eitaa logo
زیر سایه شهدا🇵🇸
109 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2هزار ویدیو
81 فایل
خدا بخواهد🌸 اینجاخیمہ‌گاهـ‌شہداست🌷 باصلوات‌واردشوید شهید حمید رضا رفیعی می گفت : راه ما راه【 حسین 】است و باید آماده و همراه【حسین】 باشیم و【 حسین 】گونه بودن را بدانیم. پیشنهاد یا انتقادی داری اینجا بگو https://harfeto.timefriend.net/17043420153062
مشاهده در ایتا
دانلود
. . . . که دیدم همون انگشتری که زهرا خریده بود تو دستشه😢 . نمیدونم چرا ولی بغضم گرفته بود😢 . من اولش فقط دوست داشتم با اقا سید کل کل کنم ولی چرا الان ناراحتم؟! . نکنه جدی جدی عاشقش شدم؟!😞 . تا آخر جلسه چیزی نفهمیدم و فقط تو فکر بودم . میگفتم شاید این انگشتره شبیهشه . ولی نه..جعبه انگشتر هم گوشه ی میز کنار سر رسیدش بود😔 . بعد جلسه با سمانه رفتیم برای آخرین زیارت . دلم خیلییی شکسته بود😔 . وقتی وارد صحن شدم و چشمم به گنبد خورد اشکهام همینطوری بی اختیار میومد. . به سمانه گفتم من باید برم جلو و زیارت کنم😣 . سمانه گفت خیلی شلوغه ها ریحانه 😯 . گفتم نه من حتما باید برم و ازش جدا شدم و وقتی وارد محوطه ضریح شدم احساس کردم یه دقیقه راه باز شد و تونستم جلو برم.فقط گریه میکردم. چیزی برای دعا یادم نمیومد اون لحظه .فقط میگفتم کمکم کن. . وقتی وارد صحن انقلاب شدیم سمانه گفت وایسا زیارت وداع بخونیم . تا اسم وداع اومد باز بی اختیار بغضم گرفت😢 . یعنی دیگه امروز همه چیز تمومه 😔 . دیگه نمیتونیم شبها تو حرم بمونیم 😕 . سریع گفتم من میخوام بعدش باز دو رکعت نماز بخونم😕 . -باشه ریحانه جان☺ . مهرم رو گذاشتم و اینبار گفتم نماز حاجت میخوانم قربتا الی الله . اینبار دیگه نه فکر آقا سید بودم نه هیچکس دیگه...فقط به حال بد خودم فکر میکردم😔 . بعد نماز تو سجده با خدا حرف زدم و بازم بی اختیار گریه ام گرفت و اولین بار معنی سبک شدن تو نماز رو فهمیدم. . . بعد نماز تو راه برگشت به حسینیه بودیم که پرسیدم: . -سمانه؟!😕 . -جانم؟!☺ . -میخواستم بپرسم این اقا سید و زهرا باهم نسبتی هم دارن؟!😯 . ... . . نويسنده✍🏻 . منبع👇🏻 💟Instagram:mahdibani72 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
📚رمان: ✍نویسنده: بارون شدت گرفت.جوراب و چادرم خیس خیس شده بود.اشک های صورتم زیر بارون دیگه معلوم نبود.همین جوری راه می رفتم.کاری هم نداشتم پاهام داره روی این سنگ های سرد یخ میزنه.مبهوت بودم.توی باورم نمی گنجید و نمی دونستم چرا دارم گریه می کنم. من...اربعین...حرم مولا...ایوان نجف... دستم رو می مالم به در و دیوار حرم.بوی بابا میده.بوی همون بابایی که تابوت مادرم رو کنار گهواره محسن ساخت و سوخت... چقدر این بو برای دختر یتیمش آرامش بخشه... بوی همون بابایی که خودش و بچه هاش توی تاریکی شب،غریبانه مادر رو خاک کرد وسوخت... بوی همون بابایی که شاهد دیوار و در بود... آره بابام خیلی چیز هارو دید و دید و دید... بوی همون بابا... همونی که فاتح خیبر بود... بوی بابای زینب رو می داد.بوی بابای حسن رو می داد.بوی بابای ام کلثوم رو می داد.بوی بابای عباس رو می داد.بابام خیلی خوش بو بود.اما... اما به غیر از همه این عطر های مدهوش کننده... حرم بابام بوی سیب رو می دادم... همه جای حرم بابام بوی سیب پیچیده بود. دیگه پاهام از سرما هیچ حسی نداشت.همون جا زیر بارون وسط صحن نشستم.دور و اطراف رو که نگاه کردم فقط من حالم این نبود.صداها توی گوشم میپیچه. اینجا کجاس؟مگه میشه قشنگ تر از اینجا؟اینجا خود بهشته... هر گوشه ایوون یه دسته سینه زن. گوشه به گوشه حرم دسته دسته شده بود. از یک طرف صدا میومد:امیری حسین.... از طرف دیگه نجوای :علوی میمیرم مرتضوی میمیرم انتقام حرم زینب و من میگیرم... صدا ها توی هم قاطی می شد و نوای قشنگی رو می ساخت. هرجا سرت رو برمی گردوندی سینه زنی بود.انگار دوباره محرم شده.انگار نه انگار چهل روز می گذره.چهل روز. چهل رو می گذره از بی بابا شدن سکینه.چهل روز عین برق و باد گذشت از کتک خوردن رقیه.چهل روز گذشت از نیومدن عمو.چهل روز گذشته.چهل روز از رفتن اصغر چهل روز از نبودن اکبر.... نه چهل روز نمی گذرد... اصلا از آن روز به بعد مگر زمان توان حرکت دارد؟ مگر می شود؟ حسین نباشد و چهل رو بگذرد؟ چیزی برای نوشتن نداشتم جزاین باخبران غمت بی خبر از عالمند
زیر سایه شهدا🇵🇸
🗒 ‌‌‌‌‌‌#وصیت‌نامه ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌‌ #قسمت_دهم‌ » 🌴💫🌴💫🌴 ✍خطاب
🗒 ‌ آسمانی ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 📢خطاب به برادران سپاهی و ارتشی... ✍کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشی‌های سپاهی دارم: ✅ملاک مسئولیت‌ها را برای انتخاب فرماندهان،"شجاعت و قدرتِ اداره بحران" قرار دهید. 🌐طبیعی است به ولایت اشاره نمی‌کنم، چون ولایت در نیرو‌های مسلح جز نیست، بلکه اساس 《بقای نیرو‌های مسلح》است. این شرط خلل ناپذیر می‌باشد. 🗞💯💠 نکته دیگر، شناخت به موقع از دشمـــ⚔ـــن و اهداف و سیاست‌های او و اخذ تصمیم به موقع و عمل به موقع؛ 🔴هریک از این‌ها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد...