eitaa logo
شهدای رودسر (چهار فصل خدا)
340 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
41 ویدیو
9 فایل
این کانال برای معرفی شهدای رودسر میباشد وابسته هیچ سازمان وگروه نمی باشد.معرفی شهدای والامقام شهرستان مان(رودسر) است لطفا این کانال را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خمینی(ره) امروز فرصتی است که همه با شهیدان تجدید خاطره کنند از انان از صمیم جان قدردانی کنند نام شهید سید اسماعیل نام خانوادگی علوی چنیجان نام پدر سید جعفر محل تولد چنیجان تاریخ تولد ۱۳۴۵/۱۱/۳ تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۴/۱۲ محل شهادت ارتفاعات بانه یگان اعزامی لشکر ۳۰گرگان مجرد گلزار شهید چنیجان https://eitaa.com/shohadaARodiser کانال شهدای رودسر
امام خمینی (ره) رخمت خدا وند به همه شعیدان ورضوان ومغفرت حق برارواع مطهرشان نام شهید علی نام خانوادگی عصمتی نام پدر رضا محل تولد دیودره تاریخ تولد۱۳۴۷/۶/۲۰ تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۹/۳۰ یگان اعزامی بسیج سپاه(تخریب چی) مجرد گلزار شهید دیودره https://eitaa.com/shohadaARodiser کانال شهدای رودسر
✍شـهدا با معرفت اند نشان به آن نشان که اول آن‌ها دست رفاقت به سویت دراز کردند.. هی رها کردی و به موازاتش باز دستت را گرفتند.. 🌷 شـهدا با معرفت اند نشان به آن نشان که هر بار سمت گناهی فقط نیم‌نگاهی کردی، خودی نشان دادند.. 🌷شـهدا بامعرفت اند نشان به آن نشان که خون دادند تا تو جاری شوی.. بی‌منت، بی‌ادعا.. بی‌چون و چرا.. 🌷شـهدا با معرفت اند پا که در مقتلشان گذاشتی و قسمشان دادی به رفاقتشان، یقین داشته باش، حاضرند باز هم تا پای جان بروند، تا تو جان بگیری.. 🌷کانال شهدای رودسر
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣هر روز صد صلوات هدیه ❣به روح پاک و مطهر همه شهدا ❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله هدیه به روح پاک و مطهر شهید نعمت الله سید محمدی 🌷کانال شهدای رودسر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از Sheikh Mohsen
نقل شده از همرزم شهید آقای عصمتی عزیز ‌ شهید کریم رضا پور به شوخی می گفت: بنی آدم اعضای یکدیگرند سر یک قران پول به هم می پرند چوعضوی به درد آوردروزگار دگر عضوها همه الفرار توکز محنت دیگران بی غمی تو آدم نه ای جان من شلغمی این شهید همیشه لبخند برلب داشت تو گویی که پیش وجدان خود خوش بود چه بسیار می دیدم که در اوج آرامش در میان ما غرق سکوت بود آیا پس پرده سکوت خود به یاد معشوق ازلی معاشقه داشت؟ کریم چهره اش ازسر نمازشب به نور الهی به قول بچه ها نور بالا میزد اهل معرفت وعاشق مرام جوانمردی وپهلوانی بود چه بسیار در هوای جوانمردان دومیل سنگین ورزش باستانی به دوربازوی خود چرخ می داد که دوستان او از چرخاندان یکی ازآن دومیل باستانی به دور بازو عاجز بودند هرگز ندیدم که شهوت گفتن داشته باشد به مصداق حدیث نبوی که فرمود: المومن یصمت لیصلم اهل ایمان سکوت کنند( تا از گناه) در امان مانند نه تنها به قوت جسم بلکه به قدرت جان همتی وافر داشت شهید کریم رضاپور مایه آرامش، مظهر صبر و وقار ومحبت بود برای تطهیر ونظافت همتی والا داشت اهل خانه می گفتند کریم دائم الوضو بود مادر مرحومه اش فرمود: کریم من نماز شب را ترک نکرد چه بسیار