله با من را ندارند؛
وقتی حسن و حسین علیهالسلام در مسجد
خبر همسرش را برایش آوردند؛
زانویش لرزید و با صورت
به زمین خورد و بیهوش شد...
آب بر صورتش پاشیدند،
به هوش که آمد فرمود:
ای دختر محمد؛
تا زنده بودی مصیبتم را به تو میگفتم،
بعد از تو چگونه آرام بگیرم...؟!
💔😭
#اولمظلومعلیبنابیطالب
| بیتالاحزان،ص۲۴۹ |
هزار فاطمیه رفته و نیامده ای
نگو که باز بدون تو روضه میخوانیم
بیا که در گذر گردباد این دنیا
در انتظار شروع بهار و بارانیم ...
#محب_مهدی 🕊