شـــــبـــــے بـــــہ خوابم آمـــــد و جملـــــہ اے گفـــــتـــــ:
مـــــا ڪـــــہ #شـــــهید شدیـــــم حســـــابـــــ و کتابـــــ داریـــــم واے بـــــہ حـــــال شـــــما!
#شـــــهیدمحمدرضـــــاتوســـــلے🕊
#صبحتون_شهدایی 🌷
#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
'♥️🌿'
.
.
گاهےدرنبودتَنهایڪنفـر
گویےجهٰانبہتمامےخالۍاست...!
#حاجقاسمسلیمانے🌻
🥀من با #ابـراهـیـم_هـادی کار دارم !
ابراهیم موبایل نداشت ،📱
اما بی سیم که داشت ! 📞
🪔برادرم ابـراهـیـم!
اگر صدای مرا میشنوی ،
کمک !
من و بچه ها گیر افتادیم
در تله ی دشمن!😔
تلفن همراه من کار نمیکند
بدرد نمیخورد هرچه گشتم برنامه بیسیم نداشت
تا با تو تماس بگیرم ...☎️
گفتم میخواهم با بیسیم شما تماس بگیرم..
گفتند اندرویدهای شما را📱
چه به بیسیم شهدا !📞
اما من همچنان دارم تلاش میکنم تا با گوشی اندروید
صدایم را به تو برسانم ...
اگر میشنوی ما گیر افتادیم
بگو چطور آن روز وقتی به گوشَت رساندند
که دخترهای محل از فرم هیکل تو خوششان آمده ،
از فردایش با لباس های گشاد تمرین کشتی میرفتی ؟❤️
تا چشم و دل دختری را آب نکنی !😇
اینجا کُشتی میگیریم تا دیده شویم ..
لاک میزنیم💅🏻 تا لایک👍🏻 بخوریم
تو حتما راهش را بلدی
که به این پیچ ها خندیدی
و دنیارا پیچاندی!😓
و ما در پیچ دنیا سرگیجه گرفتیم !
ابـراهـیـم!❣️
اگر صدایم را میشنوی،
دوباره اذانی 📣بگو تا ماهم
مثل بعثی ها که صدایت را شنیدند و راه را پیدا کردند
راه را پیداکنیم ..
راه را گم کرده ایم😣
اگر از جبهه برگشتی
کمی از ان غیـرت های نـاب بسیجی ها را برایمان سوغات بیاور؛🙁
تا ماهم مثل شما حرف اماممان را زمین نگذاریم... تمام...🤲🏻💔
سلام برابراهیم دلها🌷🕊
💙#قسمتسیام🌷
💙#شهید_لاکچری🌷
💫#تقدیمنگاهتون😍
💫#بهقلمامینربیعی✍
/جانانه/
همرزم یک:هوا چقدر سرده..😮
همرزم دو: این پتو رو بپیج دوره خودت..🍂
همرزم سه: سرما برای ما معنی نداره پرچم و ببر بالا✌️🏻😎
همرزم یک: پرچم تیم موشکی همیشه بالاس💥✨
همرزم دو: ساعت چنده؟🤔
همرزم یک:۱۲
همرزم سه: بچه ها... بچه ها برق یکی از اتاق ها روشن شد..🧐
همرزم دو: کدوم یکی؟؟
همرزم سه: اون ساختمون چپی که به جاده اصلی چسبیده.
همرزم یک: بیسیم بزن حاجی ببین دستور چیه!؟
(ماشین گشت فرماندهی سر میرسد)
همرزم یک: بچه ها حاجی اومد بیسیم نمیخواد.
فرمانده: سلام بچه ها ✋🏻 خسته نباشید و خدا قوت😎 چه خبر بچه ها ؟
همرزم دو: حاجی دشمن و تو یک نقطه پیدا کردیم.
فرمانده : کدوم ساختمون؟؟🏚
همرزم دو: تو یکی از ساختمون های چسبیده به جاده اصلی تو اون اتاق گرما میزنه بیرون برق روشنه میبینی حاجی؟؟💡🔦
همرزم یک: شلیک کنیم ؟؟🔫
فرمانده: نه نباید شلیک کنیم و جامون رو لو بدیم باید بزاریم پخش شن ببینیم چکار میخوان بکنن شما فقط تعقیبشون کنید.
همرزم سه:چشم حاجی.
فرمانده: دشمن رو زیر نظر داشته باشید نباید منطقه ما لو بره تا دم دمای صبح بمونید بعدش برین منطقه برای استراحت،چند تا نیروی تازه نفس میفرسم دیده بان بمونه،نیرو های اطلاعات و فردا میفرسم برای شناسایی.🖇🔎
منبع رمان👇
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---