در سکوت شب ارام ارام نجوای عاشقانه با الله داشت باصدای ملکوتی اذان حتی ماه رمضان به نماز اول وقت خود مشغول بود (که گفته اند: سوار دل باش وپیاده تن) الهی چه بگویم از او که دیدنش جلای جان بود و مایه استحکام ایمان الهی توباشهیدان چه کردی که در اوج سکوت فریاد بلند فضایل اخلاقی شدند ودر آسمان آبی عرفان پرگشودند تنهاسه سال از تکلیفش گذشت که در کربلای پنج در اثر اصابت یک تیرسر بر سرش مهاجر الی الله شد وجانش در جنت خداتا ابد ماوی گرفت الهی توشاهد باش که جوانا ن ونوجوانان بسیجی چه جانها که ندادند چه غم هاکه نخوردندچه سخنها نشنیدند الهی بردرد دل تومرهم باش ما را به هر لحظه همدم باش الهی اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣هر روز صد صلوات هدیه ❣به روح پاک و مطهر همه شهدا ❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله هدیه به روح پاک و مطهر شهید 🌷کانال شهدای رودسر
امام خمینی (ره) شهدا در قهقه مستانه شان‌ ودر‌شادی وصولشان‌(عندربهم‌یرزقون)اند نام شهید عباس نام خانوا‌گی علی اصغری نام پدر شعبانعلی محل تولد چافجیر تاریخ تولد ۱۳۴۷/۶/۱ تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۶/۲۲ محل شهادت مریوان یگان اعزامی بسیج سپاه مجرد گلزار شهید چافجیر https://eitaa.com/shohadaARodiser کانال شهدای رودسر
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣هر روز صد صلوات هدیه ❣به روح پاک و مطهر همه شهدا ❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله هدیه به روح پاک و مطهر شهید مصطفوی 🌷کانال شهدای رودسر
دورهمی عملیات والفجر۹
😊 می روم حلیم بخرم!! آنقدر كوچك بودم كه حتی كسی به حرفم نمی‌خندید، هر چی به بابا و ننه ام می‌گفتم می‌خواهم به جبهه بروم محل آدم بهم نمی‌گذاشتند، مثل سریش چسبیدم به پدرم كه حتما باید بروم جبهه، آخر سر كفری شد و فریاد زد: «به بچه كه رو بدهی سوارت می‌شود، آخه تو نیم وجبی می‌خواهی بروی جبهه چه گِلی به سرت بگیری.» دست آخر كه دید من مثل كنه به او چسبیده ام رو كرد به طویله مان و فریاد زد: «آهای نورعلی! بیا این را ببر صحرا و تا می‌خورد كتكش بزن! و بعد آن قدر ازش كار بكش تا جانش در بیاید.» قربان خدا بروم كه یك برادر غول پیكر بهم داده بود كه فقط جان می‌داد برای كتك زدن، یك بار الاغ مان را چنان زد كه بدبخت سه روز صدایش در نیامد. نورعلی دوید طرفم و مرا بست به پالان الاغ و رفتیم صحرا، آن قدر كتكم زد كه مثل نرمتنان مجبور شدم مدتی روی زمین بخزم و حركت كنم! خلاصه از من اصرار، از اونها انکار، دست بردار نبودم که! آخر سر، رفتم ستاد اعزام و آن قدر فیلم بازی كردم تا اینكه مسئول اعزام، جان به لب شد و اسمم را نوشت،روزی كه قرار بود اعزام شویم صبح زود به برادر كوچكم گفتم: «من می‌روم حلیم بخرم و زودی بر می‌گردم» قابلمه را برداشتم و دم در خانه آن را زمین گذاشتم و یا علی مدد! رفتم كه رفتم. درست سه ماه بعد از جبهه برگشتم،...سر راه از حلیم فروشی یك كاسه حلیم خریدم و رفتم طرف خانه،در زدم،برادر كوچكترم در را باز كرد و وقتی حلیم را دید با طعنه گفت: چه زود حلیم خریدی و برگشتی!» خنده ام گرفت،داداشم سر برگرداند و فریاد زد: «نورعلی! بیا كه احمد آمده» با شنیدن اسم نور علی چنان فرار كردم كه كفشم دم در خانه جا ماند! ۰۰۰۰۰۰۰ادامه دارد