مروری کوتاه بر زندگینامه #سردار_شهید_حسن_اکبری🌷🕊
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊
سردار شهید حسن اکبری» ۲۴ خرداد ۱۳۴۹ در جنوب شهر تهران، در محله هاشمی فعلی و در خانوادهای مذهبی و پرجمعیت چشم به جهان گشود، پدر و مادرش با زحمت فراوان و با کسب روزی حلال مشغول بزرگکردن ۱۰فرزند بودند؛ پدر و مادر قدکشیدن فرزندان را هر روز در کنار انواع مشکلات میدیدند تا اینکه در سال ۱۳۵۹ جنگ تحمیلی شروع شد.
یک سال بعد جنگ که حسن قدری بزرگ شد، هرروز به مادرش میگفت اجازهاش را از پدر بگیرد تا به جبهه برود ولی مادرش مخالفت میکرد، حتی مسئول اعزام بسیج محله هم مخالف بود و دلیلش میگفت سنّ کم حسن بود؛ تا اینکه اولین حضور حسن اکبری در جبهه، مخفیانه و بدون اطلاع والدین و با دستکاری در شناسنامه اتفاق افتاد....
حسن اکبری طی حضور چندباره در جبهه، به درجه رفیع جانبازی نائل آمد و جانباز ۵۵ درصد شد و برادر دیگرش نیز جانباز ۲۵ درصد دفاعمقدس شد.
در خلال جنگ تحمیلی، حسن اکبری در سپاه پاسداران انقلاباسلامی استخدام شد او دورههای تکاوری، چتربازی، جنگهای چریکی، اسلحهشناسی و خنثیسازی بمب و انواع مینها را آموخت سپس در دانشگاه امام حسین (علیهالسلام) با درجه استادی مشغول به تدریس دانشجویان در رشته دافوس گردید....
در سال ۱۳۹۴ پدر سردار شهید حسن اکبری فوت کرد و حسن بعلت دلبستگی شدید به پدرش بسیار دلتنگ او بود و به مادرش میگفت که دوست دارد با پدرش محشور شود و سال بعد در کنار پدرش خواهد بود😔
عربدهکشی نیروهای تکفیری در سوریه و تجاوز آنان به حریم آلالله باعث شد تا حسن نزد مادرش برود و از او کسب اجازه نمود تا جهت خنثیسازی بمبهای بهجامانده از داعش و پاکسازی شهرهای آزادشده سوریه به آن کشور اعزام شود با اینکه مادرش مخالفت مینمود اما حسن سرانجام مادرش را راضی کرد و در شهریور سال ۱۳۹۵ عازم سوریه شد.....
دو ماه از اعزامش به سوریه نگذشته بود که در اصابت ترکش به پایش، مجروح شد و حدود ۱۰ روز در بیمارستان حلب سوریه بستری شد پس از بازگشت به تهران، در بیمارستان خاتمالانبیاء نیز یکهفته بستری شد. پس از چند هفته کاملا بهبود یافت و به دانشگاه و محلکار برگشت اما هرروز غمِ جاماندن از قافله شهدا برای او سخت و سختتر میشد.😔
اینبار برای کسب اجازه، مادرش را قسم حضرت زینب (سلام الله علیها) داد و بالاخره توانست مادرش را راضی کند تا بار دیگر نیز به سوریه اعزام شود...
روحی فداک یازینب...😭
AUD-20211119-WA0007.mp3
2.83M
🎧سلام ای قرارِ دِل بی قرار
#بحق_الزینب_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#به_یاد_امام_زمانمان
🌹🌹🌹🌹🌹
4_6023927533718735021.mp3
9.69M
کجایی ای بهار من نیامدی نگار من
کجایی ای قرار من قرار قلب زار من
ای عزیز اولیاء صاحب اختیار ما
یابن العسکری بیا
➖➖➖➖➖
تو را به جان فاطمه که شد فدای مرتضی
به پهلوی شکسته و به صورت کبود بیا
در میان شعله ها مادرت زده صدا
یابن العسکری بیا
➖➖➖➖➖
تو را به حق زینب و به حق شاه سرجدا
که رفت سرش به نیزه ها تنش بزیردست وپا
جَدِّ تو به قتلگاه می زند تو را صدا
یابن العسکری بیا
➖➖➖➖➖
امیرالمومنین بالای سر او گریه میکرد.
حضرتزهراسلاماللهعلیها
اشکهای مولا را با دست پاک میکرد،
و خودش نیز گریه میکرد.
حضرت پرسید: فاطمه جان؛
تو چرا گریه میکنی؟!
فرمود:
برای غربت و تنهایی تو...
برای مصیبت هایی که بعد از من
بر سر تو می آید.
امیرمومنان فرمود: گریه نکن؛
که در راه خدا، تحمل سختیها
برای من آسان است..
(#مظلومهایبرمظلوممیگریست..
_ترجمهجلد۴۳ بحارالانوار،ص۵۹۴
..
📝خدایا!
هر چه را دوست داشتم از من گرفتی
هر کجا قلبم آرامش یافت،
مضطربم کردی!
تا فقط تو را بخوانم....
و تو را بخواهم و تو را پرستش کنم
#شهیددکترمصطفیچمران🌱
↰🕊↳
[ کاری کن ای شهید
بعضی وقت ها نمیدانم؛
در گرد و غبار این دنیا چه کنم.💔🕊
مرا جدا کن از زمین،
دستم را بگیر...
میخواهم در دنیای تو آرام بگیرم... :)🌱🌥 ]
#شهیدابراهیم♥️📿
هاادی دلهاا
«﷽»
شفاعت شهدا، فقط این نیست که در
آن دنیا گناهانت بخشیده شود...📝
شهید در همین دنیا هم تو را شفاعت
و هدایت خواهد کرد تا پروندهٔ اعمالت
اصلا به گناه آلوده نشود😉❌
🦋از رفیق شهیدت بخواه شفاعتت کند!🦋
#شــــهیدابراھیم ھادے🕊
࿐ྀུ✿❥━━━━━━━━🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃لحظه ای باعزیز دل شهید سردار سلیمانی
شهدای مدافع حرم🕊🌹
شهدا نگاهی،این دل درمانده راشفایی