eitaa logo
زیر سایه شهدا🇵🇸
109 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2هزار ویدیو
81 فایل
خدا بخواهد🌸 اینجاخیمہ‌گاهـ‌شہداست🌷 باصلوات‌واردشوید شهید حمید رضا رفیعی می گفت : راه ما راه【 حسین 】است و باید آماده و همراه【حسین】 باشیم و【 حسین 】گونه بودن را بدانیم. پیشنهاد یا انتقادی داری اینجا بگو https://harfeto.timefriend.net/17043420153062
مشاهده در ایتا
دانلود
😅 مذاکرات با پیرامون طرح مانور عملیات و تک چهارشنبه‌شب، دهم اسفند ۱۳۶۲ با هدف نفوذ در دشت ، عبور از کانال و دژِ دشمن و رسیدن به جاده‌ی طلائیه - نَشوه. 😊 ↘️ ...خرّازی: گردان سلمانِ شما، باید با گردان امام‌حسن علیه السلام ما دست بدهد. گردان میثمِ شما هم با گردان امام‌حسین علیه السلام ما. کریمی: برادر حسین! این گردانِ امام‌حسینِ (ع) شما، گردانِ خط شکن است؟! خرّازی: آره. همّت: [با لحنی خشنود] امام‌حسن (ع) و امام‌حسین (ع)!... خلاصه امشب فرزندان علی (ع) خط را می‌شکنند! کریمی: برادر حسین؛ اسم فرمانده گردانِ امام‌حسین (ع) چیست؟ خرّازی: ابوشهاب. همّت: [یکّه خورده و با لحنی ناخرسند] بابا؛ نکن این کار را حسین!...ابوشهاب را گذاشتی بالا سر یک گردان؟! تو که این کار را بکنی، من هم مجبور می‌شوم اکبر [زجاجی؛ قائم‌مقام ۲۷ ] و سایرِ این بچّه‌ها را بگذارم بالای سر گردان‌ها. خرّازی: من به همه‌ی آن‌ها [ کادرهای ارشد لشکر۱۴ امام‌حسین (ع) ]، گفته‌ام بروند توی خط و بشوند فرمانده گردان. رمزِ الحاق هم این است: "یاحجّت - یامهدی". همّت: نیک‌بخت!. مسعود نیک‌بخت[مسئول واحدمخابرات۲۷ ] بله حاج‌آقا؟! همّت: کُد و فرکانسِ رادیویی این دو تا گردان ما را به خرّازی بده. کریمی: آقای خرّازی؛ اسم فرمانده گردان امام حسن (ع) شما چیست؟ خرّازی: آقای خلیلی. همّت: خب حسین؛ گردان‌های بعدی تو چه‌کار می‌کنند؟ خرّازی: خطِ عملیات گردان‌ها را، خطِ حَدِ تیربارها مشخص می‌کنند؛ تیربارهای عملیات. همّت: خب؛ گوش کن، عقل را هم باید درنظر گرفت. اوّل زانوی اُشتر ببند، بعد توکّل کن. فعلاً هم، اوّل فرکانس‌های رادیویی این دو تا گردان خودت را به ما بده. خرّازی [با لحنی بازیگوش] الآن این‌جا فرکانس ندارم به تو بدهم؛ شما فرکانسِ گردان‌های خودتان را به ما بدهید!😏 همّت: یک امشب را حسین؛ اگر بخواهی برای من اصفهانی‌بازی دربیاوری، به تو گفته باشم؛ ؛ خلاصه، حواستو جمع کن!...[می‌خندد].😅 خرّازی [با لبخند] اصفهانی‌بازی هم نداریم؛ ان‌شاءالله امشب همه باید به همدیگر کمک کنیم. ◾همّت که در مقابل روحیه‌ی شاد و حاضرجوابی خرّازی، سپر انداخته، خطاب به حضار می‌گوید: - حسین است دیگر!...[می‌خندد]...لشکرهای امام‌حسین (ع)، محمّدرسول‌الله (ص) و نجف‌اشرف، هر وقت کنار هم بوده‌اند، موفق عمل کرده‌اند. خرّازی: ان‌شاء‌الله. 📓 منبع زیرنویس: جلد سوم ، صفحات ۱۷۵۰ تا ۱۷۵۳ با تخلیص و اختصار.
📝 | 🔻طلائیه! با من سخن بگو و پرده از رازی بردار كه سالها تو و خداي تو شاهد آن بوده ايد. 🌟طلائيه چقدر غمگيني !آن روز سرافراز و امروز سر به زيرانداخته ای. با كسي سخن نمي گويي و سكوت پيشه كرده اي. اما سكوت تو بالاترين فرياد است و خفتگان را بيدار می کند.. اينجا همه از سكوت تو مي گويند و من از سكونتي كه در تو يافته ام و تا امروز چقدر از تو و از رازهاي سر به مهرت، از تو و مردان بي ادعايت كه مس وجود را به طلاي ناب شهادت معامله كردند، دور بوده ام. چه احساس حقيري است در من كه توان شنيدن قصه هاي پرغصه ات را ندارم. 📍من در اين سرزمين حتي به قمقمه هاي عطشان سلام مي دهم و سراغ عباس هاي تشنه لب را از آنان مي گيرم .
| 🚩 قبله اینجا آسمان است... سکوتی عجیب، نه بر فضا، که انگار بر تک تک اعضای کاروان حکم فرماست. همه چیز ساده. همه جا خاک. آهنگ آرام و محزونی که دل را می لرزاند، همه جا به گوش می خورد. آهنگی که خودم و بعضی دیگر برای گوشی هایمان انتخاب کرده ایم و انگار دلمان می خواهد همیشه دلمان بلرزد! آهنگی که هر لحظه دلت می خواهد یکی آن میان فریاد بزند: " گم گشته دیار محبت کجا رود؟ " گوشه ای روی پلاکاردی نوشته شده است: " به آستان مقدس شهدای مظلوم خوش آمدید" بعضی از همین حالا قبل از گذر از سردر، کفش ها را از پا درآورده اند. همه چیز بوی غربت می دهد! بوی حماسه! بوی غیرت! بوی غم! خدایا چه غم غریبی اینجاست... «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً» 
| ⭕️ طلائیه، مقر اباالفضلی ها برای رویت شکوه دفاع مقدس باید به منطقه ای سفر کنی که کربلای ایران است. جایی که خاک آن با خون شهیدان شستشو داده شده و ارزش طلا پیدا کرده است. آری صحبت از «طلائیه» ی سرزمین ماست که طلایه دار جان برکفی های شیرمردان ایرانی است. اینجا طلائیه، همان جایی که وقتی عملیات در آن به سختی دنبال می شد و فقط غیرت شیربچه های خمینی بُت شکن بود که کار را جلو می برد. کار جایی رسید که وقتی منحنی زن های بعثی، منطقه را شخم می زدند و وجب به وجب خمپاره ای بر زمین می نشست و رزمنده ای بر زمین می افتاد. در آن سختی کار، شهید شیخ عبدالله میثمی گفت: «هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود هم می ایستاد» و این خود گواهی بر سختی روزهایی است که در این سرزمین نورانی گذشته است. آری طلائیه جایی است که خورشید به عظمت مقاومت حسین وار رزمندگان ایرانی سجده کرد. اینجا سجده گاه خورشید است و هر کسی در آن وارد می شود خاک رزمندگان و عظمت لبیک به فرمان جهاد رهبر او را طلائی می کند. هر کسی باشد، باشد... ▫️هر کسی هستی، اینجا طلایی می شوی... پا در راه نه و در طلائیه رازهای مگو را بطلب ▫️به یادِ تمام خادمین و زائرین راهیان نور، در یادمان طلائیه، مقر اباالفضلی ها